به گزارش سلام نو به نقل از اقتصاد ۲۴، ویروس کووید ۱۹ که رسید همراه با خودش تنگی نفس برای جهان را به همراه آورد. اما فقط تنگی نفس نبود، انگار کرونا رسیده بود تا بحرانهای پنهان در لایههای زیرین کشور را نیز به رخ جهان بکشد. در این میان اهمیت و ضرورت سلامت بهعنوان یک حق اساسی در زندگی بر کسی پنهان نیست و در دوران کرونا این حق بیشتر از همیشه خود را به رخ جامعه انسانی کشید. بی تردید سلامتی را باید جزء مهمی از سرمایه انسانی محسوب کرد. اساسیترین بخش از هزینههای بهداشت و درمان در هرکشوری به بیمارستانها و بهطور خاص به تخت بیمارستانی مربوط است. در این میان، اما مسالهای که در شبکه پیچیده سلامت گاه نادیده گرفته میشود مساله نیروی انسانی و کادر درمان است.
بحران تختهای بیمارستانی در ایران
این مساله مهم که ایران نسبت به میانگین جهانی تخت بیمارستانی در وضعیت نابه سامان تری است اصلا بر کسی پوشیده نیست. میانگین جهانی تعداد تخت بیمارستانی به ازای هر هزار نفر جمعیت برابر با ۳.۱ است و این رقم برای کشور ما برابر با ۱.۸ تخت بیمارستانی به ازای هر هزار نفر است. بین سالهای ۹۰ تا ۹۷ تعداد تختهای فعال کشور از ۱۰۸ هزار و ۲۱۵ تخت به ۱۴۰ هزار و ۸۵۹ تخت پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت رسیده است.
از سوی دیگر مناطقی در کشور وجود دارد که به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت سه یا ۳.۵ تخت وجود دارد.
این درحالی است که برخی شهرها مانند مناطق اطراف تهران و مناطق مرکزی کشور، مانند جنوب کرمان از نظر نسبت تعداد تخت به جمعیت وضعیت خوبی ندارند. در طبقه بندی جهانی، ایران در کنار کشورهایی همچون جامائیکا، بوتان، بوتسوانا، اردن، مصر و زیمباوه قرار میگیرد. این در حالی است که کشورهایی نظیر موناکو، آلمان، اوکراین، بلاروس با بیش از ۸ تخت بیمارستانی به ازای هر هزار نفر از این حیث بالاترین رتبهها را در سطح جهان به خود اختصاص دادهاند.
این شاخص برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا معادل با ۵.۴ تخت به ازای هر هزار نفر است و براساس آمار در سال ۱۳۹۴ بیمارستانهای استان تهران با ۲۲.۱ درصد، استان خراسان رضوی با ۸.۴ درصد، و استان فارس با ۸.۱ درصد از بیشترین تخت بیمارستانی در سطح کشور برخوردار هستند.در مقابل نیز چابهار با جمعیت ۳۰۰ هزار نفر نیازمند بیش از ۶۰۰ تخت بیمارستانی است، ولی کمتر از ۲۰۰ تخت دارد و سرانه تخت بیمارستانی در آذربایجانغربی ۱.۴ به ازای هر یکهزار نفر است. سرانه تخت بیمارستانی در قزوین ۹/۰ به ازای هر هزار نفر جمعیت است که این میزان یکسوم حد استاندارد است و استان مرکزی با یک میلیون و ۴۱۴ هزار نفر جمعیت دارای هزار و ۹۴۵ تخت است. سرانه تختهای بیمارستانی در خراسان شمالی ۶/۱ درصد بالاتر از سرانه کشوری است. سرانه تختهای بیمارستانی در استان کرمان ۱.۷ نسبت به جمعیت آن است.
این آمار در جنوب استان کرمان ۰.۷ و در پنج شهرستان جنوبی ۰.۴ است و سرانه تختهای بیمارستانی در چهارمحال و بختیاری ۱.۲ درصد است. هم چنین مثلا شهر جدید پرند، در ۳۳ کیلومتری جنوب غربی شهر تهران، با جمعیت ۲۰۰ هزارنفری بیمارستان ندارد. شهرستان پردیس با جمعیتی حدود ۳۰۰ هزار نفر در شمال شرق تهران، فاقد تخت بیمارستانی است و قرار است تا سال آینده ۱۵۰۰ تخت بیمارستان به مناطق جنوبی تهران افزایش یابد.
این آمار در حالی است که حدود ۴۰ درصد تختها در انحصار بیمارستانهای خصوصی است و در بسیاری از مواقع نیز تختهای بیمارستانهای خصوصی بهدلیل انحصار در قیمت بالا خالی است و مردم به آن دسترسی ندارند.
