به گزارش سلام نو به نقل از ایسنا، حسین فردرو، برنامه ساز باسابقه و مدرس کارگردانی و تولید تلویزیون در دانشگاه صداوسیما انتقاد می کند که چرا برای تقلید همیشه دنبال کهنه ها می گردیم و چرا برنامه سازان مقلد از آثار بسیار قدیمی خارجی تقلید می کنند؟!
تهیه کننده و کارگردان مجموعه ها و مسابقه های تلویزیونی درباره روش های ساخت برنامه های کپی در تلویزیون های مختلف دنیا و لزوم توجه و احترام به فرهنگ هر کشور در ساختارهای تلویزیونی صحبت کرد.
با تقلید نادرست، برنامه سازانمان را بدنام می کنیم
این برنامه ساز درباره ساخت رئالیتی شویی مانند «جوکر» که این روزها از شبکه نمایش خانگی پخش می شود، در پاسخ به اینکه چقدر تولید چنین برنامه ای با نیازهای حال حاضر تماشاگران کشورمان تطابق دارد؟ خاطرنشان کرد: در حال حاضر مسابقه «جوکر» و قبل از آن هم «شب های مافیا» رئالیتی شویی از جنس تقلید بود و آن هم حالت بازی مسابقه داشت. قبل از این مسابقه ای هم محمدرضا گلزار با عنوان «میلیونر» داشت که دقیقا مربوط به ۴۰ سال قبل دنیا بود و باز هم تقلید؛ در حالی که همین مسابقه، در حال حاضر ساختار جدید و جذابترش آمده است؛ چرا برای ساخت مسابقه ها و برنامه های تقلیدی به دنبال کهنه هایش می روند؟
او در توضیح بیشتر همین بحث ادامه داد: وقتی ما برنامه ای را تقلید می کنیم، اگر نتوانیم کیفیت آن را به اندازه اورجینال اثر انجام بدهیم، روحیه ملی مان را تضعیف میکنیم، برنامه سازانمان را بدنام میکنیم و در نهایت هم خدای نکرده به ما اَنگ می زنند که آدم های مقلد و ضعیف بنیه ای هستیم. این در حالی است که حتی بعضی از تهیه کنندگان غربی، از آسیا ایده میگیرند و به گونه ای برنامه میسازند که کسی باورش نمیشود فلان ایده از غرب نیامده است. به دلیل اینکه آنچنان قوی طراحی میکنند که برنامه را خودی تلقی می کنند، پس ما هم اگر تقلید می کنیم چه خوب است که حرفهای، متناسب و زیبا عمل کنیم تا روحیه مردممان ضعیف نشود و خدای نکرده نگویند ایرانیها از خودشان فکری ندارند.
کارگردان تلویزیونی مجموعه های موفق «محله بهداشت» و «محله برو بیا» که از دهه ۶۰، تاکنون آثاری ماندگار در آرشیو به عنوان میراث سیما به یادگار گذاشته است، سپس با تاکید بر لزوم احترام گذاشتن به فرهنگ هر کشور در برنامه سازی اظهار کرد: ما مشکل ساخت برنامه های اورجینال را میدانیم و اطلاع داریم که تمام کشورهایی که برنامه های اورجینال می سازند، فرصت لازم برای آزمون و خطا فراهم کرده و برنامه ها قبل از پخش توسط خبرنگاران، کارشناسان و منتقدان، بازبینی شده و تصحیحات لازم انجام میگیرد و سپس آن برنامه به آنتن می آید اما در ایران ما این توانایی را به هر دلیلی نداریم و لزوماً اولین برنامه، ضعیف ترین برنامه بوده و متاسفانه اغلب در ابتدا آبروی پلتفرم بر باد می رود و سپس در پخش های آینده ممکن است کم کم برنامه ارتقاء یابد. کاری هم نمیشود کرد.
