به گزارش سلام نو به نقل از اعتمادآنلاین، «تحریم»، «کرونا»، «سوءمدیریت» و ... موجب شده مردم به معنای واقعی دچار مشکل شوند، مشکلاتی که گویی از میان برداشتنشان به یک امر محال میماند. این در حالی است که افکار عمومی در انتظار شروع دوباره مذاکرات برای احیای برجام هستند تا بلکه بعد از توافق احتمالی تحریمها تا حدودی برداشته شوند و اقتصاد ایران بعد از سه سال تنگینفس، بتواند نفس بکشد. قانونی نانوشته در سیاست میگوید، کشورها برای اینکه بتوانند در مواجهه با طرفهای خارجی دست بالا را داشته باشند باید از پایگاه بالای اجتماعی برخوردار باشند. به همین دلیل تعداد رأیهایی که قرار است ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به صندوقهای رأی ریخته شود نسبت به آمار انتخابات قبلی مهمتر است. این «مهم» در شرایطی پیش روی نظام سیاسی ایران قد علم کرده که بخشی از جامعه این روزها رغبت چندانی به رأی دادن ندارند.
فیضالله عربسرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران میگوید برای اینکه از قهر مردم با صندوق رأی جلوگیری شود، نیازمند این هستیم که حکومت به مطالبات مردم توجه بیشتری نشان دهد. در واقع بعضی از امور مستقیماً در مطالبات مردم مطرح میشوند، مثل وضع معیشتی که امروز دچارش هستیم. با این توضیح که گرههای معیشتی با ایجاد اصلاحات و تغییرات در مجموعه سیاستها باز میشود. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*چرا باید انتخابات ۱۴۰۰ را انتخاباتی مهم بدانیم؟
اساساً در کشورهایی که امنیت و اقتدار خودشان را از پیمانها و معاهدات بینالمللی و حمایت قدرتهای خارجی و به هر حال عوامل بیرونی تضمین و تامین میکنند، شاید تکیه بر میزان رأی مردم اهمیت تعیینکنندهای نداشته باشد؛ اما برای جمهوری اسلامی که به هر روی سیاستهایش به گونهای بوده که از بدو تاسیس به حمایت قدرتها تکیه نکرده و نمیکند و قدرت و تداومش بسته به حمایتهای مردم است- و معمولاً انتخابات عرصهای برای نمایش این حمایت است- مساله تامین و تضمین متفاوت است. به همین دلیل انتخابات برای ایران همیشه مهم است چون در حقیقت در ایران، حتی با وجود نقدهای وارده، منشاء تصمیمگیریها در داخل است و با استقلالی کامل در هر مورد به تصمیم میرسد. پس انتخابات برای ما مهم است چون رأی مردم نشان میدهد جامعه تا چه میزان از حکومت رضایت دارد. بنابراین انتخابات پیش رو هم مثل تمام انتخابات دیگر حائز اهمیت است.
البته ممکن است برگزاری انتخابات در شرایطی که حکومت یا کشور درگیر گرفتاریهایی هستند جدیتر باشد. به هر حال کشور امروز با تهدیدهایی جدی از بیرون مواجه است. بنابراین معتقدم انتخابات ۱۴۰۰ و همه انتخابات گذشته و آینده، تا زمانی که کشور متکی به خودش و متکی به مردم است، بسیار حائز اهمیت است.
نارضایتیها روی حضور مردم پای صندوقهای رای اثری منفی خواهد گذاشت
*به نظر میرسد بخشی از جامعه این ذهنیت را داشته باشند که رایشان اثری نخواهد داشت. این حالت چقدر میتواند در میزان مشارکت اثرگذار باشد؟
مشخص است وقتی مردم گرفتار مشکلات میشوند، نارضایتی آنها بر میزان حضورشان تاثیر خواهد داشت. به نظر من با توجه به عملکرد ضعیف ارکان مختلف و تحریمهایی که موجب شده مردم در تامین نیازهای اقتصادی و غیر اقتصادی خود در تنگنا قرار بگیرند، در چنین حالتی نارضایتیها شدت میگیرد و این مساله روی انتخابات و حضور مردم پای صندوقهای رای اثری منفی خواهد گذاشت.
*حکومت چه واکنشی باید در قبال این موج نارضایتیها نشان دهد؟
منطق حکم میکند حکومت به اعتراضها و انتظارهای جامعه توجه کافی داشته باشد و سعیاش را به کار گیرد تا قبل از اینکه اعتراضها و انتظارها عمق بیشتری پیدا کند، بتواند با جلب رضایت افکار عمومی فضا را برای برگزاری انتخاباتی پررأی فراهم کند.
میزان و درصد مشارکت در انتخابات نباید پایین باشد
*اساساً حکومتها چرا باید نسبت به میزان مشارکت حساس باشند؟
همانطور که در پاسخ به سئوال اول عرض کردم، میزان حساسیت همه حکومتها بر مشارکت مردم یکسان نیست. یعنی حکومتهایی توانستهاند پاسخگوی مطالبات جامعه باشند و به مرزهایی از توسعه و تامین مطالبات عمومی رسیدهاند که در آن جوامع اعتراض جدیای نسبت به سیستم وجود ندارد. در واقع در آن حکومتها اگر میزان مشارکت پایین هم بیاید، به هیچ وجه نشانهای از نارضایتی عمومی نیست. اما وقتی که منشاء اقتدار و تداوم یک حکومت مردم هستند، طبعا میزان مشارکت بسیار حساس و تعیین کننده است که در چنین حالتی میزان و درصد مشارکت نباید پایین باشد تا به معنای تضعیف پایگاه اجتماعی حکومت قلمداد نشود.
