سلام نو – محمدعلی صفآرا: ایران پر از آثار تاریخی جادویی و سحرانگیز است، آثاری که هر که نه تنها مایه افتخار ایران هستند بلکه نشان از ذهنهای خلاق پشت خود میدهند. از تخت جمشید در شیراز تا آپادانا در خوزستان و از آثار کمنظیر اصفهان تا شاهکارهای بادگیر ها و خانههای یزد نشان این ذهنهای خلاق به روشنی به چشم میخورد، به خصوص ذهنهای خلاق و کمنظیر معمارانی که عموما نام و نشانی از آنها باقی نمانده است.
هر چه به دوران مدرن نزدیکتر میشویم نام و نشان روشنتری از معماران ایرانی باقی مانده است تا در نهایت نام برخی از این معماران با برخی از مهمترین بناهای ایران مدرن گره خورده، ساختمانهایی که هر کدام سهمی در خاطره جمعی ایرانیها دارند.
مثلا ورزشگاه آزادی که تقریبا همه ما با آن خاطره داریم از آثار ماندگار عبدالعزیز فرمانفرمائیان، معمار مشهور ایرانی است. حسین امانت دیگر معمار برجسته ایرانی است که با شاهکار برج آزادی در میان مردم شناخته میشود. کامران دیبا هم با معماری موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق شناخته میشود. در آخرین نمونه هم لیلا عراقی، معمار جوان ایرانی با طراحی پل طبیعت شناخته میشود.
حسین لرزاده؛ معماری مادرزاد
در این میان برخی چهرهها مثل حسین لرزاده گره خاصی با تاریخ ایران خوردهاند. لرزاده همان کسی بود که با تصمیم محمدعلی فروغی، نخست وزیر وقت، جای آندره گدار مشهور را گرفت و قرار شد مقبره فردوسی را بر پایه معماری ملی ایران بسازد. لرزاده این پروژه را در هجده ماه به سرانجام رساند و در نهایت محمدعلی فروغی- ذکاءالملک- نخست وزیر و رئیس انجمن آثار ملی ایران از لرزاده معمار به پاس طراحی و اجرای مقبره فردوسی با یک مدال فردوسی تقدیر کرد. نام حسین لرزاده اما با مسجد و مذهب گره خورده است و بیشتر شاهکارهایش در مساجد ایران قابل مشاهده است.
حسین بن محمد معمار سال ۱۲۸۵ در تهران به دنیا آمد. پدرش، محمد لرزاده نیز از معماران به نام دوران قاجار و همکار «حسن صنیع الدیوان» بود. همین مسئله باعث شد تا حسین از کودک و نوجوانی با معماری و هنر دمخور باشد. این دم خور بودن وقتی بیشتر شد که او گاه و بیگاه پایش به جلسات پدرش با دیگر معماران هم باز میشد. حسین در ابتدا مجسمهسازی را در مدرسه کمالالملک پی میگرفت، اما به علت شبه حرام بودن این رشته در نهایت با ترک آن نزذ «سیدمحمد تقی نقاشباشی» که کار تابلوسازی میکرد رفت.
پس از سقوط سلسله قاجار و خلع آخرین شاه قاجارها کارگاه نقاشی سیدمحمدتقی نقاش باشی به دلیل طرح اصلاحی خیابان، از بین رفت و لرزاده با کسب اجازه از استاد خود، کارگاه کوچکی جنب مسجد «مجدالدوله»، بین چهار راه حسنآباد و گذر تقی خان به نام «نقاشخانه حسین لرزاده» بر پا کرد.
در نهایت پس از درگذشت پدرش او در سال ۱۳۰۵ با دعوت «جعفرخان کاشانی» که دست اندر کارِ ساختن عمارت سنگی تپه علی خان در سعد آباد بود، به کار نقاشی در یکی از اتاقهای این عمارت مشغول شد. این را میتوان نخستین کار لرزاده دانست. اما اولین کار مهم لرزاده سر درِ ایرانی برای بانک شاهی منطقه توپخانه بود. سمی سازیِ سر درِ مدرسه «دارالفنون»، بالکن پیرایش در ابتدای خیابان لاله زار و چاپخانه یمنی در خیابان فردوسی نیز از مهمترین کارهای لرزاده در سالهای ابتدایی معماری به شکل جدی است.
