سلام نو – محمدعلی صفآرا: جنگ جهانی سوم چه زمانی و چگونه آغاز میشود؟ این پرسشی است که پس از پایان جنگ جهانی دوم بارها مطرح شد. همه مطمئن بودند انسانی که دو جنگ جهانی را تجربه کرده، میتواند سومی را هم رقم بزند.
حالا پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، در تازهترین گفتوگوی خود با اشاره به این مسئله گفته است: امروز برای من جنگ جهانی سوم اعلام شده است. چه بر سر بشریتی میآید که در یک قرن سه جنگ جهانی داشته است؟ این برای بشریت بد و یک مصیبت است. امروز برای من جنگ جهانی سوم اعلام شده است. چه بر سر بشریتی میآید که در یک قرن سه جنگ جهانی داشته است؟ این برای بشریت بد و یک مصیبت است.
پیش از پاپ جورج سوروس، میلیاردر مشهور که همیشه دستی در سیاست دارد ادعا کرد که حمله روسیه به اوکران میتواند آغازگر جنگ جهانی سوم باشد و حتی تمدن هم ممکن است از آن جان سالم به در نبرد. او بهترین و شاید تنها راه برای حفظ تمدن غرب را شکست دادن پوتین در اسرع وقت دانست.
پیش از این البته بارها و بارها پیش بینیهایی درباره جنگ جهانی سوم شده است. مثلا دونالد ترامپ درست چند روز پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ هشدار داد: «اگر به حرف هیلاری کلینتون گوش بدهیم بر سر سوریه به جنگ جهانی سوم میرسیم.»
در سال ۲۰۱۷ و در زمان سخنرانی ولادمیر پوتین درباره هوش مصنوعی ایلان ماسک ادعا کرد که هوش مصنوعی درگیری جهانی بعدی را سرعت میبخشد و یکی از عوامل اصلی جنگ است.
اما واقعیت این است بیشتر این اظهارات، از اظهارات پاپ تا حرفهای ماسک، ادعاهایی اخلاقی یا رسانهای هستند که در جهت هشدار یا بهرهبرداری سیاسی گفته شدند.
با این همه شاید بتوان با کمی ارفاق حرف رهبر کاتولیکهای جهان را تا حدودی درست ارزیابی کرد و پذیرفت که جنگ جهانی سوم کموبیش آغاز شده است، هر چند هنوز امکان جلوگیری از گسترش آن وجود دارد.
بسیاری گمان میکنند جنگ جهانی سوم الزاما نبردی مستقیم و اتمی بین آمریکا و روسیه یا آمریکا و چین است، اما هیچ الزامی وجود ندارد که چنین باشد. روسیه، آمریکا و چین به عنوان سه قدرت مطرح اتمی دنیا به خوبی میدانند که استفاده از موشک اتمی باید گزینهای بعد از گزینه آخر باشد.
عواقب یک جنگ اتمی برای دنیا غیرقابل محاسبه است و میتواند به تمدن و حیات بشری ضربهای کاری بزند. اگر آمریکا، روسیه و چین دست به بازی با بمب اتمی بزنند آن وقت باید احتمال استفاده بمب اتم توسط پاکستان، هند، فرانسه، بریتانیا و رژیم اشغالگر قدس را هم در نظر داشت. این تصویر یک فاجعه غیرقابل کنترل و بیپایان است.
همین نگاه بود که جنگهای نیابتی را ایجاد کرد، جنگهایی که در آن طرفهای نبرد به جای درگیری مستقیم با حمایت از نیروهای مطلوب خود به شکل غیرمستقیم وارد نبرد میشدند. بیشتر این جنگهای نیابتی در خاورمیانه قابل مشاهده است.
جنگ سایبری گونهای دیگر از نبرد است که جایگزین رویارویی مستقیم شده. جنگ سایبری نه تنها باعث به دست آمدن اطلاعات جذاب برای مهاجمین میشد بلکه امکان خرابکاری مستقیم را فراهم میکرد. مشهورترین نمونه نبرد سایبری برای ما ایرانیها بدافزار «استاکسنت» است که از محصول همکاری مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی بود و برای خرابکاری در تاسیسات هستهای نطنز طراحی شد.
پس از حمله روسیه به اوکراین اما نبردهای قدرتهای جهانی وارد سطح جدیدی شد. یکی از قدرتها مدعی جهان وارد جنگ مستقیم با کشوری شد که حمایت صریح رقبای سنتی آن را دارد. آمریکا و اروپا برای مقاومت اوکراین در برابر روسیه کمک بسیاری به این کشور کردند، اما این کمکها تا جایی است که به درگیری مستقیم با روسیه منجر نشود.
آمریکا با وجود تغذیه اطلاعاتی اوکراین تا امروز حاضر نشده که بر فراز این کشور منطقه پرواز ممنوع اعلام کند. در کنار این ظاهرا هر سلاحی هم به طرف اوکراینی تحویل داده نمیشود.
این مُدل از رویارویی را باید سرآغاز جنگ جهانی سوم به شکل عملیاتی دانست، آغازی که میتواند با ورود درگیری چین و تایوان به فاز نظامی تبدیل به یک جنگ تمام عیار و مستقیم شود. البته چین ذاتا از روسیه قدرتی محتاطتر است که وزن مسائل اقتصادی در تصمیمگیریهای آن بسیار سنگین است. در طرف مقابل آمریکا هم مایل نیست به سادگی وارد یک تقابل نظامی مستقیم با قدرتهای اتمی جهان شود.
با این همه و با تمام اما و اگرها نباید زورِ تولید کنندگان سلاح را دست کم گرفت، آنها با داشتن نفوذ بین سیاستمداران، نیروهای امنیتی و اهالی اقتصاد میتوانند هر معادلهای را عوض کنند.
نظر شما