به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، «نمیدانم چرا بعضی ها میخواهند جنگ روانی راه اندازند و بگویند نظامی! منظور آنها بچه های سپاه هستند، بچه های سپاه قبل از اینکه به سپاه بیایند سیاسی بودند و مبارزه می کردند.» این را اسماعیل کوثری، جانشین سابق فرمانده سپاه ثارالله و نماینده اسبق تهران در حمایت از ظهور و بروز یک رئیس جمهور نظامی میگوید.
البته این اولین بار نیست که صحبت از رئیس جمهور نظامی به میان میآید؛ دو سال پیش محمدعلی پورمختار که خود از بازنشستگان سپاه بود و چند سالی ردای نمایندگی به تن کرده بود در مدح حضور نظامیان در عرصه ریاست جمهوری گفت: «من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیس جمهور شود حتما می تواند کشور را از مشکلات نجات بدهد» از سوی دیگر حسین الله کرم هم معتقد است فرد نظامی استراتژیک برای ریاستجمهوری شایستهتر است.
این موضوعات با نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ رنگ و لعاب بیشتری به خود گرفته است و واکنشها هم به آن متفاوت است. علی مطهری، نماینده سابق تهران درباره رئیس جمهور نظامی معتقد است این موضوع نمیتواند به صلاح کشور باشد.
او در پاسخ به کوثری عنوان میکند «مخالفتها ایجاد یک جنگ روانی نیست بلکه مخالفان رئیس جمهور شدن نظامیان مصلحت کشور را در نظر میگیرند» مطهری میگوید: «اینکه ما یک رئیس جمهور نظامی داشته باشیم به معنی قحط الرجال است و اینکه ما نیروی غیرنظامی در حد ریاست جمهوری نداریم و مجبور شدهایم از میان نظامیها رئیس جمهور انتخاب کنیم»
هرچه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم حرف و حدیثها درباره چند و چون سیزدهمین انتخابات بیشتر میشود و این روزها صحبت از احتمال حضور یک رئیس جمهور نظامی به میان میآید. نظر شما در این رابطه چیست؟
من معتقدم اگر یک فرد نظامی بخواهد کاندیدای ریاست جمهوری بشود باید پیش از آن از سپاه یا ارتش خارج شود و عضو رسمی نیروهای مسلح نباشد. در این صورت میتواند اعلام کاندیداتوری کند؛ اما اگر در حالی که عضو رسمی نیروهای مسلح است کاندیدای ریاست جمهوری شود و رأی بیاورد، اینکه ما رئیس جمهور نظامی داشته باشیم صورت خوشی برای کشور ندارد. حکومتهای گذشته ترکیه و پاکستان را تداعی میکند که آنها با زحمت زیاد توانستند از سلطه نظامیها خارج شوند. با توجه به این مطلب باید گفت حضور نظامیان در عرصه سیاست خصوصاً در منصب ریاست جمهوری به صلاح کشور نیست.
اساسا در قانون هم آمده که هر فردی قرار است وارد میدان رقابت انتخاباتی شود باید از قبل استعفا دهد و ...
نه، این موضوع فرق دارد. در قانون آمده است افراد باید چند ماه قبل، از شغل خود استعفا دهند در حالی که این افراد همچنان عضو رسمی آن نهاد هستند. من میگویم یک نظامی که میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود باید از سپاه یا ارتش خارج شود و مانند یک فرد عادی خود را در معرض انتخاب قرار دهد نه اینکه از سمت خود استعفا دهد در حالی که هنوز نظامی است. این مانند مناصب دیگر میشود که افراد از سمت خود استعفا میدهند و اگر رأی نیاوردند به شغل خود باز میگردند. نظامیها اگر تصمیم دارند وارد انتخابات شوند باید به طور کلی از ارتش یا سپاه خارج شوند.
با این تفسیر شما افرادی مثل محسن رضایی، شمخانی و قالیباف که به عنوان چهره های نظامی شناخته میشوند میتوان مشمول این شرطی که شما گفتید دانست؟
بله، اینها هم مشمول این شرط هستند و اگر میخواهند کاندیدا شوند باید از سپاه یا ارتش خارج شوند.
آقای کوثری میگوید بحث رئیس جمهور نظامی جنگ روانی است که علیه بچههای سپاه به راه انداختهاند، چون میدانند آنها میتوانند با اقداماتشان محبوب باشند مردم را میترسانند. چقدر با این صحبت موافق هستید؟
این مطلب یک جنگ روانی نیست بلکه مخالفان رئیس جمهور شدن نظامیان مصلحت کشور را در نظر میگیرند. اینکه ما یک رئیس جمهور نظامی داشته باشیم به معنی قحط الرجال است و اینکه ما نیروی غیرنظامی در حد ریاست جمهوری نداریم و مجبور شدهایم از میان نظامیها رئیس جمهور انتخاب کنیم. این به صلاح کشور نیست. نظامیها باید کار خود را انجام دهند و همانطور که امام(ره) فرمودند آنها نباید وارد سیاست شوند چون این کار باعث اختلاف در میان نیروهای مسلح میشود؛ همانطور که از ورود به اقتصاد منع شدهاند. به طور کلی نظامیها باید از ورود به سیاست و اقتصاد به معنی بنگاهداری پرهیز کنند.
اقبال مردم به رئیس جمهور نظامی را چظور ارزیابی میکنید؟ به هر صورت ما پیش از این کاندیداتوری افرادی نظامی را به یاد داریم.
من فکر نمیکنم ریاست جمهوری نظامیان مورد اقبال مردم قرار بگیرد. به نظرم مردم هم از این موضوع استقبال نمیکنند.
و از نگاه شما دلیل این عدم اقبال مردم به نظامیها چه می تواند باشد؟
دلیلش روشن است؛ یک نظامی کارش نظامیگری است، کارش ورود در عالم سیاست نیست. هرکسی باید کار خود را انجام دهد. تداخل مسوولیتها در یکدیگر به صلاح کشور نیست. علاوه بر این، تمرکز قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و رسانهای در یک فرد به وجود میآید و تمرکز قدرت معمولاً موجب استبداد و فساد خواهد شد.
نظر شما