از مقبره فردوسی تا ضریح امام حسین
اما یکی از اوجهای کار حسین لرزاده را باید مقبره شاعر نامی ایران ابوالقاسم فردوسی دانست. سال ۱۳۱۳ قرار بود هزاره فردوسی در توس و دیگر نقاط ایران برگزار شود. به همین دلیل نخست وزیر قصد داشت مقبرهای برای خالق شاهنامه بسازد. برای اینکار محمدعلی فروغی به سراغ معمار مشهور فرانسوی آندره گُدار میرود، اما طرح گدار فروغی را راضی نمیکند. در نهایت قرعه به نام حسین لرزاده زده میشود و او طرحی کاملا ایرانی را برای مقبره فردوسی اجرا میکند که تحسین همگان و یک مدال فردوسی را برای او در پی داشت.
لرزاده در ساخت مقبره فردوسی با هنرمندانی چون عمادالکتاب، خطاط برجسته، عباس و غلامعلی دهشیری و حسین حجار باشی همکاری داشته است. لرزاده در این دوره به جز همکاری با عمادالکتاب نزد او مشق خطاطی کرد و هنر خطاطی را نیز آموخت. لرزاده پس از مقبره فردوسی به کار در کاخ مرمر مشغول شد و گنبد آن را خلق کرد. لرزاده در پروژه کاخ مرمر با حسین خاک نگار مقدم و احمد خاکنگار مقدم (عرش نگار) کاشیکاران سرشناس و حسین طاهرزاده بهزاد، نقاش برجسته همکاری داشت. لرزاده در توصیف پروژه کاخ مرمر میگوید: «در هیچ بنایی همچون کاخ مرمر همه استادان جمع نبوده اند».
لرزاده و معماری بر مدار دین
یک بخش پررنگ و شاید پررنگترین بخش کار حسین لرزاده معماری مساجد و مکانهای مذهبی مثل حرم امام حسین(ع) است. لرزاده استاد ساخت مسجد بود و این استادی را در ساخت مسجد اعظم قم نشان داد، مسجدی که میتواند عمری هزار ساله داشته باشد.
بنا بر آمار موجود حسین لرزاده استاد تعداد ۸۴۳ مسجد را طراحی و گاه اجرا و یا نظارت کرده است. از مشهورترین این مساجد میتوان به این موارد اشاره کرد: مسجد لرزاده، خیابان لرزاده، خیابان خراسان، مسجد سلمان، خیابان ۱۷ شهریور (شهباز) (تخریب شده)، مسجد سجاد، خیابان جمهوری، مسجد اعظم (قم)، خیابان موزه، مسجد مهدیه، خیابان ری، مسجد امام حسین (ع)، خیابان امام حسین (ع)، مسجد فخریه، خیابان امیریه، مسجد زعیم، خیابان منیریه، مسجد فرازنده، خیابان شوش، مسجد سپهسالار، خیابان بهارستان، مسجد انبار گندم، خیابان ری.
لرزاده؛ استاد سادگی
ویژگی آثار حسین لرزاده سادگی عجیب آنها است. هیچ کدام از آثار لرزاده در نگاه اول شما را متعجب نمیکند و باعث نمیشود بهت زده شوید. آثار او به تمام معنا ساده و آرامش بخش هستند و به هیچ دنبال ارائه خود به عنوان یک شاهکار نیستند. آثار لرزاده نوعی صمیمت را با مخاطب ایجاد میکنند که باعث میشود مخاطب خود را در برابر عظمت معماری کوچک نبیند. این سادگی و صمیمت محصول شیوه آموزش معماری و البته نگاه مذهبی او است.
به گفته کارشناسان ویژگی دیگر لرزاده این است که بخشهای اضافهای که در آثاری مثل دارالفنون خلق میکرد به هیچ وجه با اثر اصلی در تضاد نبودند. او طوری کار را خلق میکرد که مخاطب توان جدا کردن آن از اثر قبلی را نداشته باشد.
لرزاده از معماران سنتگرا و تجربی ایران بود که به واسطه نبوغش توانست برخی از مدرنترین المانها معماری را وارد کارهای خود کند، نبوغی که باعث شد او توان رقابت با شخصی مثل گُدار را نیز داشته باشد. در نهایت لرزاده در شهریور ماه سال ۱۳۸۳، در سن ۹۸ سالگی دیده از جهان فروبست.
نظرات