سلام نو – محمدعلی صفآرا: سفر همیشه بخشی رویایی از زندگی آدمها بوده است. از دورانی که کولیها همیشه مسافر با جادوهای خاص سر میرسیدند تا امروز که سفر بسیار ساده شده، مسافران و قصههای سفر همیشه برای آدمها جذاب بودند. از مسافر کوچولو تا دور دنیا در هشتاد روز ما همیشه شیفته سفر بودیم و رویای همیشه در سفر بودن را سر داشتیم و یک جایی از مسیر زندگی به فکر زدن به دل جاده بودیم.
انسیه و مهدی زن و شوهری هستند که پنج سالی میشود این رویای قدیمی بسیاری از ما را زندگی میکنند. آنها از سال ۱۳۹۶ با یک کمپر به دل جاده زدند و در حالی پا به چهل سالگی خود گذاشتند که به جای یک خانه کوچک و زیبا در وسط شهر، در یک ون کوچک جشن تولد گرفتند.
با این همه اگر فکر میکنید سفر رویایی انسیه و مهدی بدون چالش و دردسر بوده سخت در اشتباه هستید. آنها یک کسبوکار با درآمد خوب را تعطیل کردند، در همان گام اول سفر متوجه ابتلای انسیه به سرطان شدند و با هزینههای گزاف خرابی ماشین دستوپنجه نرم کردند. با این همه جدیت، هدف مشخص، امید و همدلی این زوج باعث عبور آنها از تمام این چالشها شده است.
انسیه سلامتش را به طور کامل به دست آورده، هر دو نفر در سفر با ون حرفهای شدند و حالا با اتکا به تجربههای چند سال گذشته دنبال این هستند که به دور دنیا سفر کنند.
مهدی نسترنی و همسرش انسیه عقیلی امروز در حالی به فکر تهیه ون جدید برای سفر به دور دنیا هستند که در سال ۱۳۹۶ کانون چاپ و تبلیغاتی پر رونقی داشتند که با شهرهای مختلفی در ایران همکاری میکرد و درآمد واقعا خوبی داشت. این زوج جسور در سال ۱۳۹۶ کرکره کار را پایین کشیدند و آرزوی چند ساله خود را عملی کردند؛ سفر با ون به دور ایران و دنیا.
برای کشف دنیای ون لایف، چالشها و زیباییها آن گفتوگوی سلام نو با مهدی و انسیه را در ادامه بخوانید.
چطور شد که به فکر چنین سفری افتادید. ماجرای شما از کجا شروع شد؟
مهدی: من و همسرم سابقه سفر، طبیعتگردی و کوهنوردی زیادی داریم و از ابتدای زندگی مشترک رویای سفر و دیدن جاهای مختلف را داشتیم و میگفتیم یک روز دنیا را با هم میبینیم و همیشه به فکر این بودیم که چطور این رویا را عملی کنیم. نه اینکه از ابتدا دنبال ون لایف باشیم، اما به مرور و با تجربههایی که از سفرهای مختلف خود به دست آوردیم به این نتیجه رسیدیم که ون لایف میتواند رویای ما را بهتر محقق کند.
وقتی به این نتیجه رسیدیم کمکم برای سفر با ون برنامه ریزی کردیم و در سال ۱۳۹۶ با رها کردن کاری که داشتیم سفر با ون را آغاز کردیم.
به همین راحتی و بدون هیچ استرسی؟
مهدی: چرا استرس بود، به خصوص استرس مالی و جایگاه شغلی که داشتیم. من و همسرم در مشهد شرکت چاپ و تبلیغات داشتیم و به مرور این کار رونق گرفت و شناخته شدیم و با استانهای مختلف کار میکردیم. در مدتی که این شرکت را داشتیم دوران پر کار و پرفشاری را پشت سر گذاشتیم، اما همیشه این امید را داشتیم که این فشار باعث میشود ما بتوانیم در آینده به رویای خود برسیم.
در نهایت در سال ۱۳۹۶ به نقطهای که از نظر مالی میخواستیم رسیدیم و گفتیم از این جا به بعد میتوانیم دنبال رسیدن به رویای خود یعنی سفر به دور دنیا باشیم.
این روزها خیلیها فکر میکنند بدون پول و دور کاری ساده میشود دنبال سفر به دور ایران و دنیا بود ولی این طور که به نظر میرسد شما پشتوانه مالی خوبی برای شروع سفر داشتید.
