فرهنگ و هنر: طلاق در نظر اسلام منفورترین کار ممکن است و آن را کاری حرام می داند که شما با دانستن دیدگاه قرآن به این امر متوجه حساسیت موضوع می شوید.
طلاق از منفورترین و حرام ترین حلال های خداوند است که عرش خدا را به لرزه در می آورد. طلاق آخرین راه حل برای رهایی از زندگی فرو پاشیده است. در سالیان اخیر این معضل اجتماعی در میان خانواده ها گسترش زیادی پیدا کرده است و آمارها از افزایش طلاق در مناطق مختلف کشور در شهرها و حتی روستاها خبر می دهد. این مکروه اما حلال خداوند مشکلات بسیاری برای زنان و مردان به ویژه برای فرزندان به وجود می آورد.
اما صادق (ع) فرموده اند:
خداوند خانه ای را که در آن مراسم عروسی باشد، دوست می دارد و خانه ای را که در آن طلاق باشد، دشمن می دارد و هیچ چیزی در پیشگاه خداوند، منفورتر از طلاق نیست.
حق طلاق در قرآن با کیست؟
در اسلام بر طبق آیات قرآن و احادیث و سنت امامان و پیامبر، حق طلاق به مردان داده شده است. با بررسی آیات قرآن، احادیث، سنت پیامبر و امامان به وضوح می توان دریافت که حق طلاق برای مردان عنوان شده است که تنها و فقط به دلیل فطرت و طبیعت زن و مرد و نقش آنها در تشکیل و حیات زندگی زناشویی است.
طلاق از دیدگاه قرآن
۱. توقعات نامحدود زن یا مرد یکی از مهمترین عوامل جدایی است، از عالم رؤیا و پندار بیرون آیند، اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند، طرف مقابل خود را به خوبی درک کنند، در حدودی که ممکن است توقع داشته باشند، از بسیاری از طلاقها پیشگیری خواهد شد.
۲. یکی دیگر از عوامل مهم طلاق عدم تناسب فرهنگ خانوادگی و روحیات زن و مرد با یکدیگر است، البته این مسئله باید قبل از ازدواج و جاری شدن خطبه عقد مورد توجه قرار گیرد. زوجین باید هم از لحاظمذهب و هم تناسب های دیگر در یک راستا باشند. رعایت این مسئله از بهم خوردن بسیاری از ازدواج ها جلوگیری می کند.
۳. دخالت های بی جا و زیاد اطرافیان و آشنایان در زندگی خصوصی و اختلافات زوج ها،یکی از عوامل مهم دیگر طلاق به شمار می رود.تجربه نشان داده است که هنگام بروز اختلافات ، اگر اطرافیان دخالتی در ماجرا نداشته باشند با گذشت زمان ، آتش اختلافات خاموش می شود. اما دخالت های نابه جا و تعصبات و جانبداری ها مشکل را بزرگتر و پیچیدهتر می کند. البته منظور از این موضوع ، دور ماندن خانواده ها از تمام مشکلات نیست ، بلکه آن دسته از مشکلات کوچکی است که به مرور زمان و تنها توسط خود زوجین حل می شود. اما هرگاه اختلاف و مشکلات به صورت ریشه دار و بسیار بزرگی شد با توجه به مصلحت خانواده و به دور از هر طرفداری تعصبانه ای بهتر است که بزرگترها دخالت کرده و زمینه صلح و رفع مشکل را فراهم کنند.
۴. اهمیت ندادن به خواسته های همدیگر در میان زوج ها مخصوصا نیازهای عاطفی و جنسی ادامه زندگی را برای زوج ها غیر ممکن می سازد. مثلا مردی که دوست دارد همسر خود را آراسته و پاکیزه ببیند اما با بی اعتنایی و ظاهر ژولیده و کثیف او رو به رو می شود. مخصوصا اگر در محیط اطراف آنها ، افرادی هستند که این موارد را رعایت می کنند اما همسر او نسبت به این موارد بی اعتنا باشد و همینطور در مورد مردان نیز این موضوع صدق می کند.
در روایات اسلامی اهمیت زیادی به این موضوع داده شده است، چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
لا ینبغی للمرئة ان تعطل نفسها؛ سزاوار نیست که زن بدون زینت و آرایش برای شوهرش بماند و در حدیث دیگر می فرمایند:و لقد خرجن نساء من العفاف الی الفجور ما اخرجهن الا قلة تهیئة ازواجهن ! زنانی از جاده عفت خارج شدند و علتی جز این نداشت که مردان آنها به خودشان نمی رسیدند.
۵. تسلط تجملات، اسراف و تبذیر بر شیوه زندگی خانواده ها از دیگر عوامل مهم طلاق است که به ویژه خانمها را در حالتی از نارضایتی دائمی نگه می دارد و با انواع بهانه های بی ارزش ، راه طلاق و جدایی از همسر را هموار می کند.
