به گزارش سلام نو، روزنامه ایران نوشت: ۲۹ آبان امسال به دنبال ناپدید شدن زن ۴۷ سالهای به نام مریم پرونده ای نزد پلیس تشکیل داده شد.پسر این زن با مراجعه به اداره پلیس آگاهی استان البرز گفت: من چند روزی در خانه خالهام بودم؛ وقتی امروز به خانه برگشتم، متوجه شدم مادرم نیست و وسایل خانه نیز سرقت شده است.
پس از این شکایت تحقیقات در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت و کارآگاهان دریافتند زوج جوانی که در همان ساختمان زندگی میکنند، از مدتی قبل با مریم اختلاف داشتهاند.در ادامه بررسیها وقتی اموال مسروقه خانه مریم در خانه این زوج پیدا شد، دستور دستگیری آنها صادر و هر دو نفر به اداره آگاهی منتقل شدند.
در نخستین بازجوییها زن ۳۶ ساله به قتل مریم اعتراف کرد و گفت: وقتی من و شوهر و دو فرزندم به این ساختمان نقل مکان کردیم، مریم مدیر ساختمان بود. از همان روز اول او به بهانههای مختلف با من بدرفتاری و توهین میکرد. مدتی بعد متوجه شدم او به بهانه دریافت قبوض آب و گاز و غیره مبالغ بیشتری از همسایهها دریافت میکند. این موضوع را با دیگر همسایهها مطرح کردم و وقتی همه حرف مرا تأیید کردند، قرار شد دیگر او مدیر ساختمان نباشد. بعد هم جلسهای برگزار شد و مرا به عنوان مدیر جدید ساختمان انتخاب کردند اما مریم از من کینه به دل گرفته بود. تا حدی که یک روز بر سر پرداخت شارژ ساختمان با من درگیر شد و بعد هم از من شکایت کرد. وقتی کار به دادگاه کشیده شد، مرا به پرداخت ۵۰ میلیون تومان دیه به او محکوم کردند. این موضوع اختلاف و کینه بین ما را شدیدتر کرد. تا اینکه روز حادثه او دوباره به مقابل خانه من آمد تا شارژ پرداخت کند اما با نیش و کنایه شروع به صحبت کرد، به او گفتم من دفعه قبل تو را نزده بودم اما مرا محکوم کردی کاری نکن این بار واقعاً بزنمت.
اما او حرفی به من زد که خیلی عصبانی شدم و کنترل رفتارم را از دست دادم و او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و نیمه هوش شد بعد هم با روسری خودش، او را خفه کردم.وقتی شوهرم به خانه برگشت، با کمک او جسد را داخل پتو پیچیده و به منطقه آتشگاه بردیم و با بنزین آتش زدیم.
به دنبال اعترافهای این زن بود که شوهرش نیز به اتهام قتل عمد بازداشت شد.بازپرس آبیار قاضی کشیک قتل پس از اعترافهای این زوج به همراه تیمی از کارآگاهان به محدوده آتشگاه رفتند تا بتوانند ردی از جسد مریم پیدا کنند اما با توجه به برودت هوا و وجود حیوانات وحشی در آن منطقه کشف جسد با مشکل روبهرو بود اما با پیدا شدن تکههای لباس یک زن آن را به کارشناسان تشخیص هویت سپردند تا مشخص شود متعلق به مقتول است یا خیر.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره این پرونده به خبرنگار «ایران» گفت: کشف این پرونده نزدیک به یک ماه به طول انجامید و هم اکنون با توجه به ادعاهای این زوج و اعترافهای زن جوان به قتلی که مرتکب شده وی به اتهام قتل بازداشت است و تا پیدا شدن کشف جسد مقتول در اختیار کارآگاهان جنایی استان البرز قرار دارد.
گفتوگو با متهم
چرا این زن را کشتی؟
او خیلی مرا آزار داد، نمیدانم چرا ولی از روز اولی که به این ساختمان آمدیم، مدام با من درگیر میشد و توهین میکرد.
روز حادثه تنها بودی؟
نه دختر۱۴ سالهام در اتاقش درس میخواند و پسر ۵ سالهام هم خواب بود.
شغل همسرتان چیست؟
همسرم نیسان دارد و بار جابهجا میکند.
وقتی زن همسایه را هل دادی، چرا به پلیس یا اورژانس خبر ندادی؟
ترسیدم چون یک بار این زن مرا به خاطر یک دعوای کوچک به دادگاه کشانده بود فکر میکردم این بار مجازات سختتری در انتظارم است.
شوهرت وقتی متوجه شد چکار کرد؟
او اول مرا سرزنش کرد، بعد گفت بهتر است به پلیس زنگ بزنیم اما من به او گفتم اگه زنگ بزنی من خودم را میکشم.
جسد را چگونه منتقل کردید؟
با نیسان شوهرم بردیم، اول بچهها را از خانه خارج کردیم تا جسد را نبینند.
شغلت چیست؟
سالها قبل مربی مهد بودم اما وقتی کرونا آمد و مهدها تعطیل شد، تدریس خصوصی زبان انگلیسی میکردم.
نظر شما