مهدی: این روزها خیلیها به من میگویند که به لطف تغییر فضا و رونق دور کاری دنبال کار در سفر هستند. من همیشه به این دوستان میگویم هر کاری که میخواهید به صورت دورکاری در سفر انجام دهید را یک ماه به صورت تستی در همان شهری که هستید، در خانه و با غریبهها انجام دهید.
اگر کسی بتواند یک ماه در چنین شرایطی درآمد داشته باشد، میتواند با اعتماد خاطر به سفر برود و کار کند. واقعا نباید بیگُدار به آب زد. خیلیها به سادگی میگویند که ما میخواهیم با فروش خانه و خرید یک ون به سفر برویم، من همیشه از این دوستان میپرسم چه چیزی میخواهید بخورید و چطور میخواهید خرج خود را بدهید؟
من به تازگی ۹۰ میلیون خرج تعمیر ماشین کردم. چطور میخواهند چنین خرجهایی را تامین کنند؟ به چه کسی میخواهند متکی باشند؟ کسی هزینه شما را تامین نخواهد کرد. حتی اگر کسی قصد دارد از اینستاگرام یا یوتویوب هم کسب درآمد کند به نظر من اول باید آنها را به نقطه کسب درآمد برساند و بعد به سفر برود.
اشارهای به چالشی مثل خرابی ناگهانی ماشین داشتید. سبک سفر و زندگی ون لایف چقدر برنامهریزی پذیر است و میتوان روی برنامه آن حساب کرد؟
مهدی: ما از روز اول سعی کردیم برنامهای گام به گام داشته باشیم. هدف ما از اول جهانگردی بود، ولی اینطور نبود که بگوییم از روز اول دنبال گشتن دنیا هستیم چون این کار نیاز به تجربه زیادی دارد. من به هر کسی که فکر جهانگردی و زندگی در ون را در سر دارد پیشنهاد میکنم شش ماه در ون در شهر و کشوری که میشناسد زندگی و سفر کند تا اگر مشکلی رخ داد خانواده و دوست و آشنا کنار او باشد.
خود ما هم همین الگو را دنبال کردیم. من و همسرم تصمیم گرفتیم تا ابتدا دو سال در ایران سفر کنیم تا چالشهای سفر، ماشین و خودمان را کشف کنیم. ببینیم واقعا میتوانیم شش ماه یا یک سال در ماشین دوام بیاوریم و دنبال برگشت به خانه به عنوان یک نقطه آرامش نباشیم؟ خیلیها هستند که سه ماه سفر میکنند و بعد بیست تا سی روز به خانه باز میگردند تا انرژی سفر دوباره به دست بیاورند.
بر مبنای همین نگاه ما از ایرانگردی شروع کردیم تا هم چالشها را درک کنیم و هم بتوانیم وقتی به کشورهای دیگر رفتیم حرفی برای گفتن از کشور خود داشته باشیم.
البته روندی که ما در نظر داشتیم به خاطر کرونا و مشکلاتش به جای دو سال تبدیل به چهار سال شد و ما به تازگی در حال برنامهریزی برای جهانگردی هستیم.
نگرانیهای جدی شما درباره این سفر چه بود؟
انسیه: من از سفر و چالشهای آن ترس بیشتری داشتم و مهدی از من جسورتر بود. این نگرانی وقتی بیشتر شد که من و مهدی اصلا دوست نداریم مایه زحمت کسی باشیم و دوست داریم حتی وقتی به منزل دوستانمان میرویم به نوعی محبت آنها را جبران کنیم.
با همین نگاه من شخصا جسارت و روحیه کولهگردی را ندارم و یکی از دلایل انتخاب ون لایف هم این بود که ون بسیاری از نیازهای ما را بر طرف میکند. با توجه به هزینه سبک ون لایف و روحیه من و مهدی تمام تلاش ما این بود که از نظر مالی در نقطهای باشیم که اگر مشکلی پیش آمد بتوانیم آن را حل کنیم و برای دیگران دردسر درست نکنیم. در این مسیر من خیلی مقاومت و احتیاط بیشتری داشتم که با حمایت مهدی مصم شدم.
چالش بعدی هم بیماری سرطان من بود. وقتی خواستیم سفر را شروع کنیم با بیماری من روبهرو شدیم که سفر را چند ماهی به تاخیر انداخت.
بیماری که شاید خیلیها بعد از مواجه شدن با آن سفر را کنار میگذاشتند.
