پیشبینی اینکه دیگران مردان را ترجیح میدهند، منجر به تعصب جنسیتی در شبکه کاری میشود.
مطالعهای بازرگانی نشان میدهد که حتی در مواردی که مردان و زنان به شبکههای مشابهی دسترسی دارند، کارآفرینان مرد همچنان در دسترسی به منابع از همتایان زن خود پیشی میگیرند.
شبکه سازی جزء ضروری ایجاد یک شغل موفق، به ویژه برای کارآفرینان است، اما همچنین میتواند زمینهای از نابرابری جنسیتی مداوم باشد. برای سالها، محققان تصور میکردند که دسترسی زنان به شبکههای مشابه با همتایان مردشان میتواند بر سیستم غیررسمی غلبه کند که همچنان به نفع مردان است. اما تحقیقات جدید دانشکده بازرگانی نشان میدهد که حتی زمانی که زنان به شبکههای حرفهای مشابه مردان دسترسی دارند، باز هم از دستیابی به فرصتهای برابر برای پیشرفت چشماندازهای تجاری و شغلی خود عقبماندهاند.
این مطالعه راههایی را نشان میدهد که سوگیریها در شبکهسازی زمانی که اشخاص ثالث درگیر هستند ادامه مییابد و زنان حرفهای را در نقشهای مردانه در ارجاع به کسبوکار جدید در مضیقه قرار میدهند. یافتهها نشان میدهد که ناتوانی زنان در دریافت ارجاع، یا ارتباط با افرادی که با شبکه آنها میشناسند، ممکن است به تفاوتهای جنسیتی در درآمد در میان کارآفرینان کمک کند.
تنها بودن در شبکههای مشابه مردان برای زنان کافی نیست تا به فرصتهای یکسان دسترسی داشته باشند. در صنایعی مانند خدمات مالی، فناوری و فناوری اطلاعات که از لحاظ تاریخی تحت تسلط مردان بوده و به ارجاعات برای رشد کسب و کار یا پیشرفت شغلی متکی هستند، تمایل افراد به طرفداری از مردان هنگام ایجاد این ارتباطات یا ارجاعات منجر به این میشود که مردان از مزایای بیشتری بهرهمند شوند.
این بررسی نشان میدهد که شبکهسازی تا چه حد میتواند منبع نابرابری جنسیتی در منابع و ارتباطات با مشتریان باشد، به ویژه در مواردی که یک کارآفرین به یک همکار نیاز دارد تا با شخص ثالثی به منظور ایجاد کسب و کار معرفی کند.
در میان کارآفرینان کسب و کارهای کوچک، صاحبان مشاغل زن در مشاغل تحت سلطه مردان ارتباط کمتری با مشتریان بالقوه جدید نسبت به مردان دریافت میکنند. این مطالعه نشان داد که زنان در مشاغلی که مردانه هستند، 27 درصد کمتر ارجاع یا ارتباط با مشتریان جدید بالقوه را از مخاطبین شبکه خود دریافت کردند که به طور مشابه به درآمد 27 درصد کمتری تبدیل میشود. یافتهها نشان میدهد که وجود سوگیری مبتنی بر مخاطب یا این انتظار که مشتری، دوست یا یکی از اعضای خانواده مردان را بر زنان ترجیح میدهد، باعث میشود مردم هنگام ایجاد این ارتباطات از مردان حمایت کنند. این مطالعه همچنین تحقیقات قبلی را که معمولا تفاوتهای جنسیتی در مزایای شبکه را به تمایل زنان به جاسازی در شبکههای بدتر با مقایسه مردان و زنان در شبکههای یکسان نسبت میدادند، بیتفاوت میکند.
زنان همیشه در دسترسی به منابع از طریق پیوندهای شبکهای خود محروم نیستند. زنان زمانی که مستقیما با یک فرد در ارتباط هستند، همان منابع را دریافت میکنند. تنها زمانی که آنها به شبکه گستردهتر آن فرد (اشخاص ثالث) متصل می شوند، یک نقطه ضعف وجود دارد.
در صورتی که زنان به منابعی نیاز داشته باشند که اتصالات شبکه مستقیم آنها میتواند فراهم شود، دسترسی میتواند کافی باشد. زنان در نقشهای مردسالار، از بانکداری گرفته تا حرفههای فنی و حرفهای، از یک نقطه ضعف رنج میبرند، زیرا مخاطبین شبکهای آنها تصور میکنند که دیگران عقاید از پیش تعیینشدهای دارند که مردان "باید" این مشاغل را داشته باشند و در نتیجه تماسهای شبکهای آنها در این موارد به نفع مردان است.
نظر شما