سلام نو-فاطمه عربزاده: مطلب زیر آخرین مورد از مجموعه ستونهای مهمان در مورد فروش سفرهای تفریحی توسط بنیانگذار تاکینگ سفر است.
حتی آژانسهای مسافرتی که در یک یا چند مقصد تخصص دارند، اغلب با چالش مواجه میشوند تا احساسات خود را از اشتیاق به مشتریان احتمالی منتقل کنند.
۱) دانستن: دانستن و قدردانی از یک مقصد، هنر است. مربیان مسافرتی و هیئتهای گردشگری اغلب یک مقصد را به یک فرمول تقلیل میدهند:
(چه زمانی برویم) + (کجا برویم) + (کجا بمانیم) + (چه باید کرد) + (چه چیزی بخوریم) = مقصد
اما یک مقصد مجموع تمام بخشهای آن است مانند موقعیت مکانی، مردم، فرهنگ، زبان، تاریخ، غذا، جاذبهها، محل اقامت، حملونقل، آب و هوا، طبیعت، سیاست، موسیقی، هنر و غیره.
هنگامی که یک آژانس مسافرتی یاد میگیرد از فرمولهای توصیفی ثابت اجتناب کند و از رویکرد پویاتر استفاده کند، در مسیر درستی قرار میگیرد تا اشتیاق خود را برای یک مقصد به دیگران گسترش دهد.
۲) مثبت سازی: من کلمه مثبت را به یک فعل تغییر دادهام تا عمل صحبت در مورد مقصد را با حس شگفتی، افسون و رمز و راز توصیف کنم. برخی از عوامل از گسترش شور و شوق عفونی در مورد یک مقصد صحبت میکنند، به این معنی که هیجان آنها هنگام توصیف یک کشور یا شهر خاص سرریز می شود. دیگران در مورد القای مثبت در فروش خود و مرتبط ساختن مقصد به نیازهای مشتری صحبت می کنند. آژانسهای مسافرتی باید تلاش کنند تا پوزیتیویستی پویا شوند.
۳) تصویربرداری: عکسها، فیلمها و گرافیکها تخیل را القا میکنند و شور و شوق را برمیانگیزند، بهویژه زمانی که مبلغان سفر میتوانند عکسهای دیجیتالی از سفرهای خود یا یک ویدیوی کوتاه را نشان دهند که تصاویر آن علایق گردشگر را نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر توریست میخواهد برای استراحت و فعالیتهای آبی از مالدیو دیدن کند، صحنههایی از آبهای آبی، جزیرههای مرجانی، خانههای ییلاقی روی آب و عکسهای زیر آب غواصی به مشتری این امکان را میدهد تا خود را در مقصد تصور کند. فعالیتهای نقشه برداری ذهنی از دیرباز یک تکنیک مربیگری برای ورزشکاران بوده است. برای مسافران نیز کار میکند.
۴) توصیف: نمایندگان میتوانند از قدرت کلمات برای الهام بخشیدن به رویاهای مشتریان برای فرار از کار روزمره استفاده کنند. یکی از بهترین راهها توصیف ساده و صادقانه احساساتی است که هنگام بازدید از یک مقصد تجربه کردهاید. برای گردشگری که کنجکاو است محل مورد نظر را تجربه کند و احتمالا به عکاسی و فرهنگ علاقه دارد، شما فقط یک گواهی واضح ارائه کردهاید که الهامبخش رویاهای پرشور تعطیلات آینده است.
۵) گوش دادن: نمایندگانی که از نزدیک به مشتریان و تامین کنندگان گوش میدهند، میتوانند اشتیاق یک مقصد را به دیگران جلب کرده و انتقال دهند. مثال: مشتری از سفر به کیپ تاون برمیگردد و در مورد رستورانهای شگفت انگیز، رانندگی در طبیعت، بازدید از شهرک و مناظر خیره کننده از تیبل راک صحبت میکند. یک تامین کننده در مورد استراحتگاهی در سنت لوسیا صحبت میکند که مشرف به پیتونز است و مناظری از غروبهای تماشایی را ارائه میدهد. هر دوی این گزارشها میتوانند بخشی از گنجینه حکایتهایی باشند که برای تحریک اندورفینهای مسافرتی مشتریان خود استفاده میکنید.
گاهی اوقات ( این بستگی به گردشگر دارد) غیررسمی بودن، شوخ طبعی و شخصی سازی یک ایمیل یا خبرنامه میتواند تا حد زیادی در جلب علاقه مشتری و تسخیر تصورات سفر آنها کمک کند.
نظر شما