سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: فیلم سینمایی «خورشید» مجید مجیدی به عنوان بیست و ششمین نماینده سینمای ایران برای رقابت در اسکار انتخاب شد تا این کارگردان بعد از به رنگ خدا، باران، آواز گنجشکها و محمد رسول الله با خورشید برای بار پنجم راهی اسکار شود تا شاید بعد از پنج بار حضور در اسکار بالاخره این جایزه را به دست بیاورد.
مجید مجیدی با به رنگ خدا برای اولین بار باعث شد تا نام فیلمی از ایران به بخش نهایی رقابت اسکار فیلمهای غیرانگلیسی زبان برسد. با این همه بعد از آن با وجود جوایز متعدد و با وجود بیشترین حضور به عنوان نماینده ایران در اسکار نتوانست توجه داوران را به خود جلب کند، در حالی که در طرف مقابل اصغر فرهادی با سه بار معرفی به عنوان نماینده ایران دو اسکار را به ارمغان آورد.
انتخاب دوباره یا در واقع پنج باره مجیدی برای معرفی به اسکار با انتقادهایی رو به رو شده به ویژه با توجه به این مسئله که روند انتخاب این بار از دفعات پیش شفافیت کمتری داشت و برای خورشید مجیدی رقبایی مثل شنای پروانه، درخت گردو و یلدا هم وجود داشتند که با کمتوجهی هیئت انتخاب رو به رو شدند.
امسال معرفی فیلم ایرانی به اسکار، برخلاف سال های گذشته که ابتدا فهرست ده تایی فیلمها منتشر میشد و کم کم به فهرست سه تایی میرسید و در نهایت یک فیلم معرفی میشد، طولی نکشید و فارابی تمامی اطلاعات و در نهایت انتخاب فیلم اصلی را در یک خبر منتشر کرد تا تعجب علاقمندان به سینما برانگیخته شود.
ساعاتی قبل از انتخاب خورشید، علی مصفا تهیه کننده "یلدا" به برخی حضورهای جهانی فیلمش اشاره کرد و این فیلم را گزینه مناسب برای معرفی به اسکار دانست. در کنار یلدا، "شنای پروانه" فیلم خوش ساخت و جذاب محمد کارت و "درخت گردو" خوش آب و رنگ و خوش معنای محمدحسین مهدویان هم بودند که هرچند در دسته بندی فیلمهای جشنوارهای قرار نمیگرفتند ولی در ساخت و معنا دست کمی از خورشید مجیدی نداشتند.
به جز این رقبا حداقل دو فیلم خوب و به اصطلاح جشنوارهای "دشت خاموش" احمد بهرامی و "جنایت بی دقت" شهرام مکری هم به دلایلی نامشخص اساسا در رقابت حضور نداشتند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «خورشید» / خورشیدی که طلوع نکرد، غروب کرد
مجید مجیدی حتما فیلم ساز خوبی است و افتخارات بسیاری برای سینمای ایران به ارمغان آورده اما این دلایل یا هر دلیل دیگری نباید باعث حذف رقبای مجیدی در چنین رقابتهایی شود، چون این حذفها هم به جایگاه مجیدی ضربه میزنه، هم کارگردانان و تهیه کنندگان سینما را بیانگیزه میکند و هم باعث از دست رفتن فرصتهایی مثل اسکار میشود.
خورشید مجیدی هر چند ستارههایی مثل علی نصیریان، جواد عزتی و طناز طباطبایی را در کنار دو ستاره نوجوانش در اختیار داشته و فیلم خوبی است، اما به جز هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز حضور جهانی دیگری نداشت و در مقایسه با دیگر کارهای مجیدی چندان متفاوت، خاص یا قویتر نیست.
در حالی شنای پروانه محمد کارت فیلمی متفاوت با داستانی متفاوت در سینمای ایران است و فیلم مهدویان داستانی ناگفته و انسانی را بازگو میکند و کاری متفاوت در کارنامه او است. یلدای مسعود بخشی و علی مصفا هم داستانی چالشی را به خوبی روایت میکند و حضور خوبی در ساندس داشت و البته تهیه کنندگانی دارد که برای اسکار یک امتیاز حساب میشوند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم «شنای پروانه» / فیلمی درخشان برگرفته از جنوب شهر
با حضور چنین رقبایی حضور خورشید مجید مجیدی در اسکار به طور جدی سوال برانگیز است و باید پرسید متر و معیار هیئت انتخاب برای این انتخاب خورشید چه بوده. آیا معیار صرفا خوش آمد هیئت انتخاب بود یا واقعا قصد این بود که فیلمی با پتانسیل و برای بردن اسکار معرفی شود؟
شاید پیش از آن باید پرسید اساسا هدف ما از شرکت در رویدادی مثل اسکار چیست؟ اگر هدف پیروزی در رقابت است که باید به متر و معیار آن رخداد نگاه کرد و متناسب با آن نمایندهای را انتخاب کرد. درباره اسکار شما به فیلمی نیاز دارید که علاوه بر درخشش در جشنوارههای سینمایی، پخش کننده خوبی داشته باشد و با استانداردهای روز اسکار نیز هماهنگ باشد.
اگر هدف حضور ارسال پیامی مهم به دنیا است و نه پیروزی، آن وقت باید گفت که یلدا یا درخت گردو داستانهایی نو تر و پیامهایی نو تر داشتند به ویژه درخت گردوی مهدویان که روایتی نو از جنگ و آسیب به انسانها روایت میکرد که با فشارهای بی امان این روزها علیه ایران نیز تناسب داشت.
به هر شکل امسال نیز فارابی کار خود را کرد، اما کاش انتخاب نماینده اسکار روندی شفافتر و مستقلتر به خود بگیرد و نقش آفرین اصلی آن به جای بنیاد سینمایی فارابی، خانه سینمای ایران باشد.
نظر شما