سلام نو – سرویس سیاسی: علیرضا زاکانی، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در نهایت با ۱۸ رای به عنوان شهردار منتخب شورای ششم انتخاب شد. او حالا باید از مجلس استعفا دهد و موافقت مجلس و دولت را برای تطبیق قانون با خودش را مهیا کند تا بتواند با خیال راحت بر صندلی ریاست بهشت تکیه بزند.
آیا زاکانی میتواند این مراحل را پشت سر بگذارد و آیا قانون به تناسب او اصلاح میشود؟ با توجه به شیوه انتخاب او و مواضع شخص زاکانی درباره هماهنگی با رییس مجلس و رییس دولت به نظر میرسد زاکانی تمام این مراحل را به راحتی طی کند. هر چند در این میان بخشی از جریان اصولگرا علیه زاکانی موضع گرفتهاند، اما به نظر میرسد موانع پیش روی زاکانی فعلا چندان جدی نیست.
حالا که رسیدن زاکانی به صندلی بهشت تقریبا قطعی به نظر میرسد سوال پیش میآید که نوزدهمین شهردار تهران چه خوابی برای پایتخت دیده است؟
برنامههای زاکانی؛ فساد یاب در شهرداری
زاکانی سالها است که خود را به عنوان فعال سیاسی ضد فساد معرفی میکند. او در انتخابات ریاست جمهوری هم به عنوان نامزد فساد یاب وارد گود شد و ظاهرا در شهرداری هم بر همین مسئله تاکید خواهد داشت. به نظر میرسد اساسا برگ برنده زاکانی از نظر اصولگرایان نیز ضد فساد بودن او است.
زاکانی درباره رویکرد خود در شهرداری تهران به مهر گفت: رویکرد خود را در مدیریت بر مبنای عدالت محوری، محله محوری، شایسته سالاری، فسادستیزی، مشارکت پذیری و هوشمندسازی انتخاب کرده است.
او در ادامه تاکید کرد که مبارزه با فساد اداری که در برنامههایش به آن اشاره کرده به معنای تعدیل پرسنل شهرداری نیست و هوشمندسازی را نیز مقدمه فساد ستیزی میداند.
ساختار شهرداریها، به خصوص شهرداری تهران به تغییر ناپذیری مشهور است. بسیاری امتیاز قالیباف را این میدانستند که او توانست خود را به ساختار شهرداری تحمیل کند، کاری که نجفی، افشانی یا حناچی در آن چندان موفق نبود. به باور بخشی از حامیان شهردار شدن زاکانی ویژگی ضد فساد بودن او باعث میشود تا او بتواند ریشه برخی ساختارهای فاسد شهرداری را به طور کامل از خاک در بیاورد و بخشکاند.
زاکانی خود نیز در بند ۲۱ از برنامه ۲۴ بندی خود وعده داده بسترهای فساد در شهرداری شناسایی و ظرف یک سال حل شوند. اما آیا این وعده زاکانی محقق شدنی است؟ زاکانی در برنامهاش درباره آدرس منافذ فساد در شهرداری سکوت کرده و درباره شفافیت کلیاتی گفته است. از طرف دیگر او در حرفهایش گاها مواضعی متفاوت از برنامههایش داشته است.
در این وضعیت باید به برنامه زاکانی اعتماد کرد یا حرفهای شفاهی او؟ کدام باید متر و معیار سنجش او باشند؟ برنامه زاکانی و محورهای آن، مثل بسیاری از برنامههای دیگری که در ایران ارائه میشود جذاب هستند، اما باید دید فاصله حرف تا عمل این برنامهها چقدر خواهد بود.
سابقه زاکانی؛ مهآلود و نگران کننده
با این همه سابقه طولانی در بخشهای زیادی هم مثبت و در بخشی دیگر نگران کننده است. زاکانی سابقهای طولانی در مجلس شورای اسلامی دارد و به عنوان نماینده تهران و قم در مجلس حاضر بوده است. از درخواست تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد تا درگیری با محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد، به خاطر مدرک تحصیلی و در نهایت پا در میانی برای آزادی برخی دانشجویان در اعتراضات ۸۸ او نمایندهای فعال در مجلس بود و عنوان ضد فساد را از همین دوران به یادگار دارد.
اما او در همین دوران از جدیترین مخالفان مذاکرات هستهای بود و در کنار چهرههایی چون حمید رسایی در خط مقدم مبارزه با مذاکره قرار داشت.
نکته مهم اینجا است که زاکانی به جز یک سال آخر که رییس مرکز پژوهشهای مجلس بود، در دیگر سالها صرفا یک نماینده بود و هیچ سابقه اجرایی خاصی ندارد. سابقه اجرایی یک سال آخر در مرکز پژوهشها نیز سابقهای سوال برانگیز است. انتصابهای او در مرکز پژوهشها، از جمله انتصاب برادر دامادش به عنوان معاونش، با انتقادات بسیاری مواجه شد. از طرف دیگر مهمترین خروجی مرکز پژوهشها در این یک سال، یعنی طرح صیانت از فضای مجازی نیز طرحی است که حتی انتقادات بدنه اصولگرایان را نیز در پی داشته است.
اگر معیار مدیریت اجرایی زاکانی مدیریتش در مرکز پژوهشها باشد و او همان مسیر را در تهران ادامه دهد باید گفت که تهران روزهای سختی را، به خصوص در حوزه فرهنگ، در پیش دارد و برنامههای اعلامی زاکانی نیز اصولا رنگ واقعیت به خود نمیگیرید. با این همه باید صبر کرد و دید شهردار منتخب چه میکند؟ آیا او تمام پیش بینیها را به هم میزند و تهرانی رویایی میسازد؟
نظر شما