سلام نو – محمدعلی صفآرا: گردشگری اقتصاد کردستان را متحول میکند، ظرفیت گردشگری قزوین کم نظیر است، به ظرفیتهای گردشگری چابهار آن طور که باید توجه نشده است. این جملات تنها چند جمله از حرفهای آشنایی است که درباره صنعت گردشگری ایران زده میشود.
از لرستان تا خراسان رضوی و از رشت تا خارک، حرفهایی شبیه جملات بالا را تقریبا برای تمام نقاط ایران میشود تکرار کرد. این در حالی است که در سالهای گذشته بسیاری از مسئولین گردشگری از نقش و سهم گردشگری در اقتصاد سخن گفتهاند.
اما چرا بعد از بیش از یک دهه سخن گفتن از اقتصاد گردشگری آن اتفاقی که باید برای این صنعت رخ نداده است؟ آیا سهم گردشگری در اقتصاد کمتر از چیزی است که به نظر میرسد؟ آیا نمونهای مثل ترکیه استثناست یا واقعا میتوان سهم جدی از کیک اقتصاد را به گردشگری اختصاص داد؟
اقتصاد گردشگری در دنیا
حدود ۶.۱ درصد ازGDP یا همان تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۲۱ به صنعت گردشگری اختصاص یافته و ۱۰ درصد شاغلان جهان نیز در یکی از حوزههای مشاغل گردشگری مشغول به کارند.
بر اساس آخرین آمار موجود میزان گردشگری مالی اقتصاد گردشگری در سطح دنیا بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۱ معادل ۵.۸۱ ترلیون دلار آمریکا بوده است. این رقم در سال ۲۰۲۰ به خاطر درگیری دنیا با پاندمی افت محسوسی داشت که در سال ۲۰۲۱ ترمیم شد.
نکته جالب توجه این است گردشگری یکی از بالاترین ارزش افزودهها در بین فعالیتهای اقتصادی مختلف دارد. بر اساس برخی آمار سرعت اشتغال در بخش گردشگری ۲.۵ برابر دیگر بخشهاست.
مزیت دیگر گردشگری آن است که خلق شغل میکند و نیروی انسانی در بخشهای مختلف آن به صورت فعال نقش آفرینی میکند. به طور میانگین هر پروژه گردشگری برای ۱۰ نفر اشتغالزایی میکند که این آمار بسیار قابل توجهی است.
رویای الگو گرفتن از ترکیه
شما حتما جملاتی شبیه به اینها را شنیدهاید: چه چیز ما از ترکیه کمتر است؟ ما هم میتوانیم مثل ترکیه باشیم! این جملات نه تنها در بین مردم رواج داد، بلکه در بین مسئولین میانی و عالی گردشگری و اقتصاد کشور به تکرار شنیده شده است. بارها گفته شده که ترکیه یا کشور دیگری از گردشگری خود درآمد بیشتری دارد تا ایران از مالیات یا حتی فروش نفت خود.
بارها با تکیه بر چهار فصل بودن و تاریخ چند هزار ساله و طبیعت شگفتانگیز ایران از ظرفیتهای گردشگری کشور سخن گفته شده و همه تاکید داشتند که میتوان درآمد بسیار بیشتری از گردشگری داشت.
اما واقعیت این است که با وجود این حرفها هیچ چیز به همین سادگی نیست و ضعفهای صنعت گردشگری ایران فراتر از حد تصور و امکانات و زیر ساختهای ما به طور کلی در مقایسه با کشورهایی مثل ترکیه، عربستان یا قطر ضعیف است.
ترکیه تا همین دو دهه پیش نامی آشنا در صنعت گردشگری نبود و در بین مقاصد اول گردشگری جهان قرار نداشت، اما یک برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه باعث شد تا این کشور همسایه از سال ۲۰۰۶ وارد ده مقصد اول دنیا با بیشترین گردشگر شود و در تمام سالهای گذشته به رقابت در سطح اول گردشگری دنیا ادامه دهد.
نکته برجسته این است که گردشگری ترکیه در این سالها کم چالش نداشته، اما سیاستگذاران آن به جای انکار چالش دنبال حل آن و تبدیلش به فرصت بودند.
ترکیه در اوج گردشگری خود در سال ۲۰۱۴، ۴۲ میلیون گردشگری خارجی جذب کرد، اما در سال ۲۰۱۵ این عدد به ۳۶ میلیون کاهش یافت و سال بعد به ۲۵ میلیون نفر رسید. ترکیه با تغییر استراتژیهای خود در سال ۲۰۱۷ توانست میزان گردشگری خود را دوباره به ۳۲ میلیون نفر برساند.
پشت صنعت گردشگری ترکیه ترکیبی از تصمیمات سیاسی، سیاستگذاران باهوش، مدیران اجرایی ارشد درجه یک و بعضی از بهترین و خلاقترین آژانسهای تبلیغاتی ترکیه و دنیا ایستادهاند. آن چنان که عربستان هم برای برندینگ صنعت گردشگری خود مجموعهای از این عوامل را مهیا کرد و در پله آخر دنبال برندینگ و همکاری با برخی از بهترین آژانسهای تبلیغاتی دنیا رفت.
ایران با وجود شعار یک دههای در حوزه گردشگری هیچ گاه یک برنامه کلان، جامع و استراتژیک در این حوزه نداشته است. مدیران ارشد و میانی گردشگری هم عموما مدیرانی غیرمرتبط و سیاسی بودند که آوردهای برای این حوزه نداشتند. در حوزه برندینگ و تبلیغات هم در تمام سالهای گذشته حتی یک محتوای خوب داخلی یا خارجی برای جذب گردشگر تولید نشده است.
در چنین وضعیتی ما اگر به جای ۲۵۰۰ سال، ۲۵۰۰۰ سال تاریخ مکتوب و ملموس داشته باشیم و طبیعت ما از طبیعت تمام دنیا بکرتر باشد باز هم نمیتوانیم منتظر سیل گردشگران به کشور باشیم چون هیچ برنامه واقعی برای آن نداریم. به جز اینها در کنار تمام بیبرنامگیهای داخلی یک برنامه منسجم و جدی ایران هراسی هم در جریان است که همین جریان اندک گردشگر را نیز با تردید مواجه میکند.
نظر شما