سلام نو – سرویس سیاسی: ابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه، از معدود کسانی است که چند باری به شکلهای مختلف اعلام کرده است قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را ندارد، با این همه طیفهای مختلف اصولگرا به طور جدی دنبال حضور او در انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند.
اما چرا این چنین است؟ چرا اصولگرایان روی چهرههای دیگری مثل سعید جلیلی یا حتی محمدباقر قالیباف که هنوز رویای پاستور را در سر دارد، تمرکز نمیکنند؟ ابراهیم رییسی چه در آستین دارد که تبدیل به گزینه آرمانی اصولگرایان شده است؟
مهمترین دلیل این تاکید را باید در ویژگی "اجماع ساز" بودن ابرهیم رییسی جستوجو کرد. آن چنان که حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه، به سلام نو گفته است دو راه برای وحدت وجود دارد؛ یکی این که اصولگرایان از وحدت به مصداق برسند و دیگر آن که از یک مصداق مورد قبول همه به سمت وحدت حرکت کنند. در این رسیدن مصداق به وحدت سادهتر و کم هزینهتر است و ابراهیم رییسی مورد قبولترین این مصداقها است.
از جبهه پایداری تا حامیان قالیباف خواه یا ناخواه ابراهیم رییسی را به عنوان نامزدی که عمده خواستههای آنان را برآورده میکند قبول دارند و بعید است دست به رقابت با او بزنند.
حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران جوان، نیز پیش از این درباره تاثیر حضور رییسی در صحنه انتخابات به سلام نو گفت: چنانچه رییسی به طور جدی حضور خود را برای نامزدی در انتخابات اعلام کند شک ندارم که تکلیف اصولگرایان برای تعیین شاخصها و مصادیق در این زمینه به میزان ۷۰ درصد مشخص و حل خواهد شد و قاطبه اصولگرایان سراغ دیگران نخواهند رفت.
سید حسین نقوی حسینی، نماینده پیشین مجلس نیز تاکید کرده است: اصولگرایان تنها در صورتی به اجماع میرسند که آقای رییسی نامزد انتخابات شود.
حسن غفوریفرد که در گفتوگو با خبرآنلاین با دسته بندی نامزدهای اصولگرا به قدیم و جدید رییسی را از دیگران جدا کرد و گفت: در این میان یک نفر استثنا است و آن هم آیت الله سید ابراهیم رییسی میباشد که به خصوص با توجه به اقدامات بسیار شجاعانه ایشان در قوه قضاییه ظرفیت ایجاد سونامی رای به قول شما را دارد.
سبد رای ۱۶ میلیونی ابراهیم رییسی او را تبدیل به جدیترین گزینه اصولگرایان کرده است. آن سبد رای ۱۶ میلیونی قابل مقایسه با سبد رای قالیباف یا جلیلی نیست.
این سبد رای چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد، به ویژه اگر این را در نظر بگیریم که به لطف تحریمهای آمریکا، عملکرد بد دولت و وضعیت بد اقتصادی بعید است شاهد حضور چشمگیر مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باشیم. در این صورت ریزش اصلی آرا متعلق به سبد رای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است؛ نه سبد رای ۱۶ میلیونی رییسی.
این وضعیت هرچند پیروزی هر نامزد اصولگرایی را سادهتر میکند، اما دو مشکل دارد. نخستین مشکل این است که سبد رای اصولگرایان نیز دچار سردی و ریزش خاص خود شده است و به محرک نیاز دارد. مسئله دیگر آن که رقابت چندین نامزد اصولگرا میتواند باعث کم شدن رای رییس جمهور پیروز شود، اتفاقی که مورد نظر اصولگرایان و حتی ساختار سیاسی نیست.
در این شرایط ابراهیم رییسی گزینه مطلوبی است. کمتر کسی به فکر رقابت با رییسی خواهد افتاد و هر کس هم که به این فکر باشد نمیتواند رای قابل توجهی در رقابت با او کسب کند. در کنار این، عملکرد رییسی در قوه قضاییه باعث میشود تا حداقل بخش قابل توجهی از سبد رای اصولگرایان فعال شود و شور و شوق حضور نامزد ضد فساد کمی فضا را گرم کند.
اما ابراهیم رییسی یک خاصیت دیگر نیز دارد که با ساخت و ذات اصولگرایان در تناسب است و آن نقش آفرینی در قامت شیخ اصولگریان است. پس از وفات چهرههایی چون آیت الله مهدوی کنی، حبیب الله عسگر اولادی، اصولگرایان بیش از همیشه با فقدان شیوخ و بزرگان اجماع ساز رو به رو هستند. ابراهیم رییسی چهرهای است که با وزن سیاسی خاص خود و مقبولیتش در سطح جامعه میتواند این جایگاه را احیا کند و ورود رسمیاش به صحنه سیاست میتواند مساوی با احیای سازمان اصولگرایان باشد.
مجموع این ویژگیها باعث میشود تا این روزها ابراهیم رییسی محل رجوع بسیاری باشد. آن طور که از محافل اصولگرا شنیده میشود طیفها مختلف اصولگرا در حال فشار به رییسی برای حضور در انتخابات هستند. با این همه آنها به خوبی میدانند رییسی حرمت حکم رهبری برای ریاست قوه قضاییه را به شدت رعایت میکند و به همین سادگی حاضر به واگذاری پیش از موعد مسئولیت خود نیست. در نتیجه اگر قصد اصولگرایان برای نامزدی رییسی جدی است باید به فکر رایزنیهای سطح بالا و جدیتری با او باشند.
نظر شما