انسیه: بله. ولی با همراهی مهدی من از بیماری هم عبور کردم و حتی میتوانم بگویم عمر دوباره خود را مدیون تصمیمی که برای سفر گرفتیم هستم. من وقتی متوجه بیماری شدم که تصمیم گرفتیم برنامه سفر را عملیاتی کنیم. شاید اگر میخواستیم به همان روند کاری شلوغ ادامه دهیم من اصلا پیگیر وضع جسمم نمیشد و فرصتها از دست میرفت.
خیلیها به مهدی میگویند خوش به حالت که همسرت همراه تو است، ولی واقعیت این است که این همراهی دو طرفه است و مهدی بسیار با من همراه است و چالشهای بسیاری را مدیریت میکند.
از چالشهای متفاوت تا مردمی مهربان
بزرگترین چالشها و سختیهای سبک زندگی شما کدام بود؟
انسیه: یکی از مهمترین آنها مسئله حریم خصوصی است. خانمها در ایران برای سفر محدودیت بیشتری در حوزه حریم شخصی دارند، به خصوص وقتی بخواهید در ماشین زندگی کنید.
مسئله دیگر این است که امکان دارد شب در پارکی باشیم و ناگهان جمعی دنبال شادی تا نیمه شب باشند یا ترافیک و صداهای اضافی باشد. پارک خانه ما نیست و آنها همسایه نیستند که بگویند زمان مشخص و محدودی دارند.
استرس جایی ماندن هم چیزی است که گاهی پیش میآید، چون ما در بسیاری از زمانها تنها هستیم و به خاطر سبک سفری که داریم کسی نمیتواند همراه ما شود.
استرس و چالش بعدی هم هزینههایی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. ما کار را کنار گذاشتیم، در حالی که اگر کار را داشتیم از نظر مالی وضعیت بسیار متفاوتی داشتیم.
با این همه چالش و محدودیتها فکر برگشت به خانه به سر شما نزد؟
این سوال را مدام از من میپرسند. نمیتوانم دروغ بگویم و بگویم همه چیز از روز اول عالی بود و هیچ مشکلی وجود نداشت. خیلی وقتها دلم برای خانه تنگ شده، اما در این سالها همیشه از انتخابم راضی بودم. این سفر با تمام چالشها و سختیها برای ما خوبیهای بسیاری داشته است.
اشارهای به تفاوت سبک سفر خود با دیگران داشتید. این تفاوت در چیست؟
انسیه: خیلیها برای یک سفر دو سه روزه به یک شهر میآیند و میخواهند در این مدت کل شهر را بگردند. ما اینطور سفر نمیکنیم و عجله نداریم. ما هر جایی که برسیم آن جا زندگی میکنیم و با فرهنگ، مردم، سبک غذا و همه چیز آن آشنا میشویم و آن را درک میکنیم و عجله نداریم. ما میخواهیم با مردم و فرهنگ هر منطقه زندگی کنیم.
برخورد مردم با شما چطور بود؟
انسیه: عالی بود. ما همیشه با استقبال مواجه بودیم. از مردم عادی تا پلیس راه و گمرک همه استقبال بسیار خوبی از ما داشتند و ما با سیل مهربانی مردم مواجه بودیم.
جذابترین ویژگی گردشگری ایران مردم هستند
مهمترین ویژگی ایران که در سفرها به چشم شما آمد چه بود؟
انسیه: ما تجربه سفر خارجی به جایی مثل ترکیه را هم داریم و باید گفت که ایران پتانسیل گردشگری خوبی دارد، اما کشوری مثل ترکیه از ظرفیتهای خود بهتر استفاده میکند. شما میبینید که ساحل ترکیه تمیزتر است، در حالی که ساحلهای ایران روز به روز در حال از دست رفتن است. متاسفانه ما در حال نابودی طبیعت ایران هستیم و خیلی چیزها را باور نداریم. هنوز باور نکردیم هر آسیب به طبیعت آسیب به خودمان است. متاسفانه بخشی از این محصول ناآگاهی مردم است، مردمی که بسیار مهربان هستند، اما آگاهی ندارند.
به نظر من این مهربانی مردم مهمترین ویژگی ایران بود. شما شاید جنگل و ساحل بهتر- یا حداقل تمیزتر و سالمتر- از جنگل و ساحلهای ایران در نقاط دیگر دنیا پیدا میکنید، اما مردم ایران و مهربانی آنها واقعا خاص است.