منظور از آیه طلاق در قرآن
آیات بسیاری درباره طلاق در قرآن وجود دارد ، حتی یک سوره نیز به نام "طلاق" نامیده شده است. با وجود این، برخی از افراد تنها آیه ۲۲۹ سوره بقره را آیه طلاق دانسته اند.
در این آیه خداوند می فرماید :الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ؛ طلاقِ رجعی دو بار است. پس از آن یا باید زن را بهخوبی نگاه داشتن، یا بشایستگی آزاد کردن. و برای شما روا نیست که از آنچه به آنان داده اید، چیزی بازستانید. مگر آنکه طرفین در به پا داشتن حدود خدا بیمناک باشند. پس اگر بیم دارید که آن دو، حدود خدا را برپای نمی دارند، در آنچه که زن برای آزاد کردن خود فدیه دهد، گناهی بر ایشان نیست. این است حدود احکام الهی پس، از آن تجاوز مکنید. و کسانی که از حدود احکام الهی تجاوز کنند، آنان همان ستمکارانند.
این آیه درباره جدایی زن و شوهر به صورت رجعی و احکام جدایی است. در این آیه به طلاق خلع نیز اشاره شده است. طبق این آیه، در طلاق رجعی مرد دو بار حق رجوع به همسر را دارد. رجوع و بازگشتن از روی حسن معاشرت، پرداخت کردن حقوق و مهریه زن در صورت طلاق و ضرر نرساندن به زنان در این آیه مورد تأکید خداوند قرار گرفته است. فقهای شیعه با توجه به عبارت «الطَّلاقُ مَرَّتانِ» آیه طلاق، جاری شدن طلاق در چند مجلس را معتبر دانسته و سه طلاقه شدن زن در یک مجلس را باطل میدانند.
بنا بر آیه طلاق، مرد در صورت جدایی نباید مهریه ای که به زن داده بازپس گیرد. همچنین برخی مفسران معتقدند، مرد چیزهای دیگری غیر از مهریه را که به همسر خود بخشیده را پس نگیرد.
در آیه طلاق، برای مرد در زمان رجوع به همسر یا در زمان ترک زن، شرایطی بیان شده که برخی از آنها بدین شرح است:
رجوع و بازگشت به زن باید از روی حسن معاشرت و با رفتار نیکو و به قصد اصلاح رابطه بین آنها باشد.
در صورت بازنگشتن مرد و ترک کردن همسر خود، باید این جدایی از روی احسان بوده و بعد از جدایی ضرری به زن نرسد، همچنین تمام حقوق او پرداخت شود. به نظر علامه طباطبایی، خداوند با این شرط مانع زیان کردن زنان شده است. طبرسی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که فرموده اند :زنی که برای بار سوم طلاق داده شده پس از سپری شدن زمان عده، جدایی اش حاصل می شود.
در این آیه علاوه بر طلاق رجعی که از سوی مرد بوده، به طلاق خلع که مربوط به پیشنهاد طلاق از سوی زن است، نیز اشاره شده است. بنا بر متن آیه طلاق و گزارش مفسران، طلاق خلع برای جلوگیری از گناه کردن زنان بوده، زیرا از شرایط ازدواج، رفتار خوب، نیکی کردن و وفادار بودن است و زن در صورت عدم علاقه به مرد ممکن است که به این شرایط پایبند نباشد.
منظور از آیه عده طلاق
بیشتر آیات مربوط به طلاق در قرآن اغلب مربوط به پس از طلاق و دوران “عده” می باشند. این دوره ی زمانی یکی از دوره های بسیار حساس در دوران زندگی زناشویی می باشند که آیات بسیاری در خصوص احکام آن آمده است و تمام این آیات بیش از آن که به مسئله طلاق پرداخته باشد، مستقیم یا غیر مستیقم به تشویق برای بازگشت به زندگی خانوادگی اشاره نموده است.
به طور مثال در آیات مربوط به طلاق در سوره بقره،۱۲ بار کلمه “معروف” تکرار شده است که نشان دهنده احترام به حقوق دیگران ، عدم سوء استفاده از حقوق آنها و اتخاذ یک روش محترمانه و نیکوکارانه می باشد.
اولین آیه سوره طلاق "آیه عده طلاق" نامیده می شود:یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن ولا یخرجن الا ان یاتین بفاحشة مبینة وتلک حدود الله ومن یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه لا تدری لعل الله یحدث بعد ذلک امرا؛ "ای پیامبر چون زنان را طلاق گویید در زمانبندی عده آنان طلاقشان گویید و حساب آن عده را نگه دارید و از خدا پروردگارتان بترسید آنان را از خانه هایشان بیرون مکنید و بیرون نروند مگر آنکه مرتکب کار زشت آشکاری شده باشند این است احکام الهی و هر کس از مقررات خدا(پای) فراتر نهد قطعا به خودش ستم کرده است نمی دانی شاید خدا پس از این پیشامدی پدید آورد.
نظر شما