سلام نو – سرویس اقتصادی: در حالی که تقریبا تمام کشور از مشکلات اقتصادی سال آینده سخن میگویند و حتی خود مجلس بارها نسبت به بدبینی درباره لغو تحریمها اظهار نظر میکند؛ هر روز بودجهای جدید برای صداوسیما در نظر گرفته میشود. این اتفاق در حالی رخ میدهد که بودجه عمران و توسعه کشور با کمبود شدید مواجه است و بودجه پیشنهادی دولت برای صداوسیما در سال ۱۴۰۰ نیز افزایش قابل قبولی داشت.
با این همه ظاهراً مجلس انقلابی قصد دارد در آستانه انتخابات حسابی صداوسیما را شارژ کند تا برای درگیر شدن در انتخابات با مشکلی مواجه نشود. نگاهی به رویکرد صداوسیما در انتخاباتهای گذشته، به خصوص انتخابات خبرگان ۹۴ و ریاست جمهوری ۹۶ نشان میدهد که این سازمان یارِ درجه یک اصولگرایان است و تقویت آن تقویت اصولگرایان به حساب میآید.
البته به نظر میرسد تمام افزایش بودجه را نباید به انتخابات ربط داد و باید از هنر لابی سازمان صداوسیما در دولت و مجلس نیز یاد کرد. صداوسیما در سالهای گذشته سنگینترین فشارها را به دولت آورد، تریبون مشتی از بیکیفیتترین تبلیغات و غلطترین باورها شد و زیان مالی هنگفتی نیز به ارمغان آورد.
با این همه، با تمام این ناکامیها علی عسگری و تیمش نه تنها دو ردیف بودجه جدید از بهارستان گرفتند، بلکه پیش از آن کاری کردند که دولت بودجه آن را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
افزایش بودجه صداوسیما در لایحه پیشنهادی دولت
اگر به زمان تسلیم بودجه دولت به مجلس بازگردیم، میبینیم که پیش از اصلاحات کمیسیون تلفیق نیز صداوسیما بودجه فوقالعاده زیادی داشت. دولت با تمام مشکلاتش ۷۰۰ میلیارد تومان افزایش بودجه را برای سازمان صداوسیما لحاظ کرد و اجازه داد تا در صورت لزوم به اندازه ۱۵۰ میلیون یورو نیز از منابع ورودی صندوق توسعه ملی در اختیار سازمان قرار گیرد.
بر اساس لایحه پیشنهادی دولت بودجه صداوسیما ۲۶۱۹ میلیارد تومان برآورد شده است که نسبت به سال قبل از آن حدود ۳۵ درصد افزایش داشته است. این در حالی است که بودجه صداوسیما در سال پیش با کاهش روبهرو شد.
نکته جالب این جا است که بودجه خالص صداوسیما نه تنها از وزارت ارشاد بیشتر است، بلکه برابر با بودجه ۱۰ استان کشور یعنی استانهای: همدان، اردبیل، زنجان، یزد، مرکزی، چهارمحال و بختیاری، البرز، قزوین، قم و سمنان است. آن ۱۵۰ میلیون یورو اضافه شده از صندوق توسعه ملی نیز برابر بودجه ۱۰ استان دیگر از جمله آذربایجان شرقی، کردستان، مازندران، لرستان، گیلان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، گلستان و خراسانهای جنوبی و شمالی است.
دوپینگ صداوسیما در مجلس با فضای مجازی
با آمدن بودجه مجلس هر چند کسی انتظار کاهش بودجه سازمان صداوسیما را نداشت، اما کسی فکر افزایش چند صد میلیارد تومانی آن را نیز نکرده بود! همه فکر میکردند رسانه ملی مثل هر سال افزایش بودجهای ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیاردی را در بودجه خود تجربه کند؛ نه چند صد میلیارد تومان.
حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهینشهر در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نشست کمیسیون تلفیق بودجه سال ۱۴۰۰ گفت: در این جلسه اعضای کمیسیون در مصوبه خود مدیریت و نظارت بر محتوای فضای مجازی را به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران سپردند.
به گفته این نماینده مجلس ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار برای تولید محتوا در فضای مجازی تخصیص داده شده که بر اساس جدول تعیین شده در اختیار سازمان صداوسیما، سازمان فرهنگ و ارتباطات سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر سازمانها قرار میگیرد. با توجه به قدرت، وسعت و امکانات صداوسیما به نظر میرسد بخش اعظم این بودجه به صداوسیما خواهد رسید. این مصوبه نه تنها بودجه صداوسیما را زیاد میکند، بلکه قدرت آن برای حذف رقبا را نیز افزایش میدهد. باید این سوال را از نمایندگان مجلس پرسید که واقعا با چه منطقی چنین پول و قدرتی را در اختیار چنین سازمان ناکارآمدی قرار میدهند که همین چند روز پیش توهینی بیسابقه به شخص دوم کشور کرد؟
اما بخش دیگری از لایحه بودجه که توسط دولت نوشته شده بود به تقسیم حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی باز میگشت. بر اساس لایحه پیشنهادی دولت، حق پخش مسابقات ورزشی پس از واریز به خزانه بین وزارت ورزش و سازمان صدا و سیما توزیع میشود. ۷۰ درصد این حق پخش به سازمان و ۳۰ درصد به وزارت ورزش اختصاص خواهد داشت.
