سلام نو – سرویس بین الملل: بامداد امروز به موجب قطعنامۀ ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و بر اساس ضمیمۀ «ب» برجام تحریم تسلیحاتی ایران پایان یافت، تحریمهایی که عملا امکان نوسازی تجهیزات نظامی ایران را به خصوص در حوزه تجهیزات هوایی و دریایی گرفته بود.
هرچند فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم و کرونا آن چنان زیاد است که اهمیت لغو این تحریمها به چشم مردم عادی نیاید ولی کارشناسان سیاست و مسئولان سیاسی ایران به خوبی میدانند لغو این تحریمها، آن هم با کارشکنی گسترده آمریکا چه دست آورد سیاسی بزرگی است.
پیروزی امروز ایران، که تا این لحظه روی کاغذ است برای تبدیل شدن به پیروزیای بزرگ و عملیاتی تنها به یک معامله تسلیحاتی آشکارا با یکی از متحدینش نیاز دارد تا تبدیل به پیروزیای عملیاتی شود. رخدادی که میتواند عیار شراکت ایران با چین و روسیه را نیز به سنجش بگذارد.
جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در توییتی با اشاره به پایان تحریمهای تسلیحاتی نوشت: عادی سازی همکاری دفاعی ایران با جهان از امروز، پیروزیای برای آرمان چندجانبهگرایی و نیز صلح و امنیت در منطقهمان به شمار میآید.
پیروزی بی سر و صدا
با وجود این که پایان تحریمهای تسلیحاتی پیروزی مهمی بود اما این پیروزی واکنش چندانی از سوی مخالفان دولت در پی نداشت، در حالی که مخالفان دولت به عنوان مدعیان و حامیان انقلابیگری و محور مقاومت باید از پایان تحریم تسلیحاتی ایران خوشحال باشند و از شکست ترامپ استقبال کنند.
این سکوت چنان کر کننده بود که حسام آشنا نیز در دو توئیتی با طعنه نوشت:
در عجبم از جماعتی که دائما از نبرد نظامی سخن میگویند، اما از شکسته شدن حصر تسلیحاتی و صنایع دفاعی ایران دم نمیزنند. وقت آن است که نیروهای مسلح و وزارت دفاع درباره اهمیت این موفقیت روشنگری کنند. نکند این همه فحاشیها و تهدیدها برای به حاشیه راندن واقعیتی به نام «شکسته شدن حصر تسلیحاتی ایران» باشد. خدا میداند این جماعت چه خواهد کرد در روزی که « حصر اقتصادی ایران» شکسته شود.
دلیل روشن اصولگرایان در برابر چنین دست آوردی این است که پایان تحریم تسلیحاتی دست آورد "جنازه برجام" است، همان قراردادی که به خاطرش دولت و حسن روحانی و جواد ظریف را تخریب میکردند.
حالا جنازه همان قرارداد بد دست آوردی دیگر داشته در حالی که مذاکره کننده مطلوب آنان یعنی سعید جلیلی یک دهم جنازه برجام هم دست آورد نداشت و این چیزی نیست که مطلوب آنها باشد.
رویکرد نیروهای به اصطلاح ارزشی و اصولگرا سالها است که اولویت منافع حزبی و جناحی بر منافع ملی است. به رفتار مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره روحانی دقت کنید. رفتار او در تهدید روحانی به اعدام نمایانگر یک رویکرد است، رویکردی که چهرههایی چون حمید رسایی، حسن عباسی و سعید قاسمی نیز حامی آن هستند.
در این رویکرد پیروزی سه باره ایران بر آمریکا در آژانش بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل اگر توسط جواد ظریف به دست بیاید مهم نیست اما اگر یک چهره به اصطلاح انقلابی لیوان آبی را از یک سوی میز به سوی دیگر جا به جا کند در وصف این حماسه میتوان ساعتها سخن گفت.
برای اثبات این مدعا کافی است به واکنشها به یادداشت جنجالی حسین شریعتمداری خطاب به آیتالله سیستانی نگاه کنید. یادداشت او خشم شیعیان و تمام مردم عراق را برانگیخت و حتی متحدی مثل نورالمالکی را برآشفت، ولی هیچ کدام از این چهرههای به ظاهر انقلابی کلامی در نقد مدیر مسئول کیهان نگفتند تا بر دل نازک او غبار غم ننشیند.
این به آن معنا است که پیروزی برای نیروهای تندرو تنها زمانی معنا میدهد که به دست نیروهای امین آنان به دست بیاید وگرنه آن پیروزی از اساس بی اهمیت میشود حتی اگر رخدادی مثل شکست سه باره آمریکا و ناکامی اسرائیل باشد.
نظرات