موتور انتخاباتی که هر دوسال یکبار باید به راه بیفتد و بازارگرمی کند نیاز به محرکهایی دارد به آنها دستان پشت پرده یا بازیگردانهای جناحی میگویند افرادی که تعدادشان در هر دو جناح کم نیست و اتفاقا این روزها چندان هم دست روی دست نگذاشتهاند.
به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، موتور انتخابات که روشن می شود دیگر همه چیز به دنبالش راست و ریس میشود؛ از شور و هیجان دوران تبلیغات گرفته تا صفهای عریض و طویل رای دهندگان؛ از کجا معلوم شاید در اوج این سرمای مشارکت هم، این موتور روغنکاری شده بتواند بازار را آنقدر گرم کند که جمعیتی پای صندوقهای رای حاضر شوند و آن فردی را که به نظر خود مناسب میدانند از درون صندوق بیرون بیاورند. اما چه کسانی قرار است این موتور را که گرد و خاک رویش نشسته دوباره به راه بیاندازند و بازارگرمی کنند؟
پاسخ این سوال را باید در میان چهرههایی جست و جو کرد که روی صحنه اثری از آنها نیست و باید پشت پرده انتخابات سراغی از بازیگردانیهایشان گرفت. افرادی که تعدادشان کم نیست و چه در جناح راست و چه در جناح چپ میتوان لیستی از اسامیشان نوشت.
ماجرای اصلاحطلیان و انتخابات درست حکایت همین موتور محرک را دارد؛ جناحی که دست کم تا دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری سرمایه اجتماعی داشتند و با توسل به همان سرمایه اجتماعی و ایجاد یک فضای دو قطبی کاری کردند کارستان و مشارکت ۷۳ درصدی را رقم زدند.
اما فارغ از جایگاه سیدمحمد خاتمی در جریان اصلاحات، چه کسانی در پشت صحنه اردوگاه چپ تحرکات را مدیریت و رصد می کنند؟ بازی گردانان اصلاح طلب چه کسانی هستند؟
مردان خاکستری اصلاحات
سیدمحمد موسوی خویینیها، روحانی ۷۶سالهای است که نام او هم درسالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی با تسخیرسفارت امریکا پیوند خورده است. خوئینیها یکی از همان افراد پشت پردهای است که البته در طول یک سال گذشته از آن حالت سکوت همیشگی خارج شده و چندباری گرد و خاک فراوانی در عالم سیاست به پا کرده است. او تیرماه همین امسال درست در شرایطی که فضای ناامیدی سیدمحمد خاتمی را هم به حاشیه برده بود دست به قلم شد و نامهای به رهبری نوشت؛ نامهای که برخلاف معمول از ادبیات انتقادی برخوردار بود و همین موضوع موجب شد تا در سیبل اصولگرایان و اصلاحطلبان قرار بگیرد.. اما این تنها اقدام خوئینیها نبود و بعد از مدتی پیام دیگری از او اینبار خطاب به اصلاحطلبان و شبیه به یک فرمان انتخاباتی صادر کرد و از آنها خواست تا از لاک انفعالی خارج شوند و به میدان بیایند.
رفتارهای پیشبینی نشده خوئینیها آنقدر در نظر سیاسیون جلوه و بازتاب پیدا کرد که حتی موضوع انتقال لیدری از خاتمی به موسوی خوئینیها به عنوان یک سناریو از سوی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شد.
از سوی دیگر عبدالله نوری وزیر کشور دولت هاشمی رفسنجانی نیز همپای موسویخوئینیها به عنوان یکی دیگر از چهرههای بازیگردان در اردوگاه اصلاحطلبی نامش به چشم میخورد و با وجود آنکه نمیتوان حواشی و جنجالآفرینی مانند موسوی خوئینیها در کارنامه چندسال اخیر او پیدا کرد اما از در درون محفل ریشسفیدان اصلاحات همواره نامش در میان افرادی که قادر است سر و سامانی به اختلافات میان اصلاحطلبان بدهد، مطرح شده است.
هرچند نوری بعد از روز کار آمدن محمود احمدینژاد و اتفاقات ۸۸ مدتی عزلت نشینی را برگزید و تلاش کرد تا از فضای سیاست خود را دور نگه دارد اما از سال ۹۲ و فعل و انفعالات جریان اصلاحات بار دیگر به میدان سیاست بازگشت و در کنار هقطارانش قرار گرفت. جلسات مجمع روحانیون مبارز هم نشان میدهد عبدالله نوری از اعضای پایبند به جلسات است و نمیخواهد بار دیگر شاهد گوشهنشینی جریان اصلاحات باشد؛ البته خانه او هم برای جمع اصلاحطبان و رایزنیهای انتخاباتی چندان غریبه نیست و حتی برخی گمانهزنیها حکایت از تلاشی دارد تا عبدالله نوری را به گود رقابت انتخاباتی بکشاند.
رایزنی از درون حصر
۱۰ سال است که از پشت میلههای حصر تنها اخبار جسته و گریختهای به گوش میرسد و گاهی هم عکسی منتشر میشود که حکایت از حال و روز محصورین دارد اما این همه آن نیست و گاهی هم در میان این اخبار ردپایی از انتخابات هم به چشم میخورد. هرچند در طول همه این سالها تنها خبر انتخاباتی که از خانه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به گوش رسید درخواست صندوق رای در سال ۹۶ بود اما از سوی دیگرد مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی چندان از این فضا کنارگیری نکرد و حتی در اوج فعالیتهای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین انتخابات شوراهای شهر خط و ربطهایی را به همجناحیها و همحزبیهای خودش نشان میداد. حالا درست در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ به کروبی اجازه داده شده تا به دیدن دوستانش برود و مسلما در این جمع صحبتهایی از انتخابات ریاست جمهوری و فعالیت اصلاحطلبان به میان خواهد آمد موضوعی که کروبی هم درباره آن نظراتی دارد و مسلما قدرت نفوذ او در میان جناح چپ، قابل تامل است.