این بخش از لایحه پیشنهادی دولت یکی از عجیبترین بخشهای آن است! در تمام دنیا حق پخش را رسانه به باشگاه میپردازد و از تبلیغات بین مسابقات یا فروش آن حق پخش به مشترکان خود کسب درآمد میکند. این تنها در ایران است که بخش اعظم حق پخش به جیب پخش کننده میرود. برای درک اهمیت حق پخش تلویزیونی کافی است بدانید که ۳۰ تا ۳۵ درصد درآمد باشگاههای مختلف در دنیا از حق پخش تلویزیونی تأمین میشود، چیزی که صداوسیما تا چند سال پیش آن را به رسمیت نمیشناخت.
صداوسیما؛ زیاندهترین نهاد عمومی کشور
فارغ از عملکرد سیاسی و جهتدار صدا و سیما و بدون در نظر گرفتن میزان مفید بودن عملکرد آن، باید گفت که بر اساس گزارشهای موجود، صدا و سیما با اختلاف یکی از زیاندهترین نهادهای عمومی ایران است.
برای بررسی این موضوع نگاهی کوتاه به بودجه سال ۱۳۹۷ کفایت میکند. مجموع هزینههای سازمان صداوسیما در سال ۱۳۹۷، حدود ۴۵۰۰ میلیارد تومان است که سازمان تنها ۱۸۰۰ میلیارد تومان آن را تأمین میکند. این یعنی بدون احتساب بودجه عمومی که از سوی دولت به سازمان تزریق میشود، صداوسیما در سال ۹۷ حداقل ۲۷۰۰ میلیارد تومان ضرر داد و دولت با اختصاص بودجه عمومی این ضرر را جبران کرد.
در پیوست سوم قانون بودجه سال ۱۳۹۷ کسری بودجه جاری این سازمان ۱۷۲۲ میلیارد تومان و با احتساب بودجه عمرانی ۱۸۴۷ میلیارد تومان برآورد شده است. این عدد به تنهایی معادل ۷۰ درصد کل زیان شرکتهای دولتی زیانده بودجه عمومی است. با اضافه کردن پولی که صداوسیما از صندوق توسعه ملی گرفت مجموع زیان صداوسیما به همان عدد ۲۷۰۰ میلیارد تومان میرسد. این عدد فارغ از بودجههایی است که صداوسیما به شکل غیرمستقیم و در قالب تبلیغ یا ساخت برنامه سفارشی و خاص از دولت میگیرد.
این بیلان مالی ضرر ده را در کنار عملکرد نامطلوب صداوسیما قرار دهید. ما هیچ گزارش رسمی شفافی از سنجش عملکرد صداوسیما در اختیار نداریم، اما کاهش میزان نفوذ صداوسیما در جامعه به عنوان یک مرجع خبری و رجوع مردم به رسانههای رقیب متر بدی برای سنجش عملکرد این سازمان نیست.
صداوسیما یکی از عریضترین سازمانهای رسانهای جهان است که بودجهای فوقالعاده دریافت میکند و کارکنان بسیاری دارد، اما یک دهم عملکرد سازمانهای رسانهای شبیه خود مثل سی ان ان، اسکای یا فرانس ۲۴ را ندارد. چرا این اتفاق رخ داده است؟ به نظر میرسد اتکای بیش از حد صداوسیما به بودجه دولتی عملا آن را نسبت به رضایت مخاطب بیتفاوت کرده است و این سازمان را به یک نهاد بروکراتیک شبه دولتی بدل کرده که صرفا به قصد حیات فعالیت میکند.
این شکست اما تنها مختص به حوزه خبر نیست. از منظر سرگرمی نیز مدتها است که صداوسیما چیز چندانی برای عرضه در برابر رقبای خود ندارد. سریالهای ترکیهای دوبله شده از یک سو و وی او دیهای داخلی با سریالها اختصاصی از سوی دیگر عملا گوی سبقت را از صداوسیما ربودهاند. سالها است که صداوسیما سریالهای جذابی مثل میوه ممنوعه یا مرد هزار چهره تولید نکرده، در حوزه کودک حرف جدیدی نزده و هیچ برگی به خاطرات جمعی ایرانیان نیفزوده. با این وجود در تمام این سالها روزی نبود که سازمان صداوسیما از کمبود بودجه و بیتوجهی دولت گلایه نکند.
پرسش اساسی اینجاست که چنین سازمانی با چنین عملکرد مالی و حرفهای ناخوشایندی چرا هر سال باید بیشتر از سال قبل فربه شود و هزینه این فربگی را بودجه عمومیای بگیرد که حق تمام مردم است؟
نظر شما