کارآفرین فردی است که یک تجارت جدید ایجاد میکند، بیشتر خطرات را متحمل میشود و با به دست آوردن نتیجه مطلوب، از بیشتر پاداشها برخوردار است. فرایند راهاندازی یک کسب و کار به عنوان کارآفرینی شناخته میشود. کارآفرین معمولا به عنوان یک مبتکر، منبع ایدهها، کالاها، خدمات و مشاغل یا رویههای جدید تلقی میشود.
کارآفرینان با استفاده از مهارتها و ابتکار لازم برای پیش بینی نیازها و ارائه ایدههای خوب جدید به بازار، نقش کلیدی در هر اقتصادی ایفا میکنند. کارآفرینی که در پذیرفتن خطرات ایجاد یک استارتاپ موفق عمل میکند، با سود، شهرت و فرصتهای رشد مداوم، پاداش میگیرد. کارآفرینی که شکست بخورد منجر به ضرر خود و تعداد افراد کمتر در بازار برای افراد درگیر کار می شود.
معنی کارآفرینی در تجارت و کسب و کار
به فردی که ریسک راه اندازی یک کسب و کار جدید را داشته باشد، کارآفرین گفته میشود.
یک کارآفرین برای تحقق ایده خود، موسسه ای ایجاد میکند، معروف به کارآفرینی، که سرمایه و نیروی کار را برای تولید کالا یا خدمات با هدف تجمیع میکند.
کارآفرینی بسیار خطرناک است اما می تواند بسیار سودآور باشد، زیرا به تولید ثروت اقتصادی، رشد و نوآوری کمک میکند.
اطمینان از تامین مالی برای کارآفرینان مهم است: منابع مالی شامل وام و تأمین سرمایه جمعی است.
نحوه تشکیل و پرداخت مالیات توسط کارآفرینان به نحوه راه اندازی کسب و کار از نظر ساختار بستگی دارد.
کارآفرینی چگونه کار میکند؟
کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را جزء لاینفک تولید میدانند، سه منبع دیگر زمین، منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه هستند. یک کارآفرین سه مورد اول را برای تولید کالا یا ارائه خدمات ترکیب میکند. آنها معمولا یک طرح تجاری ایجاد میکنند، نیروی کار استخدام میکنند، منابع و منابع مالی را به دست میآورند و رهبری و مدیریت را برای تجارت ارائه میدهند.
موانع کارآفرینی
معمولا کارآفرینان هنگام ایجاد شرکت خود با موانع زیادی روبرو میشوند. سه موردی که بسیاری از آنها به عنوان چالش برانگیز ترین آنها ذکر کرده اند به شرح زیر است:
● غلبه بر بروکراسی
● استخدام استعداد
● اخذ تامین مالی
اقتصاددانان هرگز تعریف ثابتی از "کارآفرین" یا "کارآفرینی" نداشتهاند. کلمه "کارآفرین" از فعل فرانسوی entreprendre به معنی "متعهد شدن" گرفته شده است . اگرچه مفهوم کارآفرین برای قرنها وجود داشت و شناخته شده بود، اما اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک کارآفرینان را از الگوهای رسمی خود کنار گذاشتند. آنها تصور میکردند که اطلاعات کامل برای بازیگران کاملا منطقی شناخته شده است و جایی برای ریسک یا کشف باقی نمی گذارد. در اواسط قرن بیستم بود که اقتصاددانان به طور جدی سعی کردند کارآفرینی را در مدلهای خود وارد کنند.
سه متفکر در مشارکت کارآفرینان نقش داشتند: جوزف شومپیتر، فرانک نایت و اسرائیل کرزنر. شومپیتر پیشنهاد کرد که کارآفرینان نه فقط شرکتها، مسئول ایجاد چیزهای جدید در جستجوی سود نیز هستند. نایت بر کارآفرینان به عنوان حامل عدم قطعیت تمرکز کرد و معتقد بود که آنها مسئول حق بیمه ریسک در بازارهای مالی هستند. کرزنر کارآفرینی را فرایندی دانست که منجر به این کشف شد.
چگونه می توان کارآفرین شد؟
پس از بازنشستگی کفشهای رقص حرفه ای خود، جودی شپارد میست با آموزش یک کلاس رقص به غیرنظامیان به منظور به دست آوردن پول اضافی کارآفرین شد. اما او به زودی فهمید که زنانی که به آتلیه اش میآیند علاقهای به یادگیری مراحل دقیق نسبت به کاهش وزن و افزایش تناسب اندام دارند. پس مربیان را آموزش داد تا کارهای معمول خود را به توده مردم آموزش دهد و Jazzercise متولد شد. بعد از نیم قرن، امروزه این شرکت آموزش حرکات تناسب اندام، بیش از 8300 مکان آموزشی پردرآمد در سراسر جهان دارد.
نظر شما