به گزارش سلام نو، کلاب هاوس خبرآنلاین روز یکشنبه پنجم تیرماه با موضوع "مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا احیای برجام یا مسیری تازه" با حضور کارشناسان حوزه بین الملل و سیاست خارجی برگزار شد.
در این نشست مجازی دیاکو حسینی در تحلیل از سرگیری مذاکرات احیای برجام گفت: به نظر می رسد در چند روز اخیر، با سفر لاوروف، بورل و الکاظمی به ایران و گفتگوی تلفنی وزیرخارجه با همتای چینی، پویایی تازه ای به وجود آمده که نشان دهنده یک جهش و تفاوت با دورهای قبلی گفتگو است. به خصوص اینکه به گفته بورل قرار است گفتگوها در یکی از کشورهای منطقه یعنی احتمالا قطر برگزار شود.
وی با تاکید بر اینکه چنین روندی باید یک نقطه عطف تلقی شود چرا که فرصتی که ایران باید به جمع بندی برسد بسیار کوتاه است گفت: علاوه بر این تکاپوهای منطقه ای نیز افزایش یافته و نشان دهنده مساله ای مهم نسبت به دوره های پیشین است. به نظر می رسد همه طرف ها به رغم همه فراز و نشیب ها، اختلافات در مذاکرات، درباره این موضوع توافق قطعی دارند که هیچ سناریو و انتخابی به جز احیای برجام برای طرفین وجود ندارد که بتواند حداکثر منافع را برای همه طرفین در این مقطع تامین کند.
حسینی با اشاره به اینکه اختلافات باقی مانده صرفا چانه زنی هایی است که در دقیقه ۹۰ برای گرفتن حداکثر امتیاز صورت می گیرد گفت: البته این بدان معنا نیست که ایران از خواسته خود مبنی بر خروج سپاه پاسداران از لیست ادعایی آمریکا صرفنظر خواهد کرد. معتقدم که باید توقع داشته باشیم که توافق احیای برجام صورت بگیرد و سلسله ای از گفتگوها در آینده ادامه داشته باشد.
وی در خصوص انتخاب قطر برای انجام مذاکرات احیای برجام گفت: انتخاب یک کشور در منطقه برای مذاکرات خیلی نمادین به نظر می رسد برای اینکه هیچ ضرورتی برای این اقدام وجود نداشت، مگر اینکه تفاهمی به منظور تحکیم برجام با هدف گفتگوها در سطوح مختلف شکل گرفته باشد. که البته خبر خوبی است و ما می توانستیم پیش از این نیز به این سمت حرکت کنیم. در دولت قبل هر گونه گفتگوهای منطقه ای خط قرمز و به معنای واگذاری قدرت منطقه ای و موشکی تلقی می شد اما در حال حاضر ما شاهد برگزاری چنین قالب از گفتگوهایی در آینده نزدیک خواهیم بود. در این گفتگوها ایران می تواند در راستای خواسته های خود بدون اینکه خدشه ای به منافع ملی وارد شود حرکت کند.
حسینی در بخش پایانی این نشست مجازی گفت: در دوره های گذشته وقتی مذاکرات به بن بست می رسید طرفین آماده بودند تا از طریق اهرم سازی فشار وارد کنند اما در حال حاضر با توجه به شرایط ایران و غرب چنین زمینه ای فراهم نمی شود. اوضاع اقتصادی ایران اصلا مناسب نیست و میزان نارضایتی اجتماعی بسیار بالاست و هر گونه تنش اضافه در این مقطع می تواند به نوسان های بزرگ در اقتصادی ایران شدت دهد و در نتیجه اوضاع را بی ثبات تر کند. بنابراین فکر نمی کنم که راهبرد تصمیم گیرندگان ایران این باشد که با بن بست رساندن مذاکرات و اهرم فشار آمریکا با مجاب به دادن امتیازها کنند. در طرف مقابل آمریکا نیز در شرایط مطلوبی نیست چرا که بایدن بارها نشان داده است تمایلی به درگیری بیشتر در منطقه دوردست یعنی خاورمیانه ندارد. به علاوه این آمریکا درگیر یک جنگ نیابتی علیه روسیه است و باز کردن یک جبهه تنش جدید تمرکز ایالات متحده را از اوکراین دور کند و دست روسیه را برای پیشرفت های بیشتر باز کند. پیشرفت هایی که نتایج آن اثرات استراتژیک عمیقی در توازن جهان دارد.
وی با اشاره به اینکه ایران نسبت به نقطه ضعف آمریکا و آمریکا نیز نسبت به نقطه ضعف ایران آگاه است گفت: اگر عقلانیتی در کار باشد در این صورت هیچ راه حلی جز پایان دادن به این بازی های سیاسی و نظامی نیست و رسیدن به توافقی که کم و بیش طرفین را راضی نگه دارد و در عین حال پنجره های دیپلماسی را به منظور مذاکره برای اختلافات باقی مانده باز نگه دارد طبعا بهترین گزینه ممکن است.با توجه به اخباری که می شنویم یعنی تحرکات دیپلماتیک در چارچوب منطقه و گزارش وال استریت ژورنال درباره نشست آمریکا و اسرائیل وکشورهای منطقه، به نظر می رسد که کشورهای منطقه نیز به این نتیجه رسیدند که گزینه ای جز احیای برجام وجود ندارد. اما برجامی احیای خواهد شد که به نگرانی های منطقه ای، برنامه های موشکی و پهپادی ایران رسیدگی نمی کند. در نتیجه ایجاد سلسله ابتکاراتی که بتواند به این نگرانی ها رسیدگی کند لازم است و روند شروع شده است. این تمایلات در نهایت نشان می دهد که آمریکا میلی به تنش و جنگ با ایران ندارد و همچنین ناشی از این برداشت است که احیای برجام احتمالا از نگاه کشورهای منطقه حتمی خواهد بود. در عین حال نیاز است که تفاهمی به منظور ادامه مذاکرات شکل بگیرد؛ چه درباره نگرانی هایی که آمریکا و متحدانش از برنامه های موشکی و منطقه ای ایران دارند و چه درباره نگرانی های ایران در خصوص لغو کامل، واقعی و قابل راستی آزمایی تحریم ها و حتی فراتر از تحریم های هسته ای.
انتخاب قطر یا هر کشوری در حاشیه خلیج فارس همانطور که اشاره کردم جنبه نمادین دارد و می تواند به این معنا باشد که طرفین به تفاهم می رسند که سایر نگرانی ها را از طریق مذاکرات به پس از احیای برجام رفع کنند. در نهایت به نظر می رسد که مذاکرات برجام بدون اینکه ایران و آمریکا از خواسته های خود عقب نشینی کنند به نتیجه خواهد رسید. بلکه این خواسته ها را می توانند به آینده موکول کنند.
نظر شما