به گزارش سلامنو، ستاره صبح نوشت: نزدیک به ۷ ماه به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده (۲۸ خرداد ۱۴۰۰) و نگرانیها از تکرار مشارکت پایین در انتخابات مجلس یازدهم وجود دارد. فشار تحریمها و سوءمدیریت باعث شده تا مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه به وجود آید و استقبال از صندوق رأی کمرنگ شود. جریان اصلاحات که زمانی در دوم خرداد ۷۶، ۲۴ خرداد ۹۲ و ۲۹ اردیبهشت ۹۶ یکهتاز عرصه سیاسی کشور بود و پشتوانه گسترده مردمی را به دنبال خود داشت، حال تبدیل به جریانی شده که درباره حضور یا عدم حضورش در انتخابات ریاست جمهوری تردید دارد. با این حال نشانهها حاکی از آن است که سران اصلاحطلب در تلاشاند تا در این فرصت ۷ ماهه بار دیگر خود را سازمان داده و بخت و اقبال خود را یک بار دیگر بیازمایند. در این بین استعفای «محمدرضا عارف» رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و «موسوی لاری» نائب رئیس این شورا کار را پیچیدهتر کرده است. از سویی زمزمههایی شنیده میشود که خبر از تهیه و تدوین یک مانیفست اصلاحطلبی میدهد. اتفاقی که شاید بتواند در صورت به سرانجام رسیدن جانی دوباره به جریان اصلاحات ببخشد. گزارش پیش رو به این موضوع میپردازد:
افول یک جریان مردمی
دوم خرداد سال ۱۳۷۶ یادآور شور و التهابی است که حماسه دوم خرداد و آغاز دوران اصلاحات را رقم زد. حماسهای که در آن طبقه متوسط با امید به تغییر در عرصه سیاسی و آزادیهای مدنی در کشور به پای صندوق رأی آمد و با بیش از ۲۰ میلیون رأی «سید محمد خاتمی» را وارد کاخ ریاست جمهوری کرد. این امید و حماسه، اما به تدریج رو به خاموشی رفت و در سال ۱۳۸۴ جای خود را به قهر با صندوق رأی و آغاز دورانی مشقتبار چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی داد. پس از پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، صندوق رأی یکبار دیگر محل جدال سیاسی میان دو جریان اصلاحات و اصولگرایان شد. جدالی که اصلاحطلبان در آن تلاش کردند تا با معرفی «حسن روحانی» به عنوان کاندیدای مطلوب خود، بار دیگر زمام امور دولت را در دست بگیرند و این بار نیز مردم به این جریان سیاسی اعتماد کرده و حسن روحانی را به کاخ ریاست جمهوری رهنمون کردند. یک پیروزی چشمگیر، اما آغازگر فصل زمستان جریان اصلاحات. پشت کردن به وعدههای انتخاباتی از یکسو و سوءمدیریت و عدم شایستهسالاری از سوی دیگر در دولت روحانی موجب شد تا جامعه نه فقط نسبت به رئیسجمهور، بلکه امید خود را به جریان اصلاحات و فراتر از آن اصلاح امور کشور از دست بدهد.
ضرورت پیکرتراشی جریان اصلاحات
اکنون ۲۳ سال از نخستین دولت اصلاحات میگذرد و همچنان جای خالی پرتوی روشنگرانهای که نشان دهد چرا جریان اصلاحات علیرغم اقبال گسترده مردمی در دوم خرداد ۷۶ رفتهرفته به جریانی نه چندان محبوب در متن جامعه تبدیل شده، احساس میشود. مسئلهای که سبب شده تا مردم در اجتماعات سالهای ۹۶ و ۹۸ شعار عبور از جریان اصلاحات را سر بدهند؛ زنگ خطری که اگر شنیده نشود، آینده خوبی برای سرنوشت کشور نخواهد داشت. اکنون که حدود ۷ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده ضرورت دارد تا جریان اصلاحات دست به یک پیکرتراشی زده و علاوه بر نقد عملکرد ۲۳ ساله خود، با به کار گرفتن نیروهای تازهنفس و شایسته معنا و مفهوم جریان اصلاحطلبی را آنگونه که در قد و قامت اصلاح حقیقی امور کشور چه در سطح کلان و چه در سطح خرد باشد، تغییر دهد. اصلاحاتی که بتواند اعتماد به انتخاب شدن و انتخاب کردن را معنا ببخشد.
مانیفست اصلاحطلبی در راه است؟
زمزمهها از احتمال تهیه و تدوین یک مانیفست اصلاحطلبی خبر میدهند. «جواد امام»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در رابطه با ضرورت مانیفست اصلاحطلبی به برنا میگوید: «من فکر نمیکنم چندان به مانیفست اصلاحطلبی پرداخته شود. جامعه نسبت به آنچه به عنوان مفهوم اصلاحطلبی وجود دارد، آگاه است و تطبیق عمل و رفتار ما با گفتههایی است که تا امروز رخ داده و جامعه متوجه شده و دیده و شنیده است. آنچه امروز مطرح است، برنامه اصلاحطلبان برای ۱۴۰۰ بوده و من فکر میکنم، این موضوع مدنظر جامعه است».