خوشبختانه جوکر در محتوا تقلید نکرده
حسین فردرو سپس به رئالیتی شوی «جوکر» اشاره کرد و گفت: خود برنامهسازان «جوکر» می گویند این مسابقه را بر اساس یک برنامه خارجی ساخته اند که به نظر من در نسخه ایرانی آن افتخاری برای ارتقاء فرهنگ ملی و آن هم در شرایط کشور ما برای برنامه سازان و رضایت مردم در دراز مدت ایجاد نخواهد کرد. من نظر شخصی ام را میگویم ولی از ذهنیت جامعه و خواسته مردم عزیزمان اطلاع دارم. ببینید، در نسخه اصلی این نوع برنامه، عده ای دختر و پسر در اصطلاح نامحرم در کنار هم قرار میگیرند و در مدت مشخصی هر نوع کاری انجام می دهند که در مسابقه باقی بمانند و حالا مسابقه «جوکر» تمرکزش را روی خنده برده است و اینکه هرکسی خندهاش بگیرد از مسابقه خارج شده یعنی می سوزد، ساختار تقلیدی هست ولی خوشبختانه در محتوا تقلید انجام نمی گیرد چون در هر کجای دنیا افراد بر مبنای فرهنگ و تجارب خودشان به موضوعات می خندند، یعنی این درست است که «جوکر» تقلید شده اما واقعیت این است تا چیزی بر مبنای علایق شخصی خودمان نباشد، قطعاً خنده مان نمی گیرد؛ لذا می توان گفت «جوکر» با حضور سلبریتی ها و برنامه سازان، تلاش خودش را کرده تا خودی شود؛ یعنی حرفهایی که زده میشود بر مبنای طنزهایی است که مردم ما را می خنداند، بنابراین تا اینجا این خطر رفع می شود اما اصل ماجرا این است: که اگر خواستیم این مسابقه را برای خانم ها برگزار کنیم آن وقت چه می شود؟ اگر بخواهیم در این طنزپردازی و حضور نقشی برای دختران و خانم ها قائل شویم چه می شود؟
او در ادامه همین بحث ابراز عقیده کرد: در بخش حضور خانم ها، «جوکر» ۱۰۰ درصد با مشکل مواجه میشود؛ این در حالی است که باید در طرح و برنامه حواسمان باشد اگر کاری می کنیم که برای مردان امتیاز است، برای خانم ها هم فضا را باز کنیم و یکسری برنامههای دیگر داشته باشیم تا به عنوان مثال دختر بچههای ۱۰ ساله کشورمان حس نکنند چون دختر هستند پس هیچ جایگاهی در این کشور ندارند و در هیچ کجا نمی توانند استعدادهایشان را بروز بدهند؛ بنابراین از این جهت هست که تقلید بعضی برنامه های خارجی خطرناک است؛ یعنی مردم را به جای آنکه شاد کند پس از مدتی متوجه محدودیت هایشان می کند، یعنی این برنامه بر اساس و متناسب با فرهنگ خارج تهیه شده و وقتی می توانیم واقعا خوشحال و مفتخر شویم که برای تولیدش لازم نباشد گروهی را حذف کنیم و بتوانیم برنامه ای جذاب با حضور همه جنسیت ها در صحنه داشته باشیم و هیچ مشکل شرعی و عرفی هم نداشته باشد. یعنی برنامه ای ایرانی بسازیم که خلاقیتش در عدم حذف نیمی از جامعه مان باشد. چه کنیم که همه باشند، همه حرف بزنند و همه بخندند، کسی هم اشکال نگیرد. هرچه باشد با تقلید به این ساختار نمی رسیم چون اصلا سازماندهی استفاده از زن در فرهنگ ها فرق می کند.
«شب های مافیا» بازی خطرناکی بود
این برنامه ساز باسابقه هشدار داد: برنامه هایی که ما به تقلید از خارجیها می سازیم اما زن نمی تواند در آنها وجود داشته باشد، فوقالعاده خطرناک اند؛ البته در «شب های مافیا» بحث تفاوت داشت و حضور عده ای از خانم ها با اسلحه در پوشش بازیگر و بازی انجام شد که به هرحال مطلوب ممیزان پخش نیست اما به صورت استثنایی مجوز تولید آن را و یا این آزادی عمل را بعضی از برنامه سازان در فضای مجازی به دلایلی به دست میآورند. از نظر پیام هم به نظرم بازی مافیا برنامه خطرناکی هست چون زمینه را بر اساس دروغ گفتن و تقلب فراهم می کرد و قطعا کسی که صادق بود، شکست می خورد! البته خودشان میگویند ما مافیا را می سازیم که بتوانیم دوست را از دشمن تشخیص بدهیم اما در واقع یادمان می دهد برای حفظ خودمان در جامعه چگونه تبانی کنیم، دروغ بگوییم و برای ادامه حیات کلک بزنیم و حتی شهر را فدای خودمان کنیم.
فردرو در عین حال تصریح کرد: از نظر من مسابقه ای مثل مافیا در محتوا بیشتر از فرم مطلقا ایرانی نیست، چون جذابیت هایش از طریق دروغ گفتن و کلک زدن طراحی شده است؛ در حالی که در فرهنگ ما راستگویی همواره تبلیغ و توصیه می شود و به همین دلیل بعید نیست که ما بر اساس فرهنگ خودمان یک مسابقه بازی جذاب طرح کنیم که دروغگو عاقبت افشا شود. در برنامه ای مثل «جوکر»، هم این سوال بزرگ در ذهن ایجاد می شود که آقای علیخانی از بِرند اسمش استفاده میکند یا واقعاً نقش مفید و تاثیرگذار دارد؟
احسان علیخانی که استاد اشک درآوردن بود!
