سلام نو – سرویس اقتصادی: سه هفته از آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم میگذرد و با وجود وعدههای اقتصادی دولت رئیسی و تاکید او بر چابکی دولت هنوز که هنوز است رئیس کل بانک مرکزی انتخاب نشده است. بسیاری گمان میکردند رئیس کل بانک مرکزی یک از پستهایی باشد که رئیسی با انتخاب سریع آن افسار بازار را میکشد، با این همه چنین نشد.
حالا اکثر گزینههای محتمل ریاست بانک مرکزی از جمله محتملترین آنها، یعنی فرهاد رهبر، در دولت پست گرفتهاند و سرنوشت یک از حساسترین نقاط اقتصادی کشور هنوز نامشخص است. پرسش مهم این است که چرا این چنین است و چرا رئیس کل بانک مرکزی هنوز انتخاب نشده است؟
دلیل این اتفاق ساده است. دولت رئیسی پر از اقتصاددانهایی است که خود را ژنرال میدانند و احتمالا روی رئیس بانک مرکزی نظر خاص خود را دارند. محمد مخبر که معاون اول و مسئول هماهنگی اقتصادی کابینه است حتما یک نظر دارد و محسن رضایی که معاون اقتصادی رئیسی است ایده دیگری در سر دارد. مسعود میرکاظمی هم به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه احتمالا ایده خاص خودش را دار. احسان خاندوزی هم به عنوان وزیر اقتصاد امیدوار است کسی را در بانک مرکزی ببیند که با او هماهنگ باشد. در این بین حجت عبدالملکی هم با این که وزیر کار است ولی به عنوان یک تئوریستین اقتصادی میتواند نگاه خاص خود را برای رئیس بانک مرکزی آینده داشته باشد.
به جز این طیفهای مختلف هم احتمالا گزینههای خود را در این میان پشتیبانی میکنند. به عنوان نمونه تجار و بازرگانان دنبال یک گزینه و اهالی بورس دنبال گزینه دیگری هستند.
انتصابهای رئیسی و سهمی که او به رقبای اصولگرای خود در انتخابات داد نشان میدهد که او از اساس به چنین معادلاتی قائل است و برخلاف برخی تصورهای اولیه این طور نیست که بتواند به داد و ستدهای سیاسی بیتوجه باشد.
در نتیجه در چنین فضایی عدم انتخاب رئیس بانک مرکزی اصلا عجیب نیست، چون زمان میبرد تا طیفهای مختلف با هم و با رئیس جمهور مذاکره کنند و حرف کسی در این میان به کرسی بنشیند.
در ابتدا گمان میشد که فرج کمیجانی که یکی از قدیمیترین نیروهای بانک مرکزی است به عنوان رئیس بانک مرکزی در دولت رئیسی ابقا شود، ولی رویکرد رئیسی نشان دادن چنین اتفاقی نمیافتد.
در سه هفته گذشته چند نام دیگر برای عالیترین صندلی بانکی ایران مطرح شدند. نخست علی اکبر صالحآبادی رئیس سازمان بورس در دولت احمدی نژاد بود. از فارغ التحصیلان امام صادق که بورسیها حضورش در بانک مرکزی را خوشایند میدانند.
چهره بعدی محمدرضا فرزین از اساتید اقتصاد بود که که برنامه اقتصادی دولت رئیسی را نیز پیش از انتخابات تهیه و تنظیم کرده بود. مردم فرزین را با دبیری ستاد هدفمندسازی یارانهها در دولت دهم به خاطر دارند. فرزین یک اقتصاددان آکادمیک است و از نظر وزن علمی و اجرایی به شدت بر صالح آبادی رجحان دارد.
گزینه سومی که این روزها نامش با قوت و شدت بیشتری مطرح میشود محمد طالبی است. طالبی دبیرکل بانک مرکزی و تحصیل کرده مدیریت مالی است. او سوابقی چون مدیرعامل صندوق ضمانت سپرده ها، مدیرعامل بانک کشاورزی، عضو شورای عالی بورس، عضو شورای فقهی بانک مرکزی و عضو هیئت امنای موسسه عالی آموزش بانکداری ایران را در کارنامه دارد.
در این میان گزینههای دیگری هم برای ریاست بانک مرکزی مطرح میشوند که با توجه به سابقه و مدل نیرو گیری رئیسی انتصاب هیچکدامشان دور از ذهن نیست. اما مهم این جا است که آیا این آخرین انتخاب مهم اقتصادی دولت رئیسی میتواند آرامش روانی را به بازار دلار باز گرداند؟ برای پاسخ به این پرسش به نظر میرسد باید تا هفته آینده صبر کرد.
نظر شما