حسین غول یکی از اراذل اوباش معروف شرق تهران است. حسین غول مربی بدنسازی است که به قتل مهتم شد. این فرد شرور شرق تهران که به حسین غول معروف شده است به اتهام قتل فراری سپس دستگیر می شود. حسین غول به خاطر شلیک مرگبار به یک قصاب که سبب قتل او شد محاکمه می شود. حسین غول پس از دادگاهی شدن سرانجام به قتل اعتراف کرد.
متهم 37ساله که در محل معروف به غول بود در دادگاه ابراز پشیمانی کرد.
رسیدگی به این پرونده از نهم خردادماه سال 98 به دنبال وقوع درگیری مسلحانه در شرق تهران آغاز شد.ماموران رهسپار محل درگیری شدند و با جسد خونین مرد جوانی به نام فراز روبه رو شدند که با شلیک گلوله از پا در آمده بود.پدر و پسر عموی وی نیز که در درگیری زخمی شده بودند به بیمارستان منتقل شدند.جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی شلیک خونین به تکاپو فتاد.
در بررسی ها روشن شد عامل جنایت یکی از اراذل و اوباش سطح یک شرق تهران ملقب به حسین غول بوده است که پس از شلیک مرگبار به محل نامعلومی گریخته است.
ماموران به ردیابی متهم فراری پرداختند و وی را که قصد خروج از کشور را در شهرستان بانه ردیابی و بازداشت کردند.
متهم که چندین سابقه کیفری در پرونده اش دارد و مربی بدنسازی است گفت: من همسرو دو پسر 13 و 6 ساله دارم. سالهاست بدن سازی می کنم و 5 مدال طلای کشور را هم گرفته بودم.
وی در تشریح جزییات شلیک خونین گفت: دو هفته قبل از این ماجرا یکی از دوستانم به نام مصطفی تماس گرفت و از من 6 میلیون تومان پول خواست. سپس همراه یکی از دوستانش مقابل خانه مان آمد و من پول را به او دادم. مصطفی آن روز یک اسلحه همراه داشت که آن را به من امانت داد و خواست تا اسلحه را برایش نگه دارم. چون می پدرش نظامی است و نمی تواند آن را در خانه نگهدارد.
وی ادامه داد: دوستم مصطفی از قبل با مرد قضابی به نام فراز اختلاف داشت. فراز و پدرش مغازه فروش مرغ، ماهی و گوشت داشتند و اختلاف مصطفی و او به خاطریک دخترجوان بود. دوستم با حرفهایش بارها از من خواسته بود تا در دعوا با فراز از او حمایت کنم. آخرین بار هم دوستم با من تماس گرفت و گفت با فراز درگیر شده است.او می گفت فراز و دوستانش به او حمله کرده اند. من اسلحه ای را که مصطفی امانت به من داده بود برداشتم و سوار موتورم شدم. بین راه یکی از دوستانم را هم سوار موتور کردم . وقتی به محل درگیری رسیدم فراز همراه پدر و پسرعمویش به من هم حمله کردند. آنها با شمشیر به سر و دستم را زدند . سر و صورتم خونین بود که اسلحه را به دست گرفتم و به سمت فراز شلیک کردم.
وی ادامه داد: وقتی شنیدم فراز کشته شده می خواستم از کشور فرار کنم. اما عذاب وجدان داشتم.من در روزهایی که فراری بودم حتی پول نداشتم و از گرسنگی بیسکوئیت می خوردم. یک اتاق اجاره کرده بودم و زندگی مخفیانه ای داشتم که دستگیر شدم.
به دنبال اظهارات این متهم ،پدر و عموی قربانی نیز بعد از ترخیص از بیمارستان به اتهام شرکت در نزاع و قدرت نمایی با سلاح بازداشت شدند.
حسین 37 ساله نیز به اتهام مباشرت در قتل عمد، ایراد صدمات منتهی به غیر فوت، ایراد صدمات عمدی نسبت به پدر مقتول، مشارکت در نزاع دسته جمعی و حمل و نگهداری سلاح جنگی غیر مجاز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه دادگاه حسین غول چه گذشت؟
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: آن روز مصطفی تماس گرفت و گفت به دیدنش بروم تا مبلغ بدهی اش را بپردازد و اسلحه ای که امانت پیش من گذاشته بود را به او پی بدهم . من ساک باشگاهم را برداشتم و سوار موتورم شدم. در راه دوستم را سوار کردم و وقتی نزدیک محل قرار شدم فراز و پسرعمویش با ماشین سد راهم شدند. من از روی موتور افتادم و ساک و اسلحه هم روی زمین افتاد. آنها با شمشیر و قمه حمله کردند و پدر فرهاد هم به کمک آنها آمد. آنها دستم را زخمی کردند و به سرم ضربه زدند .من هم اسلحه را برداشتم و به طرف فراز شلیک کردم. سپس یک ضربه چاقو به پدرش زدم و گریختم.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا اسلحه را در کمرت گذاشته بودی و آن را در ساک باشگاه نگذاشتی،گفت: این موضوع به فکرم نرسیده بود.
قاضی گفت: این موضوع نشان می دهد قصد داشتی اسلحه آماده باشد تا در صورت لزوم از آن استفاده کنی. که متهم گفت: من قصد درگیری نداشتم.
قاضی: اسلحه را چطور مسلح و سپس شلیک کردی؟
متهم: من بلد نبودم اسلحه را مسلح کنم. مصطفی اسلحه را مسلح به من تحویل داده بود.
وی در ادامه به قضات گفت: هنگام درگیری مصطفی آن طرف خیابان ایستاده بود و مرا تماشا می کرد. هرچه از او کمک خواستم اهمیتی نداد. حالا هم در این پرونده تبرئه شده است. من دو سال قرص مصرف می کردم و رفیقم از من سوءاستفاده کرد. من پشیمان هستم.
در ادامه پدر و پسر عموی قربانی که با وثیقه آزاد بودند یک به یک در جایگاه ایستادند و از خودشان دفاع کردند.
پسرعموی مقتول گفت: وقتی به محل درگیری رسیدم پسرعمویم و عمویم روی زمین افتاده بودند. من با دیدن آنها حال خودم را نفهمیدم و دست به شمشیر بردم.
وقتی پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد قاضی گفت: به نظر می رسد از قبل انگیزه درگیری داشتید .چون در صندوق عقب ماشین شمشیر پنهان کرده بودید که متهم پاسخ داد: فقط برای حمایت از پسرم وارد درگیری شدم و قصد قبلی نداشتم.
وی ادامه داد: من یک ماه قبل از این ماجرا پسرم و مصطفی را آشتی دادم اما مصطفی دست بردار نبود و پسرم را بارها تهدید به قتل کرده بود. آن روز وقتی آنها با هم درگیر شدند برای کمک و حمایت پسرم وارد درگیری شدم .من قبول دارم اشتباه کردم و باید هر طور شده بود دست پسرم را می گرفتم و او را از درگیری دور می کردم.
با پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
نظرات