به گزارش سلام نو به نقل از شرق، ضدونقیضها بر سر مجمع اجماعساز اصلاحطلبان همچنان ادامه دارد و گویا مهمترین چالش در این مجمع شیوه انتخابات 10 عضو حقیقی این مجمع است.
تعداد اعضایی که در مقایسه با شورای عالی سیاستگذاری حدود یکسوم کاهش یافته و تا حدی انتقادی که پیشتر مبنی بر وجود اعضای حقیقی در کنار احزاب را مرتفع کرده است؛ اما هنوز نحوه انتخابات آنها محل بحث است.
بهتازگی علی صوفی درباره نهاد اجماعساز گفته است: «این سازوکار جدید جامعتر از شورای عالی نیست. تقریبا ترکیب کلی، یکی است؛ یعنی این سازوکار شامل احزاب و اشخاص حقیقی تأثیرگذار ملی بهعلاوه آقای خاتمی است و شورای عالی هم به این گونه بود. این سازوکار هم به همان شکل است.
در واقع شورای عالی یکسری ایرادات داخلی داشت که باعث شده بود بعضی از احزاب از شورای عالی خارج شوند و این یک اشکال بود. در نتیجه تلاش بسیاری شد که آنها بازگردند که نشد؛ اما در این نهاد اجماعساز جدید، آن احزاب هم هستند».
او ادامه داد: «این اشکال برطرف شد و اشکال دوم، اشکال بیرونی از سوی وزارت کشور بود که به شورای عالی و شورای هماهنگی اصلاحات وارد شد؛ مبنی بر اینکه برای تطبیق شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی اصلاحات با قانون احزاب که وزن قانونی آنها به شکل جبهه ائتلاف احزاب است، فقط لازم است که تشکیل چنین جبههای به وزارت کشور اعلام شود».
نکته حائز اهمیت دراینبین نقش سیدمحمد خاتمی در تشکیل مجمع اجماعساز است. برخی نیروهای سیاسی بهویژه اصولگرایان در چند روز اخیر برای ایجاد اختلاف میان اصلاحطلبان مدام بر این گزاره تأکید میکنند که 10 عضو حقیقی با نظر مستقیم خاتمی انتخاب میشوند؛ درصورتیکه اولا اینطور نیست و هنوز سازوکار انتخاب آن 10 عضو تعیین نشده است و ثانیا حتی اگر خاتمی نظر خود را بدهد و اعضا آن را اجرا کنند، به دلیل مرجعیت سیاسی نظر خاتمی میان اصلاحطلبان است.
چنانچه همه اصلاحطلبان از راستترین تا چپترین آنها بر این موضوع واحدند که خاتمی همچنان نقش محوری در تصمیمات اصلاحطلبان دارد. برای مثال بهتازگی حسین کمالی در گفتوگویی که با «تسنیم» داشت، گفته بود: «با وجود اینکه هیچگاه خاتمی رهبر جریان اصلاحات نبوده؛ اما نظراتش برای احزاب اصلاحطلب همواره محترم بوده است».
کواکبیان نیز در این زمینه گفته بود: «ما باید از بزرگان مشورت بگیریم؛ ولی اینکه بگوییم 30 حزب هیچ نظری ندهند و تابع یک شخص باشند، اینگونه نیست. احزاب باید نظرشان را بگویند و از بزرگان نیز مشورت بگیرند. به اعتقاد بنده باید یک جایگاه مشورتی برای آقای خاتمی در نظر بگیریم.
حزب برای خودش استقلال دارد و خودش باید تصمیم بگیرد». جواد امام در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» گفته است: «نظر آقای خاتمی این است که هر تصمیمی از نظر اکثریت احزاب بگذرد، مورد قبول است. ایشان بر حرکت دموکراتیک تأکید دارند؛ بههمینخاطر اگر نظر اکثریت اجماعی باشد، مد نظر ایشان هم خواهد بود».
علاوه بر همه اینها مصوبه شورای هماهنگی اصلاحطلبان که با تأیید 30 حزب اصلاحطلب نهایی شده است، بهصراحت اشعار دارد که «جبههای مرکب از احزاب اصلاحطلب که تا انتخابات ۱۴۰۰ مسئولیت تصمیمگیری را در جریان اصلاحات با تأیید جناب آقای سیدمحمد خاتمی عهدهدار خواهد شد».
با درنظرداشتن این موضوع که مصوبه اخیر شورای هماهنگی با تأیید احزاب اصلاحطلب بوده است، در واقع نهتنها خاتمی خود را به مجمع اجماعساز تحمیل نکرده است؛ بلکه نیروهای اصلاحطلب از او تقاضا کردهاند که در تصمیمگیریها محوریت داشته باشد و این انتقاد که بهتازگی اصولگرایان درباره جایگاه خاتمی مطرح میکنند، ناشی از آن است که خودشان در میان جبهه اصولگرایی چند سالی است که دیگر چهرهای محوری نداشتهاند و در هر انتخابات مشاهده میشود که اختلافات فیمابین ایشان چنان بالا میگیرد که حتی از دادن یک لیست مشترک هم عاجز ماندهاند.
شاهد مثال آن تفرق شدید اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم بود که تا روز قبل از انتخابات نتوانستند به لیست مشترک دست یابند و اگر ردصلاحیتهای گسترده نامزدهای اصلاحطلب و به تبع آن مشارکتنکردن مردم نبود، معلوم نبود بتوانند با رأیی حداقلی وارد مجلس بشوند.
در حقیقت اصولگرایان بعد از فوت آیتالله مهدویکنی بدون لیدر به سیاستورزی میپردازند و همواره گرفتار انواع تنشها در میان خود هستند؛ به طور مثال اکنون مشاهده میکنیم که از یک سو جامعه روحانیت مبارز خود را پرچمدار وحدت معرفی میکند و از سوی دیگر شورای ائتلاف خود را مجمع وحدتساز معرفی میکنند؛ اختلافی که در انتخابات مجلس هم رقم خورد و جامعه روحانیت که روزگاری آیتالله مهدویکنی در رأس آن بود، نتوانست حتی نقش داور را ایفا کند.
در مجمع برخلاف جوسازیهای اصولگرایان مبنی بر اینکه خاتمی میخواهد نقش پدرسالارانه ایفا کند، اتفاقا اصلاحطلبان در فضایی دموکراتیک همیشه به سمت او رفتهاند و از او نظر خواستهاند.
نظر شما