سلام نو – سرویس بینالملل: آمریکا به دیپلماسی بازگشته است! این حرفی است که جو بایدن نه تنها در کنفرانس امنیتی مونیخ و در کنار انگلا مرکل و امانوئل مکرون زده، بلکه از روز نخست ریاستجمهوری خود بر آن تاکید داشته است.
با این همه بایدن در فاصله یک هفته پس از گفتن این حرف در کنفرانس مونیخ و در حالی که تنها کمی بیش از یک ماه از ریاستجمهوری او میگذرد دستور بمباران مواضع گروههای شبه نظامی عراقی در مرز سوریه و عراق را داد تا به تعبیر خودش هشداری به ایران داده باشد. این در حالی است که اولین دستور حمله نظامی ترامپ ۴ ماه پس از دوران ریاستجمهوری او صادر شد.
در حوزه دیپلماتیک هم اوضاع وضعیت بهتری ندارد. اعضای ارشد دولت جو بایدن در تمام چهار سال گذشته سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ درباره ایران را نقد میکردند و آن را فاقد دست آورد لازم میدانستند و به برجام به عنوان دست آوردی دیپلماتیک که باید به آن احترام گذاشت اشاره میکردند. با این وجود دولت بایدن تا این لحظه نه به برجام بازگشته و نه تغییر محسوسی در سیاست فشار حداکثری داده است.
به جز این دولت بایدن پیش از آغاز هر نوع کُنش دیپلماتیک با ایران، مسئله برجام را به نزاعی عمومی بر سر اینکه چه کسی باید اول به برجام بازگردد تبدیل کرد و عملاً باعث آسیب دیدن ظرفیتهای دیپلماسی شد. دولت بایدن حتی در لفظ و ادبیات دیپلماتیک نیز حاضر به کوتاه آمدن نشد و بر موضع خود پافشاری کرد.
این پافشاری در حالی رخ میدهد که از نظر حقوقی و اخلاقی این آمریکا بود که از برجام خارج شد و ایران تنها در چهارچوب برجام تعهدات خود را کاهش داده است.
در این شرایط این پرسش، به خصوص برای ایران، پیش خواهد آمد که بایدن به کدام دیپلماسی بازگشته است؟ او که درباره ایران در حال پیمودن راه ترامپ است و درباره افغانستان و عراق هم پروسه خروج نیروهای آمریکایی از منطقه را متوقف یا حداقل معلق کرده است.
بازگشت به کدام دیپلماسی؟
اگر دیپلماسی را مترادفِ گفتوگو و مذاکره عادلانه و مبتنی بر اخلاق بدانیم بایدن به دیپلماسی بازنگشته است، اما اگر دیپلماسی را در معنای واقعی آن و به عنوان راهی کمهزینهتر از جنگ برای دسترسی به اهداف و منافع کشورها بشناسیم باید با قدرت گفت که بایدن به دیپلماسی بازگشته است.
بایدن به دیپلماسی بازگشت و البته همچنان از آن به عنوان ابزاری برای فشار به ایران استفاده میکند. بازگشت به دیپلماسی اینجا شامل تغییر پروژه فشار حداکثری به اجماع جهانی و تغییر روابط با اروپا، روسیه و چین است. این به معنای آن است که آمریکا قصد دارد دیپلماسی را که تا امروز ابزاری قدرتمند در دست ایران بود، دوباره در دست خود بگیرد و اهرم فشار را از دست رقیب خود خارج کند.
در یک نگاه کلانتر نیز ما شاهد بازگشت آمریکا به راهکارهای دیپلماتیک هستیم. بایدن پشتیبانی از عربستان در جنگ یمن را قطع کرد و اطلاعات قتل خاشقچی را از حالت محرمانه خارج کرد اما بن سلمان را تحریم نکرد تا نشان دهد جای بدهوبستان همچنان وجود دارد. او در حرکتی معنادار سطح روابط آمریکا را به سطح پادشاه عربستان - رییسجمهور آمریکا رساند و عملاً به بن سلمان تفهیم کرد که در سطح رییسجمهور آمریکا نیست.
بایدن درست زمانی اطلاعات قتل خاشقچی را از حالت محرمانه خارج کرد که مواضع نیروهای شبه نظامی عراقی در حال بمباران شدن بود. بایدن همچنین بسیار دیر با بنیامین نتانیاهو تماس گرفت که این در بین دو متحد استراتژیک امری معنادار است.
نگاهی به رفتار بایدن نشان میدهد او در حال احیای راهکارهای دیپلماتیک برای حفظ منافع آمریکا و بازگرداندن تعادل به روابط دیپلماتیک ایالات متحده است. آمریکا همچنان متحد اول اسرائیل خواهد ماند، اما چک سفید بنیامین نتانیاهو تمام شده است. آمریکا به عربستان به عنوان قدرتی موازنهگر در برابر ایران و شریک نگاه میکند، اما دوران تک سواری بن سلمان تمام شده است و در نهایت آمریکا میخواهد به برجام بازگردد و با ایران گفتوگو کند، اما بدون دستاوردهای لازم فشار حداکثری را پایان نمیدهد.
برای درک بهتر اقدامات دیپلماتیک هماهنگ آمریکا میتوان به تحرکات این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگاه کرد. گزارشها حاکی از آن است که ایالات متحده و اتحادیه اروپا به دنبال سرزنش ایران به دلیل کاهش همکاری با آژانس هستند. حتی اگر به هر شکل کاهش تعهدات ایران به آژانس قابل سرزنش باشد، اما باز هم مسئله این است که ایالات متحده تمام تعهدات خود را رها کرده در حالی که تهران برخی از تعهدات خود را در چارچوب برجام و اختیارات قانونیای که داشته کاهش داده است. با این همه آمریکا از هر ظرفیت برای فشار "اجماعی" بیشتر به ایران استفاده میکند و میخواهد دیپلماسی تنها ابزاری در اختیار خودش باشد، نه ایران.
دیپلماسی بایدن احتمالاً در برابر عربستان، افغانستان، اروپا، کانادا و ناتو به سادگی کار خواهد کرد ولی راه و روش پر ریسکی که بایدن در برابر ایران در پیش گرفته میتواند دست آوردی داشته باشد که ترامپ هیچگاه نداشت و آن نابودی برجام به عنوان بخشی از میراث اوباما است. باید صبر کرد و دید بازگشت دیپلماسی با بایدن در نهایت به اینجا ختم میشود یا رییسجمهور آمریکا توان کنترل زیادهخواهیهای مرسوم این کشور را دارد و جاده دیپلماسی بایدن در نهایت درباره ایران هم به مقصد میرسد.
نظر شما