به گزارش سلام نو، روزنامه ایران نوشت: خرداد دو سال قبل زن و مردی میانسال با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن پسرشان خبر دادند. مادر رامین به مأموران گفت: پسرم آخرین بار وقتی میخواست از خانه بیرون برود، به من گفت به خانه دوستش میرود اما دیگر برنگشت.پس از این شکایت، کارآگاهان با بررسی تماسهای تلفنی رامین دریافتند او قرار بود به ملاقات دوستش پدرام برود. بنابراین بلافاصله پدرام شناسایی و دستگیر شد. اما پدرام در تحقیقات منکر اطلاع از سرنوشت رامین شد. در حالی که ردیابیها برای یافتن سرنخی از پسر گمشده ادامه داشت، چند روز بعد جسد سوخته رامین در اطراف فرودگاه امام پیدا شد.از آنجا که تحقیقات نشان می داد رامین آخرین بار با پدرام بود، بار دیگر بازجوییهای تخصصی از وی ادامه یافت تا اینکه وی لب به اعتراف گشود و به قتل دوستش و آتش زدن جسد او اعتراف کرد.پسر جوان گفت: من و رامین همکلاسی بودیم و به خانه هم رفت و آمد داشتیم. چند سال قبل یک بار در خانه رامین به حمام رفته بودم. آن روز او مخفیانه از من عکس گرفته بود و بعد که عکس را نشانم داد، به من گفت اگر به خواسته اش تن ندهم، عکس هایم را منتشر میکند. من هم به ناچار و از ترس آبرویم سکوت کردم.
مدتی بعد فهمیدم رامین با یکی دیگر از دوستانمان بهنام فرید هم همین کار را کرده است. رامین با این ترفند چند باری مرا آزار داد اما دیگر خسته شدم و تصمیم گرفتم مقابلش بایستم. شب حادثه با خودرو دنبالش رفتم تا به او بگویم دست از سرم بردارد. وقتی داخل خودرو با هم صحبت کردیم، او زیر بار نرفت و من هم عصبانی شدم و با مشت به صورتش ضربه زدم. بعد برای اینکه بتوانم فرار کنم یک ضربه چاقو هم به او زدم. دقایقی بعد متوجه شدم او مرده است. چون نیمه شب بود، از ترسم جنازه را در حاشیه فرودگاه امام بیرون انداختم و از باک خودرو بنزین کشیدم و روی او ریختم تا جسدش را آتش بزنم. بعد هم جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم.
با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. والدین رامین برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قتل را قبول دارم اما رامین خودش باعث این اتفاق تلخ شد. او مدام مرا تهدید میکرد. حتی این اواخر میگفت اگر به خواستهاش تن ندهم، به سراغ خواهرم میرود. وقتی این حرف را شنیدم، خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم او را بکشم.
در ادامه دادگاه، قضات به تحقیق از فرید نیز پرداختند. او ضمن تأیید ماجرای آزار و اذیت خود گفت: من چند بار از سوی رامین آزار دیدم. وقتی مدرسه میرفتیم، رامین کلید اتاقی که سؤالات امتحانی در آن بود را داشت. ما هم برای اینکه به سؤالات برسیم با رامین دوست شدیم اما او از ما سوءاستفاده کرد.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و طبق بند الف ماده ۳۰۳ قانون مجازات اسلامی متهم را از قصاص و پرداخت دیه معاف کرده و وی را به ۳ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند. متهم به خاطر جنایت بر میت نیز به پرداخت یک دهم دیه کامل و ۳۱ ضربه شلاق محکوم شد. اما با اعتراض اولیای دم به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم تأیید نشد. بنابراین پرونده بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. این بار نیز متهم گفت: من مجبور شدم یک ضربه با چاقو به او بزنم اما فکر نمیکردم با همان یک ضربه کشته شود. من در روزهای گذشته موفق شدم رضایت پدر و مادر مقتول را جلب کنم و حالا هم از قضات تقاضای عفو و بخشش دارم.در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم، متهم را به پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم کردند. وی همچنین به خاطر هتک حرمت به جسد به ۵۰ ضربه شلاق و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم شد.
مدتی بعد فهمیدم رامین با یکی دیگر از دوستانمان بهنام فرید هم همین کار را کرده است. رامین با این ترفند چند باری مرا آزار داد اما دیگر خسته شدم و تصمیم گرفتم مقابلش بایستم. شب حادثه با خودرو دنبالش رفتم تا به او بگویم دست از سرم بردارد. وقتی داخل خودرو با هم صحبت کردیم، او زیر بار نرفت و من هم عصبانی شدم و با مشت به صورتش ضربه زدم. بعد برای اینکه بتوانم فرار کنم یک ضربه چاقو هم به او زدم. دقایقی بعد متوجه شدم او مرده است. چون نیمه شب بود، از ترسم جنازه را در حاشیه فرودگاه امام بیرون انداختم و از باک خودرو بنزین کشیدم و روی او ریختم تا جسدش را آتش بزنم. بعد هم جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم.
با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. والدین رامین برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قتل را قبول دارم اما رامین خودش باعث این اتفاق تلخ شد. او مدام مرا تهدید میکرد. حتی این اواخر میگفت اگر به خواستهاش تن ندهم، به سراغ خواهرم میرود. وقتی این حرف را شنیدم، خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم او را بکشم.
در ادامه دادگاه، قضات به تحقیق از فرید نیز پرداختند. او ضمن تأیید ماجرای آزار و اذیت خود گفت: من چند بار از سوی رامین آزار دیدم. وقتی مدرسه میرفتیم، رامین کلید اتاقی که سؤالات امتحانی در آن بود را داشت. ما هم برای اینکه به سؤالات برسیم با رامین دوست شدیم اما او از ما سوءاستفاده کرد.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و طبق بند الف ماده ۳۰۳ قانون مجازات اسلامی متهم را از قصاص و پرداخت دیه معاف کرده و وی را به ۳ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند. متهم به خاطر جنایت بر میت نیز به پرداخت یک دهم دیه کامل و ۳۱ ضربه شلاق محکوم شد. اما با اعتراض اولیای دم به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم تأیید نشد. بنابراین پرونده بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. این بار نیز متهم گفت: من مجبور شدم یک ضربه با چاقو به او بزنم اما فکر نمیکردم با همان یک ضربه کشته شود. من در روزهای گذشته موفق شدم رضایت پدر و مادر مقتول را جلب کنم و حالا هم از قضات تقاضای عفو و بخشش دارم.در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم، متهم را به پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم کردند. وی همچنین به خاطر هتک حرمت به جسد به ۵۰ ضربه شلاق و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم شد.
نظر شما