سلام نو – فرهنگ و هنر: زخم کاری محمد حسین مهدویان امروز در حالی به پایان رسید که نه تنها رکورد دیگر سریالهای نمایش خانگی، بلکه رکوردهای خودش را چند بار شکست. زخم کاری بعد از شهرزاد و همگناه سومین سریال موج ساز نسل جدید سریال سازی در شبکه نمایش خانگی بود و با وجود تمام ضعفهایش لایق تمجیدهای پرشمار و رکوردشکنیهای پیدرپی بود.
خبرنگاران سینما و تلویزیون رسانههای مختلف در یک نظر سنجی میانگین نمره ۷.۲۵ از ۱۰ را به سریال «زخم کاری» دادند. این نظر سنجی که توسط نشریه «سینماچی» صورت پیشتر در قبال سریال «میخواهم زنده بمانم» انجام شد و این سریال نمره ۶.۲۵ را کسب کرده بود.
حالا به بهانه پایان سریال زخم کاری نگاهی کوتاه داریم به چند نکته قابل توجه درباره جذابترین، پرمخاطبترین و احتمالا تلخترین سریال این روزها، سریالی که ضعف و قوت خود را داشت.
در ستایش بازیگری؛ از درخشش سیاوش طهمورث تا رعنا آزادی ور
دو سه قسمت ابتدایی زخم کاری بیتردید صحنه هنرنمایی سیاوش طهمورث بود. طهمورث حضور کوتاهی در زخم کاری داشت، اما چنان استادانه، درخشان، پرکشش و بینقص ظاهر شد که میتوان بازی او را بهترین بازی سریال دانست. سیاوش طهورث که مردِ صحنههای تئاتر است نشان داد آستانه ۷۵ سالگی چطور میتوان درخشان بود و تماشاگر را غرق لذت کرد.
نفر دوم لیست اما حتما رعنا آزادی ور است. آزادی ور از مارمولک کمال تبریزی تا درباره الی اصغر فرهادی فرهادی نقشهای بسیاری بازی کرد، اما بیتردید سمیرای زخم کاری چیز دیگری بود. ۱۸ سال بعد از اولین حضور آزادی ور در سینما باید باید اعتراف کرد که سیمرا او را به دل جامعه برد و او نیز به خوبی گلیم این نقش را از آب بیرون کشید.
سومین نفر اما جواد عزتی است که امروز میتوان او را مرد هزار چهره سینما و تلویزیون ایران دانست. او با یک زیرپیراهنی کنار عطاران طنازی میکند و با دستهایی غرق در خون مالک را میسازد. یک روز نیروی امنیتی ماجرای نیمروز و روز دیگر بابا اتی قهوه تلخ است. بازی جواد عزتی در زخم کاری حتما بینقص نیست، به خصوص با توجه به این که او و آزادی ور نقطه کانونی سریال بودند، اما قطعا بازی کم نقص، گیرا و مسلط جواد عزتی یکی از عوامل درخشش زخم کاری بود.
محمدحسین مهدویان؛ ضعف و قوت سریال
محمدحسین مهدویان امروز دیگر یک کارگردان صاحب سبک است. او از مهمترین عوامل درخشش زخم کاری بود؛ استاد حفظ ریتم، عاشق هیجان و باهوش در شناخت مخاطب. با این همه باید گفت که ضعف فیلمنامه، دیده نشدن برخی از نقشها، گم شدن برخی داستانها و ضعفهای این چنینی نیز محصول مهدویان است.
با این همه باید اعتراف کرد که او در اولین تجربه سریال سازی نمره قبول گرفت و توانست مخاطب را تا قسمت آخر با خود همراه کند. سوال مهم این جا است که با توجه به فشار کار، سانسورها و دردسرهای سریال سازی آیا او باز هم سراغ این مدیوم میآید.
پرده آخر؛ از اقباس تا حاشیه
زخم کاری اما در چند مسئله دیگر باعث توجه بود. نخست اقتباسی بودن اثر از کتاب بیست زخم کاری محمود حسینیزاد که در سینما و تلویزیون ایران اتفاقی است که کمتر افتاده. اقتباس از ادبیات در دنیای امری معمول و جا افتاده است، اما در ایران نه. شاید زخم کاری آغاز کننده این مسیر باشد.
مسئله دیگر اما حواشی سریال است. از لخت شدن سید جواد هاشمی کنار استخر تا سانسورهای کُشنده سریال، زخمیکاری پر از حاشیه بود. حاشیههایی که هم به دیده شدن و شهرتش کمک کرد و هم مثل سانسورها باعث آسیب آن شد.
در نهایت باید گذاشت زمان بگذرد تا ارزیابی بهتری از اثرات زخم کاری بر صنعت فیلم و سریال ایران داشت و دید آیا این سریال میتواند باعث رخدادهای مثبت مهمی شود یا خیر.
نظر شما