به گزارش سلام نو به نقل از اعتماد آنلاین، اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتمادملی در یادداشتی با اشاره به نهاد اجماعساز اصلاحطلبان نوشت: پس از وقایع سال ۸۴ و تفرقی که به وجود آمد، اصلاحطلبان از سال ۹۲ به اینسو موفق شدند که با تکیه بر نهاد اجماعساز در انتخاباتها پیروزی به دست آورند. بنابراین ضمن اینکه هر حزب میتواند برای چند انتخابات پیشرو نامزدهای حزبی معرفی کند، یک نهاد اجماعساز هم میتواند همه جریانها را با تکیه بر عقل جمعی به تصمیمگیری مشترک برساند و با اینکه رسیدن به اشتراک برای انتخابات ریاستجمهوری کار چندان دشواری نیست اما اگر دو یا سه نامزد اصلاحطلب از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، آن زمان نقش این نهاد اجماعساز از اهمیت بسزایی برخوردار است. این نهاد اجماعساز هم باید بیشتر بهدنبال سازماندهی ماشین انتخابات در سراسر کشور باشد تا از تهران تا همه شهرستانها، همگی از یک شیوهنامه واحد برای انتخابات پیروی کنند و پشت یک نامزد قرار گرفته و یک ستاد انتخاباتی به راه بیندازند. بنابراین میتوان گفت وجود یک نهاد اجماعساز در این جریان سیاسی ضرورت داشته و کارکردی قابلاعتنا دارد.
در همین راستا و با همین رویکرد شورای هماهنگی اصلاحطلبان چند ماهی است که فعالیت خود را افزایش داده و جلساتی را به صورت منظم و آنلاین برگزار میکند. پس از رایزنیها و بررسیهای صورت گرفته نیز قرار ضمنی بر این شد که علاوه بر نمایندگان احزاب، ۱۰ نفر از چهرههای شاخص و تاثیرگذار اصلاحطلب به عضویت این نهاد اجماعساز درآیند و صاحب رای باشند. به این ترتیب اصلاحطلبان یک نهاد اجماعساز متشکل از دبیران ۳۰ حزب اصلاحطلب به عنوان افراد حقوقی و ۱۰ فرد حقیقی تشکیل خواهند داد. در حال حاضر نیز اعضا به دنبال تشکیل کمیتهای هستند که بتوانند این ۱۰ نفر عضو حقیقی را انتخاب کنند که ظاهرا ۵ نفر برای عضویت در این کمیته انتخاب شدند و قرار است باقی افراد هم در جریان گفتوگوها و رایزنیهایی با سید محمد خاتمی انتخاب شوند تا در نهایت به نهادی ۴۰ نفره متشکل از افراد حقیقی و حقوقی دست پیدا کنیم.
در این سالها چندین نهاد مختلف تشکیل شده اما پس از پایان یافتن انتخابات یا از بین یا به محاق رفتهاند. با این حال به نظر من باید به این نهاد اجماعساز خوشبین بود؛ چراکه از زمانی که اصلاحطلبان شروع به نهادسازی برای رسیدن به تصمیم واحد جریانی گرفتند، زمان بسیاری گذشته و آزمون و خطاهای مختلفی نیز انجام شده و ضعفها و خطاها و نقاط قوت نیز آشکار شده است. بنابراین طی کردن این سیر تکامل بسیار قابل اهمیت و قابل اعتناست.
از سویی نمیتوان تصور کرد که در جریان این شکلگیری اختلافاتی ایجاد شود؛ چراکه اساسا شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی نیز اختلاف چندانی با هم نداشتند و شکلگیری یک نهاد اجماعساز متشکل از شخصیتهای حقوقی و حقیقی و به رسمیت شناختن احزاب در این زمینه میتواند ترکیب درست و دقیقی باشد که از بروز اختلافات نیز جلوگیری کند. در واقع شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز متشکل از نمایندگان احزاب و ۱۵ فرد حقیقی بود تا هم افراد حقیقی و هم احزاب صاحب رای و نظر بوده و نقش موثری ایفا کنند.
در حال حاضر رایزنیهایی برای رسیدن به ترکیب درست و دقیق نهاد اجماعساز همچنان ادامه دارد. برخی معتقد بودند که ۱۰ نفر حقیقی نباید حق رای داشتهباشند اما برخی اذعان میکردند که در صورت سلب حق رای عضویت آنها در این نهاد بلاموضوع میشود. همچنین برخی معتقدند که وجود تعدادی از شخصیتهای موثر غیرحزبی در این نهاد از اهمیت بسزایی برخوردار است، درصورتی که اغلب بر این باورند که بیشتر شخصیتهای تاثیرگذار اصلاحطلب در عضویت احزاب هستند و نیازی به وجود ۱۰ چهره حقیقی خارج از احزاب نیست که این رویکرد به رویکرد سیدمحمد خاتمی نزدیکتر است. به هرحال اختلاف سلیقههایی در این حوزهها وجود دارد که قابل حل است و به زودی به نتیجه خواهد رسید تا استانهای دیگر نیز از بلاتکلیفی خارج شوند.
همچنین بر این باورم که نهاد اجماعسازی با این ترکیب و مبتنی بر احزاب و تشکلها دوام بیشتری خواهد داشت و ازسوی جامعه نیز قابل پذیرش است و البته نامزدی که از دل تصمیمگیری مبتنی بر این خرد جمعی بیرون بیاید قابلاعتنا و اتکاست و باعث کنار رفتن اختلاف سلیقهها خواهد شد. بنابراین میتوان امیدوار بود که این نهاد برخلاف نهادهایی که تا پیش از این تشکیل شده، از بین رفته یا به محاق رفتهاند، دوام بیشتری داشتهباشد.
نظر شما