سلام نو – محمدعلی صفآرا: ساخت چهار میلیون مسکن در چهار سال یا به طور متوسط ساخت یک میلیون مسکن در هر سال از آن وعدههای بزرگ، مهم و جدی ابراهیم رئیسی بود که در کنار ایجاد سالی یک میلیون شغل حسابی به چشم آمد و انتظارات زیادی بین مردم ایجاد کرد. وعدهای که به نظر میرسد در آستانه یک سالگی دولت هنوز به جای مشخص و قابل توجهی نرسیده است و نقاط مبهم بسیاری دارد.
سخنگوی دولت در یکی از آخرین موضعگیریهای خود درباره طرح ملی مسکن و وعده ساخت ۴ میلیون مسکن گفت: ۸۰۰ هزار واحد اعلام شده در حال ساخت است و برای یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد مسکونی زمین تعیین و ۱ میلیون ۴۰۰ هزار واحد مسکونی نیز جانمایی شدهاند.
با این همه به نظر میرسد مردم چندان به وعدههای دولت در زمینه مسکن، به خصوص تسهیلات حوزه مسکن، مطمئن نیستند. بر اساس آخرین آمار در دسترس از سامانه TEM وزارت راه و شهرسازی تا ۲۸ اسفندماه سال ۱۴۰۰، ۶۴ هزار و ۷۴۵ متقاضی نهضت ملی مسکن پس از تایید شرایط استفاده از تسهیلات، نسبت به مراجعه به بانک عامل اقدام نکردند و به نوعی از پروژه نهضت ملی مسکن انصراف دادند.
به نوشته اقتصاد آنلاین، این در حالیست که تا تاریخ مذکور تنها ۱۶۴ هزار و ۸۰۲ متقاضی از سوی وزارت راه و شهرسازی به بانک عامل معرفی شده است. به عبارت دیگر تاکنون ۴۰ درصد از متقاضیان واجد شرایط و فاقد مسکن عطای دولت سیزدهم در نهضت ملی مسکن را به لقایش بخشیدهاند.
به جز این مشکلات ریز و درشت طرح مسکن ملی باعث شده تا بسیاری به این طرح نه تنها به عنوان یک فرصت نگاه نکنند، بلکه از تهدیدات و خطرات آن سخن بگویند.
مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری که بازوی علمی و پژوهشی سازمان برنامه و بودجه است یک گزارش جامع درباره طرح مسکن ملی منتشر کرده و در آن درباره پیامدهای خانهسازی دولتی هشدار داده است.
این گزارش هر چند نیاز به ساخت سالی یک میلیون واحد مسکونی را تایید کرده است اما با اشاره به طرح مسکن ملی تصریح کرده است که آنچه از جزئیات طرح فعلی مسکنسازی دولتی قابل استناد است اینکه این طرح تنها بر عرضه مسکن بدون توجه به جنس تقاضا، میزان تقاضا و مسائلی مانند تغییرات و تحولات جمعیتی، تعداد خانههای خالی و… تهیه و تصویب شده و در مدار اجرا قرار گرفته است.
دو هدف مهم دولت از نهضت مسکن ملی ایجاد اشتغال و خانهدار کردن اقشار ضعیف است. با توجه به گزارش مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری هدف اول چندان درست نیست و هدف دوم نیاز به رعایت چند شرط دارد که در برنامه فعلی نهضت مسکن به آن توجهی نشده است.
نتایج حاصل از ارزیابی جدول داده – ستانده مربوط به دوره ساخت و سرمایهگذاری در مسکن مهر نشان میدهد بخش ساختمانهای مسکونی در هیچ یک از استانهای کشور جزو پنج بخش اول که روابط پسینی و پیشینی بالاتری داشتهاند نبوده است. بر اساس جدول ملی داده-ستانده نیز بخش ساختمان مسکونی جزو ۱۰ بخش نخست با پیوندهای پسین و پیشین بالاتر نیست. پس نباید به نهضت ملی مسکن به عنوان موقعیتی نگاه کرد که میتواند وعده اشتغال دولت را هم به طور کامل برآورده کند.
برای رسیدن این خانهها به دست اقشار محروم هم به چند شرط نیاز است. اول از همه امکانات و خدمات شهری کامل باید در این مناطق موجود باشد. دوم هم باید فکری به حال تامین شغل صاحبان این خانهها کرد. شرط سوم اما مسئله تورم و اثر تورمی این حجم از خانه سازی است.
به خاطر ضعف گسترده در طرح مسکن مهر بسیاری از خانوادهها میلی به خرید این خانهها نداشتند چون عملا امکان زندگی و اشتغال برای آنها وجود نداشت. از طرف دیگر مسکن مهر اثرات تورمی بسیاری داشت که میتواند درباره طرح مسکن ملی هم تکرار شود. چه فکری برای این اثر تورمی عظیم شده است؟ تا اینجا که هیچ.
البته رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود تاکید کرد که دولت تنها دنبال مسکنسازی نیست بلکه به دنبال شهرسازی است و نیازهای مردم در یک شهر اعم از مدرسه، درمانگاه و پارک و... را هم باید برآورده کرد. چنین اظهاراتی درباره مسکن مهر هم گفته شده بود، اما در عمل اتفاقی رخ نداد.
به جز این مسائل در گزارش مورد اشاره به اثرات منفی دیگر این طرح نیز پرداخته شده است. بدتر شدن شرایط کمدرآمدها، افزایش جمعیت فقرا، ایجاد خسارتهای جبرانناپذیر برای نسل کنونی و نسل آتی، هدر رفتن و اتلاف منابع و بروز موج منفی مهاجرتی، خوابگاهسازی به جای مسکنسازی و شکلگیری یخچال بزرگتری از سرمایههای ملکی تنها بخشی از پیامدهای منفی طرح مسکن ملی هستند.
حالا باید صبر کرد و دید آیا دولت ابراهیم رئیسی فکری به حال بهبود این طرح میکند یا مسیر فعلی خود را با قدرت بیشتر و بدون توجه به این مسائل می کند یا نه؟
نظر شما