حکومت به مطالبات مردم توجه بیشتری نشان دهد
*حالا که به دلیل اوج گرفتن نارضایتی جامعه «مشارکت پایین» محتمل است، توجه به چه بایدها و نبایدهایی میتواند نظام را از تحمیل هزینههای مشارکت حداقلی نجات دهد؟
برای اینکه از قهر مردم با صندوق رای جلوگیری شود یا حداقل شدتش کم شود، نیازمند این هستیم که حکومت به مطالبات مردم توجه بیشتری نشان دهد. بعضی از امور مستقیما در مطالبات مردم مطرح میشوند، مثل وضع معیشتی که امروز دچارش هستیم. باز شدن گرههای معیشتی با ایجاد اصلاحات و تغییرات در مجموعه سیاستهای اقتصادی سیاسی اتفاق میافتد. تداوم سیاستهای موجود قادر به تغییر مهمی در وضعیت اقتصادی مردم نیست.
وقتی بخش مهمی از مشکلات معیشتی مردم مستقیما به درآمد ارزی ربط پیدا میکند و در عین حال برای تامین و تحصیل درآمد ارزی با تحریمهای بینالمللی مواجهیم، بهبود درآمدهای ارزی که نتیجهِ قهری آن معیشت را تحت تاثیر قرار داده است، نیازمند اصلاح در ساختار سیاست خارجی و بعضا در سیاست داخلی و بعد سیاستهای اقتصادی است. چون تعدیل و اصلاح آنها میتواند جامعه را از بنبست اقتصادی خارج کرده و تا حدودی رضایت عامه مردم جلب شود.
نمایندگان سلیقههای مختلف باید در انتخابات حضور داشته باشند
از سوی دیگر ردصلاحیتها نباید به گونهای باشد که وقتی سلیقه سیاسی کسی را نمیپسندند او را از حضور در انتخابات محروم کنند. حکومت برای بهبود شرایط باید تمام تلاشش را بکار گیرد تا نمایندگان سلیقههای مختلف در انتخابات باشند و مردم در انتخابات قدرت انتخابِ بیشتری داشته باشند. چراکه قدرت انتخاب بیشتر میتواند به تامین نظر بخش هایی از جامعه کمک کند. همچنین در حوزه فرهنگی یا اجتماعی که منشاء نارضایتی هستند، میتوان با تصمیمهایی بهجا فضا را برای رضایت جامعه فراهم کرد.
جریانهای سیاسی چگونه میتوانند به نظام سیاسی و مردم کمک کنند؟
*گروههای سیاسی چطور میتوانند در داغ شدن فضای انتخاباتی موثر باشند؟
گروههای سیاسی میتوانند با معرفی نامزدهایی که در بین قشرهای مختلف جایگاه و پایگاه پررنگی دارند، عزم خود را برای تقویت نقش مردم نشان دهند. جریانهای سیاسی با ارائه برنامههایی که متضمن حل مشکلات جامعه هستند، با نقد عملکرد حاکمیت و ارائه راه حلهای لازم برای کم کردن فاصله مردم با تصمیمگیران و با حضور و مشارکت فعال در عرصه سیاسی و مشخصا در انتخابات، میتوانند به نظام سیاسی و مردم کمک کنند.
پاسداری از حمایتهای مردی با پاسخ مناسب به مطالبات
*هراس از چه مسائلی میتواند نظامهای سیاسی را برای جلوگیری از مشارکت کمرنگ به تکاپو وا دارد؟
پیام مشارکت حداقلی چیزی جز این نیست که جایگاه حکومت در جامعه تضعیف شده است. یعنی وقتی تمام تکیهگاه سیستم مردم هستند و حتی با تهدیدهای خارجیها با همراهی همین مردم مقابله کردهاند، اولین و مهمترین خطر رای حداقلی و پایین، بیشتر و موثرشدن تهدیدهای خارجی است. آن هم در شرایطی که عملکرد حکومت چندان مورد قبول جامعه جهانی و رقبای منطقهای نیست. البته بخشی از این نارضایتیها، ریشه در مخالفت جمهوری اسلامی با زیادهخواهیهای قدرتهای سلطهگر دارد و نارضایتی آنها بیجا است. اما قسمتی از عناد نظام بینالملل هم به دلیل ضعف دانش و محاسبات غلط در انتخاب راهکارها و رویههای غیرعرفی و غیرمتعارف است.
کشور ما همواره با تهدیدهای خارجی مواجه بوده و این فرایند ادامه خواهد داشت. مشارکت پایین میتواند تهدیدهای خارجی را بالفعل کند. بنابراین حکومت باید همه تلاش خود را برای مراقبت از پایگاه اجتماعی به کار بگیرد و حتیالمقدور با پاسخ متناسب به مطالبات مردم حمایتهای مردمی را پاسداری کند.
نظر شما