بنابراین وقتی تکه این پازل انتخابات ۱۴۰۰ را کنار هم بچینیم پرواضح است که مهدی کروبی را نیز میتوان یکی از همان چهرههایی دانست که میتواند موتور انتخابات را به حرکت درآورد و اصلاحطلبان را از حالت سکوت و سکون خارج کند.
سید حسن خمینی و میدان اصلاحات
سید حسن خمینی را میتوان رسانهایترین عضو خانواده امام خمینی (ره) دانست کسی که کلیددار مرقد مطهر و سکاندار دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله روح الله خمینی را به عهده دارد. او سالهاست که به عنوان فردی نزدیک به جریان اصلاحات شناخته میشود و نزدیکی زیادی هم به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی دارد. هرچند سید حسن خمینی تنها یکبار آن هم برای پنجمین انتخابات مجلس خبرگان پا به میدان گذاشت و البته به بهانه امتحان اجتهاد رد صلاحیت شد اما همواره نقش و تاثیر قابل توجهی در چند و چون فعالیتهای انتخاباتی در میان جناج چپ دارد و اصلاحطلبان نیز چندان بدشان نمیآید از پتانسیل رایآوری یادگار امام در فرصت مناسب استفاده کنند. او این سال ها تلاش کرده در پشت پرده تحرکات اردوگاه چپ گاها نقش آفرین باشد.
موسوی لاری منهای شورای عالی سیاستگذاری
دیگر تنها با پسوند وزیر کشور خاتمی شناخته نمیشود و بعد از ایفای نقشش در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان «موسوی لاری» به عنوان یکی از چهرههایی که هم دستی بر پشت پرده دارد و هم گاهی روی صحنه حاضر میشود، در کنج اذهان سیاسی جا خوش کرد. موسوی لاری از اعضای حقیقی و نائب رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود اما دایره انتقادات به لیست خروجی این شورا در جریان انتخابات ۹۶ آنقدر زیاد بود که در نهایت بعد از تیر خلاص انتخابات ۲ اسفند ۹۸ عطای این سمت را به لقایش بخشید و از این سمت کنارهگیری کرد اما این پایان حرف و حدیثهای برای نقش آفرینی او نبود. به هر حال موسوی لاری سالهاست در میدان انتخابات بوده و با پیچ و خم انتخابات آشناست و برای همین به این سادگی نمیتوان از نقش او بعد از استعفا گذشت و وقتی آخرین خبرها تکذیب فعالیت انتخاباتی او در کنار اسحاق جهانگیری به گوش میرسد این گمانهزنیها بار دیگر تقویت میشود که این تکذیب میتواند نشانی از رفت و آمدهایی داشته باشد.
به هر صورت موسوی لاری برخلاف محمدرضا عارف که از قدرت نفوذ کمتری در میان اهالی اردوگاه چپ دارد هنوز برای خودش جاگاه و پایگاهی قائل است و از سوی دیگر اصلاحطلبان نیز از تمایلی ندارند تا این ظرفیت را کنار بگذارند.
قدرت کارگزاران و تنها پل ارتباطی
دعوای قدرت میان کارگزاران و اتحاد ملت یکی از همان دعواهایی است که همیشه نزدیک به انتخابات در اردوگاه اصلاحطلبان ردپایی میتوان از آن مشاهده کرد و حالا سایه انتقادات به شورایعالی سیاستگذاری در انتخابات ۹۶ و ۹۸ موجب تا این جدال رنگ و رخ بیشتری به خود بگیرد و مسلما در این میدان چهرههای حسین مرعشی و غلامحسین کرباسچی به عنوان دو قلوهای تکنوکرات اصلاحات حضور پررنگتری دارد افرادی که در ماجرای انتخابات ۹۴ و ۹۲ توانستند تاثیر زیادی بر تصمیمات اصلاحطلبان بگذارند و البته در جریان انتخابات ۹۸ از خروجی شورایعالی سیاستگذاری تمرد کنند و لیست جداگانهای را به گود رقابت بفرستند.
البته در میان کارگزارانیها فرد دیگری را میتوان نام برد که هم خود را به عنوان نماینده اصلاحطلبان معرفی کرد و هم نقش مهمی در پیروزی گزینه جناح چپ در انتخابات ۹۶ داشت. اسحاق جهانگیری همان چهرهای است که در جریان مناظرههای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری با صحبتهای صریح خود طرفداران زیادی به دست آورد و به عنوان نقط قوت جریان اصلاحات معرفی شد اما تنها این عوامل باعث نشد تا لقب چهره پشت پرده انتخابات در جریات چپ را به او اختصاص دهند بلکه رایزنیها و به تعبیر بهتر پل ارتباطی اصلاحطلبان با رهبری با عث شد نقش جهانگیری در نظر اهالی جناح چپ پررنگتر شود به طوری که این روزها نام او نیز بسیار به گوش میرسد.
اصلاح طلبان حال در آستانه انتخاباتی دیگر بازهم خیمه رایزنی های انتخاباتی را برپا کرده اند و تلاش دارند تا در فضایی که امید چندانی به مشارکت بدنه رای خود ندارند و تایید کاندیداهای مطرح شان از سوی شورای نگهبان در هاله ای از ابهام است، حضوری تاثیرگذار در انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشند. باید دید مردان پشت پرده چه خوابی برای به حرکت درآوردن بدنه رأی دیده اند و چه مسیری برای گرفتن تایید کاندیداهایشان از شورای نگهبان را دنبال خواهند کرد.
نظر شما