سلام نو - سرویس سیاسی: بار دیگر ۲۸ مرداد رسید و کودتا علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق در برابر چشمان ما قرار گرفت، دولتی که اگر ادامه مییافت امروز نه تنها ایران، بلکه احتمالا خاورمیانه مسیری دیگر داشت.
در تمام این سالها بسیاری مدعی پیرو مصدق بودن شدند، بسیاری با مصدق مقایسه شدند و بسیاری دنبال بازسازی راه مصدق در سیاست داخلی و خارجی رفتند. اما پرسش اینجا است که مصدق در کجای تاریخ ایستاده و نسبتش با ایران امروز چیست؟ آیا ایران امروز مصدقی دیگر میخواهد؟
فریدون مجلسی، دیپلمات و کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با سلام نو با اشاره به اثر مهمی که دکتر مصدق در تاریخ ایران داشت، گفت: دکتر محمد مصدق در زمان خود آثار مهمی در تاریخ ایران بر جای گذاشت. از جمله این که به بهانه ملی کردن نفت توانست در کشوری که بعد از سوم شهریور ۱۳۲۰ درگیر رقابتهای سیاسی و بههم پاشیدگی شبیه روزهای قبل از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شده بود وحدت ملی ایجاد کند.
وی با اشاره به شرایط آن روز جامعه ایران گفت: ما تحت عنوان آزادی در جامعهای که ۸۰ درصدش بیسواد بود و تحت تاثیر نظام ارباب رعیتی و روحانیت محلی بود در چنین مسیر خطرناکی گام بر میداشتیم. ایشان توانست با تکیه بر یک هیجان بزرگ موج عظیم ایجاد کند و وحدت ملی را پدید بیاورد. این جو این قدر مشخص بود که من با وجود خردسالی این جو وحدت آمیز را در خانه و جامعه حس میکردم.
این دیپلمات پیشین ایران با اشاره نقش نفت در این وحدت آفرینی گفت: دکتر مصدق دریافته بود که کشورهای دیگر منطقه بر مبنای قراردادهای ۵۰-۵۰ از استخراج نفع منتع میشوند در حالی که ایران یک سود ۲۰ درصدی با یک حق مالکانه ۴ تا ۶ شلینگ در هر بشکه دریافت میکرد که در بهترین حالت به ۳۰ درصد میرسید. این اجحاف بود و همه ملت خواهان این بودند که ایران هم مثل عربستان، ونزوئلا و مکزیک از سود ۵۰ درصدی منتفع شود.
وی ادامه داد: در نتیجه ملی شدن صنعت نفت دلیل خوبی برای برای ایجاد هیجانات ملی و وحدت ملی بود. در کنار این ایرانیها به چند دلیل از انگلیسیها رنجیده بودند. بزرگترین این دلایل این بود که ایران پس از ترکمانچای، که به واسطه آن شهرهای ملی خود را از دست داده بود، دو بار توانسته بود هرات را - که پایتخت فرهنگی ایران بود - به دست بیاورد. با این وجود هر دو بار انگلیسیها مانع باقی ماندن هرات در دامان ایران شدند. این مسئله باعث ایجاد کینه ایرانیان نسبت به انگلیسی ها شده بود و به هر شکل در مسئله نفت هم انگلیس طرف ایران بود.
مجلسی با این همه به ضعفهای دکتر مصدق در ماجرای مبارزات ملی شدن صنعت نفت نیز اشاره میکند و میگوید: متاسفانه دکتر مصدق روی بعضی تعصبات نسبت به شخص رضا شاه خصومت خاصی داشت که احتمالا به نسب قاجاری ایشان باز میگشت. آقای دکتر مصدق در مجلس شورای ملی از جدیترین مخالفان روی کارآمدن سلطنت پهلوی بود. وارد شدن مسائل شخصی به سیاست یا وارد شدن مسائل حیثیتی و شخصی به سیاست اجازه نمیداد که منافع ملی را به حقوق ملی ترجیح دهد.
وی با اشاره به تفاوت حقوق و منافع ملی ادامه داد: مصدق با تعصب و یکدندگی حقوق ملی را تعقیب میکرد و این حرف در گوش جامعه ملیگرای ایران شنیده میشد، با این همه باید دانست در سیاست منافع ملی است که اهمیت دارد و شما گاهی ناچار هستید به نسبت توانمندی و امکانات سیاسی خود برای حفظ منافع ملی، مقداری از حقوق خود بگذرید.
این دیپلمات پیشین ادامه داد: نکته دیگر این است که حقوق شما ادعای شما است و طرف دیگر هم میتواند ادعاهای مشابهی داشته باشد و در نتیجه کار به کشمکش میکشد.
