سلام نو - سرویس میراث فرهنگی و گردشگری: روابط به نسبت نزدیک ایران و روسیه در بعد سیاسی و حمایتهای کم و بیش این کشور از ایران در ماجراهایی مثل برجام باعث شده تا این همسایه شمالی سوژه جذابی برای جذب گردشگر خارجی نیز به حساب آید. ماجرا وقتی جدیتر میشود که بدانیم سواحل گرم و آفتابی و گشتوگذار در آن همیشه از مقاصد مورد علاقه روسها بوده.
با توجه به سواحل گرم جنوبی ایران به خصوص سواحل رویایی و جذاب مکران و مقاصدی مثل «دَرَک» جنوب ایران میتواند در لیست مقاصد جذاب برای روسها باشد. این اتفاق وقتی به واقعیت نزدیکتر میشود که همسایگی دو کشور و روابط سیاسی به نسبت مطلوب دو طرف را به خاطر بیاوریم.
اما آیا چنین ارتباط و ظرفیتهای ذاتی میتواند به سادگی عملیاتی شود؟ پاسخ به این سوال منفی است. تنها نگاهی به روابط گردشگری دو طرف به ما نشان میدهد که جذب گردشگران روسی نیز چندان از جذب گردشگران دیگر کشورها راحتتر نیست.
تنها در یک نمونه موافقتنامه «لغو روادید گروهی شهروندان ایرانی و روسی» که در فروردینماه سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۷) به امضای دولتهای جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه رسید، همچنان اجرایی نشده و در سیر بروکراتیک دو طرف گم شده است. برنامه اجرایی این موافقتنامه در ۱۷ خردادماه ۱۴۰۰ و در پی سفر علیاصغر مونسان (وزیر وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) به مسکو، امضا شد، اما هنوز خبری از اجرای عملیاتی این طرح نیست. این در حالی است که اعتبار زمانی اجرای این تفاهمنامه تا ۲۰۲۳ تعیین شده است و این یعنی تنها ۲ سال تا پایان تفاهنامهای زمان است که هنوز یک قدم هم اجرایی نشده است.
مشکل دیگر اما عدم معرفی ایران در روسیه است. برخلاف تصور عمومی ما از شهرت ایران در جهان باید گفت که بسیاری در دنیا ایران را نمیشناسند و تفاوت ایران، عراق و افغانستان را نمیدانند. بعد هم دو دهه تبلیغات منفی و ایران هراسانه آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنها اثر داشته و بسیاری از ایران تصور یک کشور مطلقا ناامن و متحجر را دارند. تنها در یک نمونه بسیاری از کشورهای غربی فکر میکنند حجاب در ایران شبیه حجاب مطلوب طالبان با رو بنده است.
روسها هم با وجود همسایگی با ایران درگیر چنین مسائلی هستند و تنها شدت و غلظت این مشکلات در آنها اندکی کمتر از شهروندان اروپا و آمریکا است.
واقعیت این است که ایران برخلاف کشورهایی مثل عربستان، امارت، ترکیه و قطر هیچ هزینهای برای معرفی و برند سازی خود در دنیا نکرده است و عموما اقدامهای صورت گرفته در این زمینه مستقل، کوچک و مقطعی بوده است. این در حالی است که در بازار جهانی شما حتی اگر آمریکا با آن امپراطوری رسانهای عظیم باشید باز هم برای حفظ خود نیاز به تبلیغ مدام دارید.
ایران در سالهای گذشته نه کمپین رسانهای قوی و مقتدری در حوزه برندینگ خود داشته است و نه توانسته مثل ترکیه و کره جنوبی محصول فرهنگی خاصی، مثل سریال و موسیقی، را به دنیا صادر کند. عشق ممنوعه، ازل یا حریم سلطان سریالهایی بودند که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای عربی، فلسطین اشغالی و بسیاری از نقاط دنیا مورد توجه قرار گرفتند. موج موسیقی کی پاپ و سریال بازی مرکب هم که تنها دو نمونه از موج بزرگ فرهنگ کرهای هستند که نه تنها ایران بلکه آمریکا را تسخیر کردهاند.
در چنین فضایی ایران نه تنها کمپین بزرگی برای گردشگری خود ندارد بلکه هیچ محصول فرهنگ موج سازی نیز تولید نکرده است. بیش از یک دهه از تولید دو سریال قابل ارائه مختار نامه و یوسف پیامبر میگذرد و در دهه گذشته نیز هیچ محصول قابل رقابت در کلاس جهانی یا منطقهای در تلویزیون ایران ساخته نشده است.
از بعد ارتباطات فرهنگی نیز ما ارتباط چندانی با دنیا، حتی با همسایه شمالی خود نداریم. در سالهای گذشته چند گروه تئاتر و موسیقی ایرانی به روسیه رفته یا از روسیه به ایران آمدهاند؟ چقدر تبادلات فرهنگی با برنامه بوده؟
در نتیجه انتظار بیجایی است که فکر کنیم به واسطه همسایگی با روسیه و ارتباطات سیاسی دو طرف میتوانیم منتظر حضور گردشگران روسی در ساحلهای جنوبی ایران باشیم. ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس با بیشترین تبلیغات و بهترین امکانات ماهیهای بزرگ و کوچک دریای گردشگری را صید میکنند و نمیگذارند چیزی به ایران برسد.
نظر شما