در تمام این سفرها کجای ایران را بیشتر دوست داشتید؟
انسیه: من شخصا ساحلهای جنوب مثل ساحل عسلویه را بسیار دوست داشتم و باور نمیکردم این ساحلها وجود دارد. لحظههای حضور در ساحلهای جنوب را فراموش نمیکنم و حاضرم هزاران بار آن لحظات را زندگی کنم. من زمانی فکر میکردم دریا تکراری است، اما وقتی در دوران کرونا دو ماه در ساحل قشم بودم فهمیدم لحظاتی که در ساحل حضور دارید هیچ وقت تکراری نمیشود.
چطور برای زندگی به سبک ون لایف آمده شویم؟
چطور میتوان برای زندگی ون لایف آماده شد و تشخیص داد مناسب این سبک زندگی هستیم یا نه؟
انسیه: اول از همه شرایط مالی است که باید بپذیرید سختتر میشود. ما وقتی کار میکردیم به نقطهای رسیده بودیم که برای خرید هر چیزی که علاقه داشتیم مشکل چندانی نداشتیم و هر سفری که میخواستیم میرفتیم. اما حالا ماهانه درآمدی در حدود حقوق حداقلی داریم و شرایط مالی سختتر است.
دومین نکته این است که آن قدر به خودمان اعتماد داشته باشیم که بدانیم در صورت برگشت از سبک زندگی ون لایف میتوانیم دوباره کسبوکاری بر پا کنیم. خود ما امروز هیچ راهی برای بازگشت و احیای شرکتی که داشتیم نداریم، اما من از خودم مطمئن بودم که اگر بخواهم برگردم میتوانم دوباره یک کسبوکار جدید راه اندازی کنم.
انسیه: هر کسی باید علایق و روحیه خود را بشناسد و خودشناسی داشته باشد و ببیند چند مرده حلاج است و به چه سبک سفری علاقه دارد.
مهدی: دقیقا. خیلیها میگویند که دوست دارند با ون سایز کوچکتری سفر را آغاز کنند. شدنی است؟ من میگویم بله میشود! خیلیها پیاده، با دوچرخه یا با موتور سفر میکنند.
سبک سفر هر کسی به نگاه و علاقه و شرایط جسمی و روحی او بستگی دارد. ما به خاطر شرایط جسمی انسیه بعد از دوره بیماری ملزم بودیم که ماشین سایز بزرگ تهیه کنیم که حمام و سرویس بهداشتی داشته باشد و حداقل امکانات خوبی داشته باشیم. اما هرکسی با هر شرایطی که برایش بهتر است باید سفر کند و نیازی نیست که حتما مدل خاصی را در ذهن داشته باشیم.
ون لایف را چطور تعریف میکنید؟
ون لایف به معنای فارغ شدن از زمان و مکان است. شما در بسیاری از سبک سفرها مجبور هستید در زمان مقرر در مکان مقرر باشید، اما در ون لایف شما هر وقت که دلتان بخواهد میتوانید هر جایی که دوست داشتید بروید. شما در ون لایف در لحظه تصمیم میگیرید کجا کمپ کنید و چه مدت آن جا بمانید. البته ما یک نقشه راه کلی داریم، ولی این که چند روز کجا بمانیم در اختیار خودمان است و به مرور زمان در سفر مشخص میشود.
انسیه: شما حتی اگر بهترین ویلا را هم داشته باشید همیشه در همان نقطه هستید و نمیتوانید به نقاط دیگر بروید، اما در ون لایف شما هر لحظه هر مکانی را که دوست دارید تجربه کنید و مجبور نیستید که در یک نقطه بمانید. وقتی از ما میپرسند که خسته نمیشوید من میگویم از چه؟ ما مسافر نیستیم، زندگی میکنیم. فرق ما این است که به جای یک نقطه در نقاطی که دلمان میخواهد زندگی میکنیم.
بزرگترین دست آور سفر به سبک ون لایف برای شما چه بود؟
انسیه: شاید بزرگترین دست آورد سفر ما دوستان بسیار خوب و آدمهای جالبی بود که هر کدام برای ما درسهای بزرگی داشتند و بدون سفر رفتن ما هرگز آنها را نمیشناختیم. دوستانی که در طول سفر پیدا کردیم که واقعا میتوانیم روی آنها حساب کنیم.
نظر شما