به گزارش سلام نو، اسفندیار عبداللهی در دیدارنیوز نوشت: پیشتر علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت ایران گفته بود که آقای پوتین از رییس جمهور ما دعوت کرد سفری به روسیه داشته باشد که اوایل سال جدید میلادی این سفر انجام میشود. این سفر در چارچوب سیاست کشور در تقویت و توسعه روابط دو جانبه و چند جانبه با اولویت کشورهای منطقه و با محوریت و اولویت مباحث همکاریهای تجاری و اقتصادی انجام میشود. معاون سیاسی رییس جمهور در حال نهایی کردن این سفر است.
قرار است در سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به روسیه، سند راهبردی ایران و روسیه امضا شود و اتفاقا رسانههای دولتی و نظامی روسیه هم روی این سند و همچنین سفر آقای رییسی مانور زیادی میدهند به گونهای که یک رسانه رسمی روسیه گزارش داد که ایران و روسیه برای امضای سند راهبردی ۲۰ ساله که توافقنامه بسیار مهم برای دو کشور محسوب میشود، آماده میشوند. این موافقت نامه عرصههای مختلفی از حمل و نقل و ذوب آهن و ماهیگیری گرفته تا ساخت نیروگاههای برق را در برمی گرفت.
همچنین شبکه تلویزیونی "زویوزدا" متعلق به وزارت دفاع روسیه روز جمعه در برنامهای مستند، به تاریخچه روابط ایران و روسیه معاصر در سه دهه اخیر و آغاز همکاریهای دو کشور پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداخت و در این رابطه اهمیت سند راهبردی ایران و روسیه را تشریح کرد؛ بنابراین بیراه نیست اگر گفته شود یکی از مهمترین سفرهای رییس دولت سیزدهم، سفر او به روسیه خواهد بود.
سید ابراهیم رییسی پس از استقرار در پاستور تلاش زیادی کرد که در افکار عمومی و رسانهها خود را رییس جمهوری پیگیر، مردمی و فعال نشان دهد و هر هفته به یکی از استانهای کشور سفر میکرد و البته از این سفرها حاشیههای زیادی هم به دست آمد. این بخش از تلاشهای رئیسی داخلی بود. اوج مانور رییس جمهوری ایران در بخش فعالیتهای بین المللی ایران در مدتی که دولت سیزدهم مستقر شده، شرکت در اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان به دعوت رییس جمهوری آن کشور بود. در آن اجلاس اتفاقا پس از سالها ایران از حالت عضو ناظر خارج و به عنوان عضو اصلی سازمان همکاریهای شانگهای پذیرفته شد. سازمانی که البته دو عضو قدرتمند آن یعنی چین و روسیه به گرمی ایران را پذیرفتند و در شرایطی که غرب نسبت به ایران گاردی سخت و انعطاف ناپذیر گرفته است، طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران قدرشناس این رفتار همسایگان شرقی خود باشد و البته طبیعیتر آنکه ایران با این دو قدرت بین المللی وارد قراردادهای بلند مدت ۲۵ و ۲۰ ساله شود.
نکته مهم در مورد چین این است که این کشور رقیب ایران در بازار نفت و گاز منطقهای و جهانی نیست و قراردادهای اقتصادی، فنی-تکنولوژیک، تجاری و سرمایهگذاری بین ایران و چین روشن و قابل هضم است. به هر حال چین دومین قدرت اقتصادی جهان است و از نظر فناوری هم در شرایط خوبی است و در نظام پولی جهان جای محکمی دارد. چین در حال سرمایهگذاری در اقصی نقاط جهان است و ایران هم میتواند یکی از مقصدهای پولی، تجاری و فنی آن کشور باشد و از طرفی هم چین طبیعتا مقصد نفت و انرژی و دیگر کالاهای ایرانی میتواند باشد، به گونهای که قرارداد بلند مدت ایران و چین آنچنان پرسشساز و گیجکننده نیست.
روسیه پوتین برای ما چه دارد؟
سید ابراهیم رئیسی قرار است در سفر به "پوتینگراد" با تزار نوین روس قرار داد ۲۰ سالهای امضا کند که فعلا کسی از محتوا و جزئیات آن با خبر نیست. برعکس چین که میتوان پشت قرارداد ۲۵ ساله ایران با آن کشور منطقی یافت، به نظر نمیرسد روسیه از نظر اقتصادی، فنی و حتی امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران تحفهای داشته باشد. روسیه خود کشوری است که از نظر اقتصادی به شدت وابسته به فروش نفت و گاز است و جز در چند قلم کالای نظامی هیچ توان فنی و تکنولوژیکی ندارد. میماند بحث بازار روسیه، که ضمن اینکه به نظر نمیرسد اساسا هدف از قرار داد ایران با روسیه تسخیر بازار کشاورزی و غذایی آن کشور باشد، که اگر هم بخشی از هدف ایران باشد، نیازی به قرار داد ندارد. چون سالها است که کشاورزان ایران بدون نیاز به دولت، مشتریان خود را در روسیه یافته اند و همین امروز هم در حال مبادله کالا هستند.
پس ایران در مسکو به دنبال چیست، پوتین چه متاعی قرار است به ایران بدهد و در این بده و بستان چه چیزی عاید ایران میشود؟ به نظر هیچ! این "هیچ" البته از نظر اقتصادی و دو دوتا چهارتای اقتصادی و بده و بستان رایج بین المللی است. بدیهی است رییس جمهوری ایران از این سفر به دنبال نتایج و دستاوردهایی است، اما باید دید که علاوه بر آنچه بر همه روشن است روسیه چه متاع فوق العادهای برای ایران و دولت سیزدهم دارد. روسها سابقه خوبی در ذهنیت عمومی مردم ایران ندارند. پر واضح است وقتی از قرار داد میان و ایران و روسیه حرف به میان باشد، فورا اذهان به سمت جنگهای تاریخی ایران و روس میرود و صد البته قراردادهایی، چون گلستان و ترکمنچای در یاد زنده میشود. روسها در افکار عمومی ایران به عنوان متحدان مستبدان شناخته میشوند و شاید داستان به توپ بسته شدن مجلس توسط ژنرال لیاخوف روسی و کشتار مشروطه خواهان مهمترین خاطره از روسها باشد.
با این حال به نظر میرسد که مقابله با غرب و آمریکا مهمترین دلیل نزدیکی ایران و روسیه در سالهای اخیر بوده است. ایران دو دهه است که بر سر پرونده هستهای خود اختلافی عمیق با غرب دارد و روسیه پوتین هم تنش فزاینده با غرب داشته و دارد. تنشی که این روزها در مرزهای اوکراین به اوج خود رسیده است و هر لحظه احتمال بروز یک درگیری نظامی و تهاجم نیروهای روسیه به اوکراین وجود دارد. اوکراینی که از نظر پوتین مانند خنجر ناتو در پهلوی روسیه نشسته است و از این روی است که روسیه آشکارا خواستار تعهد مکتوب برای عدم گسترش ناتو در مرزهای غربی روسیه است.
پوتین سالهاست که مانند یک تزار نوین در روسیه حکومت میکند. تزاری که به سنت دوران اتحاد جماهیر شوروی اقتدار نظامی را به روسیه بازگردانده است، بی آن که اقتصاد این کشور تحول چندان مثبت بیابد. باید دید ابراهیم رئیسی چه دستاوردی از سفر به روسیه پوتین خواهد داشت.
نظر شما