سلام نو – سرویس سیاسی: بالاخره پرسپولیس و استقلال و گل گهر سیر جان به طور رسمی از آسیا حذف شدند و لیست تیمهای حاضر در رقابتها بدون این سه تیم اعلام شد تا خطاهای مدیران این تیمها به خصوص مصطفی آجرلو و مجید صدری، مدیران ارشد پرسپولیس و استقلال هویدا شود.
البته همانطور که حدس میزنید تا این لحظه هیچ کس حاضر به پذیریش مسئولیت حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا نشده است. مجید صدری حذف این دو تیم را به کاظمی اولیایی تبریک میگوید و رئیس فدراسیون فوتبال این اتفاق را درسی را برای آینده میخواند. نماینده مجلس به داریوش مصطفوی حمله میکند و مصطفوی از ضرورت محاکمه تمام مقصران حرف میزند.
در این دو تیم نه یک نقص و دو نقص بلکه چند صد نقص دیده میشود که سادهترین و یکی از آبرو برترین آنان نامههای پرغلطی است که برای ای اف سی فرستاده شده است.
به جز این دو باشگاه پرطرفدار ایران سالها است که با دو مشکل اساسی دستوپنجه نرم میکنند؛ ساختار اداری فشل دو باشگاه و مالکیت دولتی مشترک و بدهکاری دامنهدار به افراد تحت قرارداد داخلی و خارجی.
حداقل سه دهه است که سه دولت، چند مجلس، چند معاون رییس جمهور، چند وزیر ورزش و چندین و چند رییس فدراسیون فوتبال قول خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال را دادهاند، اما نه تنها هیچ گامی در این مسیر برنداشتند، بلکه با وعده پشت وعده زمینه ساز حذف این دو تیم از آسیا بودند. این روند به ما میگوید حداقل چند ده مسئول در پرونده حذف استقلال و پرسپولیس آسیا وجود دارد که حتی یک نفر از آنها حاضر به مسئولیت پذیری نیست.
ناامیدی از قول اصلاح وضعیت تیمهای ایرانی در بین مردم چنان گسترده است که بسیاری از هواداران سرخابیها از حذف آنها از آسیا خوشحال هستند. اما این خوشحالی برای چیست؟ باور این هوداران این است تا فشار نهادهایی مثل ای اف سی نباشد فوتبال ایران تن به اصلاح نخواهد داد و مدیران فوتبالی با وعدههای غیرعملیاتی تنها اصلاح اساسی را به تاخیر میاندازند.
اما آیا این تصور درست است؟ بخشی از آن بله. فشار نهادی مثل فیفا باعث شد تا حتی دولتی مثل دولت ابراهیم رئیسی نیز برای فرار از تلعیق فوتبال ایران دنبال راهی برای ورود زنان به ورزشگاه باشد. در نتیجه احتمال دارد که حذف استقلال و پرسپولیس نیز در نهایت باعث شود تا دولت فکری به حال مالکیت مشترک دو تیم کند.
با این همه مشکل این جا است که حتی در چنین مواردی نیز مسئولان ورزش ایران نهایت تلاش خود را میکنند تا به جای اصلاح واقعی و حل اساسی مشکل اقداماتی گمراه کننده، نامشخص و تفسیر پذیر انجام دهند که ضمن راضی کردن نهادهای بینالمللی خواستهای آنان را نیز لحاظ کند.
اما حاصل این نگاه چیزی جز زمین زدن فوتبال ایران و تبدیل آن به یک فوتبال غیرحرفهای نیست. دنیا برای جلو رفتن منتظر ما نمیماند، پیشرفت متوقف نمیشود و قطار توسعه از ریل خارج نمیشود. به روند فوتبال آسیا نگاه کنید. روزگاری بود که ایران و عربستان قدرت اول آسیا بودن و ژاپن و کره و عراق با فاصله جایگاه دوم را داشتند و دیگر تیمها عملا در کورس رقابت نبودند.
حالا ژاپن و کره پیش رفتهاند. لیستی بلند بالا از لژیونر دارند و امکاناتی در سطح فوتبال حرفهای را مهیا کردهاند. لیگ قطر و عربستان نیز هر روز از قبل حرفهایتر میشود و نشان را در پیشرفت عجیب تیم ملی قطر میبینیم. میتوانیم همه چیز را به دلارهای نفتی، ولخرجی و مواردی از این دست ربط دهیم، ولی واقعیت این است که ما هم دلار نفتی داشتیم، اما پیشرفت و توسعه نه. ولخرجی را نیز ما کردیم که بیکیفیتترین مربیان و بازیکنان را استخدام کردیم و هیچ دست آوردی نداشتیم نه قطری که با برنامه هزینه کرد و حالا میزبان جام جهانی است.
حالا امیدواریم آن طور که بسیاری فکر میکنند حذف از آسیا درس عبرتی واقعی شود و فشارهای نهادهای معتبر فوتبالی باعث اصلاحاتی اساسی در فوتبال ایران شود و گرنه حذف تیمهای ایران از آسیا به چیزی جز حذف مطلق ایران و بازیکنان ایرانی از بازار بینالمللی فوتبال و غیرحرفهای شدن فوتبال ایران نمیانجامد.
نظر شما