استان خوزستان از نظر سرانه تخت جز محرومترین استانهای کشور است و بهلحاظ شاخصهای بهداشتی، استانهای سمنان، یزد و مازندران توسعهیافتهترین و آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان و هرمزگان به ترتیب محرومترین استانهای ایران هستند.
بحران نیروی انسانی فراتر از بحران امکانات
اما بحران نبود تعداد کافی تخت بیمارستانی و درمانگاه در مناطق محروم تنها مشکل جدی پیش روی سیستم خدمات درمانی در کشور نیست و بحرانی دیگر که شاید کمتر کسی تصور میکرد روزی دامنگیر ایران شود حالا نزدیکتر از همیشه پیش روی کشور است.
بحران منابع انسانی اکنون بیشتر از همیشه خود را به در داخل شبکه بهداشت و درمان کشور به رخ میکشد.
«حمیدرضا عزیزی»، معاون توسعه و مدیریت منابع سازمان نظام پرستاری در شهریور سال جاری و در رابطه با معضل کمبود پرستار در ایران گفت که وزارت بهداشت در چهار سال گذشته جذب نیروی مناسبی نداشته در حالی که بیمارستانها با کاهش عده پرستاران به دلایل مختلف از جمله بازنشستگی، موارد استعلاجی، مهاجرت و بسیاری علل دیگر روبه رو بودهاند. به گفته او، استاندارد در برخی نقاط دنیا چهار پرستار به ازای یک تخت است: «ما در پایینترین حد استاندارد ۲،۵ پرستار به ازای هر تخت را در نظر گرفتیم که حتی به این عدد هم نرسیدیم». رقمی که به گزارش ایسنا در مناطق محروم از این نیز کمتر و حدود ۰،۸ به ازای هر تخت است. وی هم چنین در ادامه نیز گفته بود که «این عدد در شهرهای محروم نظیر زاهدان به ۰،۵ رسیده است که یک فاجعه خواهد بود.»
معاون توسعه و مدیریت منابع سازمان نظام پرستاری هم چنین گفته بود که عدم جذب پرستار در سالیان گذشته آسیب زیادی به نظام سلامت وارد کرده و یکی از مشکلات اصلی که بیمارستانها در پیک پنجم کرونا با آن مواجه بودهاند، کمبود نیرو است.
با این شرایط دیگر عجیب نیست اگر آمار ارائه شده نشان بدهد که در برخی استانها و شهرستانها ۲۵ بیمار را یک پرستار مدیریت میکند و حتی در پایتخت در برخی بخشها ۱۵ بیمار بدحال کرونا تنها توسط یک پرستار رسیدگی شدهاند. حمیدرضا عزیزی این مساله را یک «فاجعه» توصیف کرده بود و گفته بود که: «مسئولین سالهای گذشته قولهایی برای استخدام دادند که وزارت بهداشت در اوج بیتدبیری علیرغم برگزاری آزمون حتی یک نفر را از آن تعداد به سیستم تزریق نکرد». همه این موارد به گفته او، در حالی صورت گرفت که «در شش یا هفت ماه اخیر بدترین شرایط جنگی با کرونا را داشتیم و رکوردهای ابتلا و مرگ و میر شکسته شد.»
بحران کمبود ۱۵۰ هزار پرستار و ۱۰۰ هزار پرستار بیکار
از سوی دیگر این آمارهای نامتناسب با استانداردهای جهانی در حالی ارائه میشوند که به گفته «محمد شریفی مقدم» دبیرکل خانه پرستار هماکنون صدهزار فارغالتحصیل رشته پرستاری بیکار هستندو در مقابل مراکز درمانی در ایران به صد و پنجاه هزار پرستار نیاز دارند. او هم چنین از افزایش ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصدی مهاجرت پرستاران خبر داده است.
محمد شریفی مقدم میگوید که ١۵ سال از زمان تصویب قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری سپری شده و هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. این شرایط در حالی است که عده پرستاران نسبت به بیماران بسیار کم است. وضع در شهرهای دورافتاده و فقیر به مراتب بدتر است و وزارت بهداشت قادر به جذب نیرو نیست.
سقف مورد قبول در مورد تعداد پرستاران این است که به ازای هر هزار نفر جمعیت، ۱۰ پرستار وجود داشته باشد. وضعیتی که در کشورهای اروپایی نیز وجود دارد. وضعیت متوسط نیز شرایطی است که به ازای هر هزار نفر جمعیت ۶ پرستار وجود داشته باشد که معادل آن در منطقه را میتوان مانند شرایط ارمنستان و آذربایجان دانست.