وی اما به یک مشکل دیگر هم اشاره میکند و میگوید: مشکل دیگر تعصباتی بود که جوانانی چون مرحوم سید حسین فاطمی روی دست دکتر مصدق گذاشتند و مانع مذاکره ایران و انگلیس برای غرامت شدند. این کار باعث شد ملی شدن قانونی نفت از منظر جهانی تبدیل به مصادره شود. برخی میگویند انگلیس فروش نفت ایران را تحریم کردند ولی اینطور نبود. انگلیس چنین نکرد، بلکه دولت ایران با طفره رفتن از حل و فصل مسئله غرامت موجب شد
انگلیس خرید فروش نفت ایران را توقیف کند. در نهایت نیز تاخیر در حل و فصل مسئله نفت و بعد هم برخی انحصار طلبیهای سیاسی باعث جدایی و تفرقه در درون جبهه ملی شد.
مجلسی انحلال مجلس را اقدام خطای دیگر دکتر مصدق دانست و افزود: مسئله رفراندوم و انحلال مجلس که دکتر مصدق پیگیرش بود باعث شد تا اسم کودتا از روی اقدام افسران نظامی برداشته شود و آنها بگویند وقتی مجلسی نیست شاه حق دارد خودش نخست وزیر را عزل کند. وقتی دکتر صدیقی به دکتر مصدق در این مورد تذکر دادند ایشان پاسخ داد که شاه جرات نمیکند اقدامی بکند. دکتر مصدق البته حقیقت را میگفت چون شاه در جوانی از دکتر مصدق بیمناک بود که مادر و خواهرش را از کشور اخراج کرده بود.
وی ادامه داد: با توجه به این مسائل متاسفانه باید گفت که دکتر مصدق خود در سقوط دولتش سهیم و شریک بود. در این شرایط حمایت انگلیس و آمریکا را هم نمیشود عامل اصلی کودتا دانست، بلکه باید گفت که دلیل اصلی کودتا رنجشهای داخلی، به خصوص رنجشهای نظامی و ترس از کمونیست شدن ایران بود.
این کارشناس روابط بینالملل با اشاره نقش حزب توده در این فضا گفت: این که میگویند حزب توده نیرویی به حساب نمیآمد هم قابل پذیرش نیست و اسناد منتشر شده نشان میدهد علت حمایت آمریکا از اقدام افسران نظامی علیه مصدق نگرانی آنها از حزب توده و سازماندهی آن بود.
مجلسی با انتقاد از رویکردهای مبالغه آمیز درباره دکتر مصدق گفت: متاسفانه مبالغه در مورد مسئله ۲۸ مرداد و دکتر مصدق و راه مصدق تماما به غرب ستیزی منتهی میشود. البته نظام سیاسی هم از این اتفاق ناراضی نیست و حتی گروههای ملی هم که میخواهند مسئله را متعادلتر مطرح کنند انتقاد میکنند و تنها میراث ضدآمریکایی او را مهم میدانند.
وی ادامه داد: اصولا یک شخصیت هر چقدر هم ملی و مهم باشد وقتی یک قرن با امروز ما اختلاف دانشی، بینشی و آموزشی دارد نمیتواند برای ما راهی ایجاد نمیکند که پیروی از آن بتواند کمکی به حل مسائل ایران کند؛ مگر کلیگوییهای ادبی در ستایش صداقت، راستی و درستی که تماما شعار است و درباره بسیاری دیگر از رجال سیاسی همعصر ایشان صدق میکند و راهی برای حل مشکلات ما ایجاد نمیکند.
این دیپلمات پیشین با تاکید بر اینکه ما امروز احتیاج به قهرمان نداریم، گفت: ما امروز به کارشناسان دانشمندی نیاز داریم که بتوانند با تجزیه و تحلیل مسائل مشکلات کشور را به شکل جمعی حل کنند. ما امروز به چیزی شبیه سازمان برنامهای که وجود داشت و درونش انباشته از برنامه بود نیاز داریم که متاسفانه همان زمان هم ریاست مملکت با خودرایی حاصل از طولانی شدن دوران حکومتش به آن توجه نکرد.
وی با تاکید بر این مسئله که وضعیت امروز با دوره مصدق فرق میکند، افزود: آن روز در بهترین حالت ۲۵ درصد جامعه با سواد بودند، اما امروز نزدیک به ۱۰۰ درصد اشخاص زیر ۵۰ سال ایران سواد دارند و بیش از ۷۰ درصد آنها سواد الکترونیکی دارند و میتوانند کارهای مالی خود را بکنند. باید بدانیم چه در مورد امیرکبیر، چه مصدق، چه رضا شاه و چه محمدرضا شاه یک حکومت آمرانه مطرح بود، در حالی که امروز دوره حاکم بودن نهادهای مدنی است. در نهاد مدنی کسی است که بتواند بیش از بقیه خدمت کند.
مجلسی با اشاره به اینکه ما امروز نیاز به قهرمانهایی از جنس قدیم نداریم چون آن قهرمانها نظامی و بالاقوه دیکتاتور هستند، گفت: به باور من قهرمانهای قبل از انقلاب چهرههایی چون دکتر علینقی عالیخانی هستند که آن توسعه اقتصادی را رهبری کرد. قهرمان بنیانگذاران سازمان برنامه ایران هستند. قهرمان کسانی هستند که جزایر ایران را پس گرفتند. قهرمان کسانی هستند که روی قرارداد شط العرب موفقیت کسب کردند.
نظر شما