او اضافه میکند: «به نظر من آنچه مهم است بازبینی در پرداختن به موضوع است؛ مشی، مرام و برنامه و اهداف اصلاحطلبی باید با رفتار اصلاحطلبان تطبیق داده شود تا آن چیزی که مدنظر جامعه است، محقق شود که همان مفهوم و عمل اصلاحطلبی است. متأسفانه بعضاً افرادی، فرصتطلبی کردهاند و از اسم اصلاحطلبی و مفهوم اصلاحطلبی سو استفاده کردند و رفتاری را به تصویر کشیدهاند که باعث مخدوش شدن این اسم شده است، وگرنه به نظر من جامعه به خوبی با مفهوم اصلاحطلبی آشنا و آگاه است».
«محمود میرلوحی»، دیگر چهره سیاسی اصلاحطلب، درباره مانیفست اصلاحطلبان و اینکه این مانیفست تا چه حد میتواند برای انتخابات ۱۴۰۰ مؤثر باشد؟ به برنا گفت: «مجموعه شرایطی که به ویژه از سال ۹۸ پیش آمده از جمله آبان ۹۸، مرداد ۹۷ و دی ماه ۹۶، همچنین وضعیت اقتصاد و جایگاه و موقعیت دولت، به اضافه آنچه در منطق و فضای بینالمللی به ویژه بحث برجام ایجاد شده، همه اینها عواملی است که بر فضای سیاسی کشور و جامعه اثر گذاشته و باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد».
میرلوحی ادامه داد: «منتهی جریان اصولگرایی تصور میکنند که انتخابات سال آینده، بسیار آسان است و مشارکت پایین است چراکه ظاهراً سهم آنها در مشارکت پایین مردم، بهتر تأمین میشود. در سوی دیگر، جریان اصلاحطلب با همه تجاربی که در سازماندهی و بسیج رأی دهندگان دارد، اما از سال ۹۸، دچار یک تأملی شده که بزرگان اصلاحطلب احساس میکنند که جامعه و رأی دهندگان دیگر با مدلهای قبلی به پای صندوق رأی نمیآیند. از این رو حتماً باید نگاهها و برنامههای مناسبی را طراحی کنند».
او گفت: «در حال حاضر اولویت اول جریان اصلاحات این است که سازوکار خود را مشخص کند که آیا میخواهد، مانند دورههای قبل به صورت یکپارچه و فراگیر کار کند و یا میخواهد، احزاب و گروههای اصلاحطلب مانند سال ۸۴ عمل کنند و هر کدام کاندیدای اختصاصی خودشان را داشته باشند؟». میرلوحی در پایان اضافه کرد: «از این رو اگر این سازوکار و ساختار روشن شود آن زمان به نظر میرسد راهبرد، برنامه و مانیفست به بعد از چارچوب ساختار موکول میشود؛ چراکه هنوز ساختار مشخص نیست. ممکن است مانیفست یک حزب مطرح شود، اما بحث مانیفست اصلاحطلبان که چارچوب کار اصلاحات و نحوه حضورش، شعار و محور اصلی رویکردهایش و همراهانش را در بربگیرد، امیدواریم اگر تا آخر آبان ماه و آذرماه، تکلیفش مشخص شود، در ادامه مانیفست هم تهیه شود».
«محمدعلی ابطحی» عضو جامعه روحانیون مبارز نیز درباره جلسه اخیر تشکل خود به جماران توضیح داده بود: «مجمع مدتهاست که جلسات نوبهای دو هفتهای مربوط به بحث انتخابات را از طریق اسکایپ و فضای مجازی دنبال میکند، اما بعد از بیانیه آیتالله موسوی خوئینیها این موضوع جدیتر دنبال شد و نظرات مختلف بر اساس محورهای این بیانیه مطرح شد». ابطحی در توضیحات خود به فضای حاکم بر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نیز اشاره میکند و میگوید که مجمع روحانیون با علم به فضای موجود فعال شده است. به بیان او: «در جلسه هم بحث شد که آنچه به چشم میآید روندی نیست که اتفاق جدیدی بیفتد و احتمالاً انتخابات ریاست جمهوری بر اساس همان حداقل آراء و حداقل کاندیداهای مطلوب پیش میرود، اما از باب اینکه ما حتماً مسیر واقعی رسیدن به رأی مردم را طی کنیم، بحث این مطرح بود که شاید ضرورت نداشته باشد گذشته را قضاوت کنیم و نیاز دارد که به آینده هم نگاه کنیم، گرچه از نظر تحلیلی باور ما این است که اتفاق جدیدی نخواهد افتاد».
نظر شما