اما آمار در ایران نشان میدهد که به ازای هر هزار نفر جمعیت تنها ۱٫۵ پرستار وجود داشته است و این یعنی ایرانیان نصف استاندارد خدمات پرستاری را نیز دریافت نمیکردند و مهمتر این که آمار داده متعلق به پیش از آغاز دوران کرونا است و این موج خروج پرستاران از کشور نیز هنوز آغاز نشده بوده است و احتمالا پس از گذر از دوران ویرانی کرونا و آوار برداری از صدماتی که وارد کرده است احتمالا با آمار بدتری نیز مواجه خواهیم شد.
مهاجرت پرستاران و بحرانی که در یک دهه آتی رخ میدهد
موضوع مهاجرت پرستاران در دوران کرونا بارها مورد توجه رسانهها و مسولان قرار گرفته است و درباره آن چه در حال رخ دادن است به مدیران وقت اخطار داده شد، اما به نظر میرسد در نهایت آن چه که به جایی نرسد همین اخطارها و فریادهاست.
طبق گفته مسولین نظام پرستاری استان تهران درخواست مجوز خروج از کشور پرستاران پایتخت در سالهای قبل بهطور میانگین ماهانه پنج نفر بود، که در ایام کرونا به ماهی ۵۰۰ درخواست رسیده است.شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار در گفتگو با روزنامه همشهری در اینباره خبر داده بود که: «آمار مهاجرت پرستاران احتمالا نسبت به گذشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته است و این به خاطر جذابیت کشورهای مرجع و تسهیل و تسریع در فعالیت پرستاران مهاجر است و در کشور ما هم شرایط بد است و پرستاران امنیت شغلی ندارند.»این شرایط در حالی است که پرستاران ایرانی در زمینه وضعیت خود نیز با مشکل مواجه هستند و با توجه به آمارها هماکنون حدود ۱۰۰ هزار پرستار بیکار آماده به خدمت در کشور وجود دارد که با همه مشکلات در کمبود میزان پرستار به تعداد سرانه جهانی هم چنان از استخدام آنان ممانعت به عمل میآید.
آوار کرونا بر سر جامعه پرستاران ایران
گفته میشود بخشی از پرستاران بیکار به دلیل نیاز مالی در قالب قرارداد شرکتی فعالیت میکنند که در این میان قرار داد برخی از آنها ۸۹ روزه است، کە عمدا در پیکهای کرونا استخدام شده بودند.دبیرکل خانه پرستار در اینباره گفته است: «برخی پرستاران بهصورت شرکتی استخدام میشوند و به هیچوجه امنیت شغلی ندارند. چرا که کارفرما هر زمان که بخواهد میتواند قرارداد را تمدید نکند». به گفته شریفی مقدم بیش از۶۰درصد پرستاران قرارداد رسمی و قابلاعتمادی ندارند. هم چنین طبق آمارهای ارایه شده از سوی خانه پرستار ایران در دوران همهگیری کرونا حداقل ۱۵۰ پرستار بهدلیل ابتلا به کرونا در ایران، جانشان را از دست دادهاند و چندین هزار نفر نیز مبتلا شدهاند. این آمار سبب شده تا ایران جزو کشورهایی به شمار رود که بیشترین میزان مرگومیر در میان گروه پرستاری را داشته است.
دبیرکل خانه پرستار با اشاره به این آمار به خبرنگار همشهری گفته بود: «حدود ۴۰۰ پرستار به دلیل عوارض شدید کرونا قادر به ادامه کار نبوده و از چرخه فعالیت بیرون رفتهاند و ۱۵۰ نفر نیز جانشان را در این مسیر ازدستدادهاند؛ این کمبودها فقط پرستارها را از پای درنیاورده، بلکه مردم را نیز دچار مشکل کرده است. سالانه ۳ تا ۴ هزار پرستار از نظام سلامت به دلایلی مثل بازنشستگی خارجشدهاند و بهجای آنها نیرویی جایگزین و جذب نشده است.»
آمار متناقض درباره مهاجرت پرستاران
پرستاران ایرانی دو سال گذشته را برای کنترل کرونا، در خط مقدم مبارزه با این ویروس، خدمت کرده و جان و سلامتی خود و عزیزانشان را در معرض خطر قرار داده اند. اما به نظر میرسد همه این ایسادگی و مقاومن آنان از عدم توجه مسئولان مربوطه و عملی نشدن وعدههای داده شده به پرستاران، کم نکرده است.این شرایط در حالی است که بساری از کشورهای دیگر در حال تسهیل شرایط برای جذب پرستاران هستند و اکنون کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و استرالیا بیشترین درخواست جذب پرستار را دارند.