فردرو سپس گفت: واقعیت این است که آقای علیخانی تا به حال استاد اشک آدمها را درآوردن در برنامههایی مثل «ماه عسل» بوده است اما اینکه حالا قصد خنداندن مردم را دارد، شاید از لحاظ فطری کار خوبی باشد. اینکه آدم همه احساس های انسان را به کار بگیرد نه فقط گریه و فشارهای روانی. با این همه همانطور که اشاره کردم، مشکل «جوکر» این است که نمی تواند خانم ها را جای بدهد و اگر هم در «مافیا» خانم ها جای داده شدند، اول به دلیل این بود که بازیگرانی هستند که مردم آنها را میشناسند و دوم اینکه در اینجا تناقض ایجاد می شود، یعنی برخی ها می توانند هر کاری به هر مدلی بسازند اما متاسفانه بعضی ها نه!
فردرو در بخش دیگری از این گفت وگو با اشاره به تفاوت های کار در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، خاطرنشان کرد: وظیفه اصلی صداوسیما در اهداف و رویکردهایش، ساختن فرهنگ و تربیت است که درصد کمتری هم به خطا می رود اما در پلتفرم های خصوصی، هدف رفع نیازهای مردم است تا حدی که به منابع خارجی رجوع نکنند، پس یکسری امتیازاتی به آنها داده می شود تا برخی افراد به کانال های خارجی متصل نشوند. درواقع صداوسیما، اهداف اصلیاش را روی نیازهای روحی و روانی افراد گذاشته ولی پلتفرم ها وظیفه خودشان را اینگونه تعریف کردهاند که به میل و مصلحت مردم توجه کنند که به نظرم باید در هر دو رسانه، مجموع این موارد رعایت شود وگرنه اتفاقات خوبی نمی افتد.
وی سپس خطاب به برنامه سازانی که از آثار خارجی تقلید می کنند اینگونه گفت: همکارانی که از کارهای خارجی تقلید می کنید، حداقل طرحهایی را دنبال نکنید که روز به روز نقش زن در آنها کمرنگ میشود. آن زمان من فیلم سینمایی با عنوان «دسیسه» ساختم، این اولین ویدیوی سینمایی کشور برای پخش از تلویزیون بود و لازم بود خانم ها در فیلم بی حجاب بازی کنند چون داستان فیلم در کشور امریکا و در بیمارستانی در نیویورک اتفاق می افتاد و همه نقشهای آن برای افراد آمریکایی اتفاق میافتاد و ظاهرا هیچ ربطی به ایران نداشت. آن زمان از دفتر حضرت امام مجوز گرفتیم که خانم ها بی حجاب بازی کنند که آقای دعایی آن سالها نماینده حضرت امام بود به ما گفت: نشان دادن خانمی که ذاتاً بی حجاب است و به حجاب اعتقادی ندارد، در تلویزیون اشکال ندارد فقط کسی که حجاب دارد به خاطر فیلم مجبور نکنید حجابش را بردارد و در ضمن، آقایانی که در آن صحنه هستند سعی کنند از طریق همان مانیتور خانم ها را ببینند و زل نزنند. از همه مهمتر اینکه مردم هم در نگاهشان متمرکز باشند و با نگاه خوب، کار را ببینند. و در نتیجه این برنامه نه تنها با استقبال مردم در ایران چندین بار پخش شد، بلکه به زبان عربی، انگلیسی و کردی و ترکی در ۱۶ کشور دنیا از تلویزیون هایشان هم پخش شد. کاری ملی و بین المللی، اثرگذار و ضدامپریالیستی و هیچ کس به پوشش ها اعتراض نکرد. چون موضوعات مهم دیگری در فیلم طرح می شد که ذهن تماشاگر گرفتار موارد مهمتر شده بود که سوژه اصلی فیلم و هدف ما بود.
این برنامه ساز سپس تاکید کرد: در اینجا پیشنهادم این است که چه خوب است، فضای باز به هر صورت دایر شود اما با تربیت چشمان. همانطور که یک خارجی را میبینیم به ایرانی ها هم متمرکز شویم اما متاسفانه این دیدگاه هیچ وقت در کشورمان اعمال نمیشود و متاسفانه اگر هم خانم ها را به فضای مجازی می آورند اغلب به قصد جنسیتی میآورند و به خاطر ماهیت کار نیست. کاش کمی آزادیهایمان را بیشتر می کردیم و مردم هم در عوض نگاه هایشان را کنترل می کردند. من چهل و چهار سال تجربه دارم و نظر شخصی ام را میگویم.
نظر شما