طبق آخرین آمار در دو سالی که از شیوع کرونا در ایران میگذرد حدود ۸۰ هزار پرستار به کووید مبتلا شده اند و حدود ۱۵۰ پرستار جان خود را از دست داده اند. در این مدت بسیاری از پرستاران نیز مهاجرت کردهاند که تعداد آنها به گفته دبیر شورای عالی نظام پرستاری، ۵۰۰ نفر در ماه برآورد میشود.
وضعیت بد معیشتی پرستاران در ایران و نیاز به پرستار در کشورهای اروپایی با توجه همهگیری کروناو بالا بودن تعداد سالمندان و همچنین حقوق و مزایای مناسب، از اصلیترین دلایل مهاجرت پرستاران است.تعداد مهاجرت ۵۰۰ پرستار در ماه که معنای آن مهاجرت تا ۶۰۰۰ پرستار در سال از ایران است، اما با واکنشهای مختلفی مواجه شد، واکنشهایی که از تکذیب تا ابراز نگرانی را در بر میگرفت.
نخستین بار، اما اخطار اول در فروردین سال ۱۴۰۰ بود که داده شد و «حمیدرضا عزیزی»گفت که «مطابق آمارهایی که واحد بینالملل این نهاد ارائه کرده در سال گذشته هر ماه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرستار از ایران مهاجرت کردهاند.»
در مقابل، اما «آرمین زارعیان» به عنوان رئیس هیات مدیره نظام پرستاری تهران به خبرگزاری دانشجو گفته بود از آغاز پاندمی کرونا هر ماه حدود ۵۰۰ پرستار از ایران به کشورهایی مانند کانادا، سوئد و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مهاجرت کردهاند.
اختلاف این دو آمار که هر دو نیز از سوی مقامهای ارشد امور پرستاری بیان شده بسیار زیاد است و علت آن مشخص نیست.در روایت عزیزی تعداد پرستارانی که سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند حداکثر هزار و ۴۴۰ نفر بوده، اما زارعیان این رقم را تا ۶ هزار نفر عنوان میکند. با وجود این اختلاف، اظهارات هر دو مقام درباره علت مهاجرت پرستاران از ایران بسیار به هم شباهت دارد. زارعیان میگوید پرستاران مهاجر اغلب از شرکتهای خصوصی هستند و «به دلیل عدم برخورداری از حق و حقوق کافی و منطقی در ازای کاری که انجام میدهند» مهاجرت میکنند.
این در حالی است که پرستارانی که تصمیم به مهاجرت میگیرند، از کانالهای مختلف برای خروج از کشور اقدام میکنند. برخی از طریق موسسات کاریابی اقدام میکنند که جایی ثبت نمیشود و برخی نیز به صورت شخصی در خارج از کشور ارتباط برقرار میکنند و با انجام امور حقوقی به صورت شخصی از کشور خارج میشوند و عملا این موارد به راحتی قابل ثبت نیستند.
برخی نیز به صورت موقت برای یک مدت اقدام میکنند و سپس اقامت میگیرند که با این اوصاف و با توجه به پراکندگی دلایل مهاجرت پرستاران، نمیشود هیچ آمار دقیقی در مورد تعداد مهاجرت ارائه داد. بعضی از پرستاران برای مهاجرت به امور بین الملل سازمان نظام پرستاری مراجعه میکنند و برای کشور مقصد تاییدیه دریافت میکنند، اما آمار کلی از همه پرستارانی که اقدام به مهاجرت میکنند، وجود ندارد.
از سوی دیگر کشورهای مقصد نیز شاخص تعداد پرستاران را افزایش داده اند و شرایط اقامت را بسیار آسان کرده اند. قبلا اگر پرستاری قصد جذب شدن در کشور مقصد داشت، دو سال طول میکشید تا تایید شود و باید دو سال در سمت کمک بهیار یا کمک پرستار فعالیت میکرد، اما در حال حاضر این روند تسریع و تسهیل شده است و با کمترین حداقلها و راحتترین وضعیت شرایط را برای اقامت و جذب پرستاران از کشور مبدا را فراهم کرده اند.
در این شرایط و حتی اگر فرض کنیم سالیانه تنها ۱۵۰۰ پرستار کشور را ترک میکنند نیز با توجه به تفاوتی که در نسبت پرستاران کشور با سرانه جهانی وجود دارد به نظر میرسد مساله کمبود پرستار و کادر درمان در شبکه بهداشت اکنون آن چنان به ما نزدیک است که با چشم غیرمسلح و بدون هیچ نوع دوربین بدبینی و خوش بینی نیز قابل رویت باشد.
نظر شما