فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: سوپر انقلابیها همان تندروهای اصولگرا هستند که به باور من تربیت دینی نشدهاند. از حرمت شکنی اشخاص، تا اتهام زنی، تا ایجاد بی آبرویی بدون ارائه دلیل موثق یا بهتر است بگویم دروغ گویی تا هتک حیثیت و آبروی اشخاص در حالی که حرمت آبروی مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است ...، از روشهای مدعیان انقلابی گری و تندروهاست.
به گزارش سلام نو به نقل از ایلنا، اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سؤال که آقای قالیباف در روزهای اخیر علیه سوپرانقلابیها صحبت کرده، مقصود وی چیست، گفت: فکر کنم خوب است یک بار دیگر واژه انقلابی و سوپرانقلابی تعریف شود. شاید بتوان گفت زیر و رو شدن یک مجموعه، بهم ریختگی و تغییراتی که منتهی به دگرگون شدن نظام شود را بتوان انقلاب نامید، طبعاً این تغییر در یک برهۀ زمانی روی میدهد و سپس ثبات و آرامش به وجود میآید. چون اگر جامعهای همواره در حال تغییر باشد و ثبات پیدا نکند، نمیتواند به سازندگی و توسعه برسد. مثل انقلاب اسلامی که در سال ۱۳۵۷ روی داد اما پس از آن برای اینکه بتواند اقتدار پیدا کند، سعی شد تا هرچیز در جای خودش قرار گیرد تا بتواند به اقتدار برسد و نشانی از یک حاکمیت توسعهیافته را به نمایش گذارد. متأسفانه در این مقطع زمانی و این برهه از تاریخ بعضی فکر میکنند همچنان باید انقلابی باشند و این یعنی هیچ چیز در جای خودش نباشد.
وی افزود: آقای قالیباف به این موضوع توجه کرده و مدعیان انقلابیگری را مورد نقد قرار داده. قاعدتاً مراد او این است که مفاهیم معانی خود را از دست داده و مصادره به مطلوب شدهاند. تا جایی که عدهای به هم ریختگی و بیثباتی را جایگزین برخورداری از روحیه پایبندیبه اصول اولیه انقلاب میدانند و برای رسیدن به خواستههای خود واژۀ انقلابی بودن را با خود حمل میکنند. البته بیان این مسئله توسط آقای قالیباف عمدتاً ناظر به این موضوع است که خود او یکی از کسانی است که مورد هجمۀ همین سوپرانقلابیها قرار گرفته رویدادهایی که امروز در شهرداری رخ داده و تقریباً اکثر کسانی که توسط آقای قالیباف گماشته شدند، معزول شدهاند نشان از همین موضوع دارد اگرچه تخلفاتی که در دورۀ شهرداری ایشان روی داد کم نبوده و از موضوعات قابل تأمل است.
وی افزود: اعتراض ایشان به رفتارهایی که به نام انقلابی بودن مطرح میشود عمدتاً به این دلیل در بیان ایشان عنوان میشود که خودش را از رفتارهایی که سوپر انقلابیهای امروز از خود نشان میدهند، مبری کند. بهتر است بگویم بیان ایشان بیشتر کاربرد رسانهای دارد. به ویژه اینکه انتخابات مجلس نزدیک است و رأی مردم مورد نیاز است. البته ناگفته نماند که آقای قالیباف از کسانی است که توسط همین سوپرانقلابیها مورد تهاجم است و اعتراض او به رفتار آنها میتواند معنای اعتراض به اتهاماتی باشد که همین سوپرانقلابیها بر او وارد کردهاند. به هرحال موضعگیری ایشان مثبت است به هر دلیل و علتی که باشد.
اشرف بروجردی در پاسخ به این سوال که سوپرانقلابیها چه تصویری از خود ارائه کردهاند؟ آیا میتوان گفت سوپر انقلابیها همان تندروها هستند، گفت: قطعاً سوپرانقلابیها همان تندروهای جریان اصولگرا هستند که به باور من تربیت دینی نشدهاند. از حرمتشکنی اشخاص، تا اتهام زنی، تا ایجاد بی آبرویی بدون ارائه دلیل موثق یا بهتر است بگویم دروغ گویی تا هتک حیثیت و آبروی اشخاص در حالی که حرمت آبروی مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است، از روشهای مدعیان انقلابیگری و تندروها است. طبعاً هر کسی که در این انقلاب و امروز در جمهوری اسلامی برای حفظ و ثبات و پایداری جامعه همه هستی خود را در طبق اخلاص گذاشته معترض خواهد بود. امروز بسیاری از صاحبان اصلی انقلاب عزلتنشین شدهاند و حتی از توان و تجربه آنها استفاده نمیشود که مملکت بتواند از سرمایه انسانی خود که برای آن هزینه کرده بهره ببرد و متأسفانه همین مدعیان انقلابیگری یکهتاز میدان شدهاند و تقریباً در تمامی نهادها و دستگاههای دولتی به قلع و قمع نیروهای اصیل پرداخته و تقریباً ریشه انقلاب را دچار آسیب و تخریب کردهاند.
اشرف بروجردی در پاسخ به این سوال که این گزاره چقدر به موضوع گشت ارشاد از سوی قالیباف میتواند اشاره داشته باشد، گفت: طبعاً یکی از روشهای غلط همین گشت ارشاد است که نسل امروز را دینگریز کرده و از این دست اقدامات مثل بر هم زدن کنسرتها و سخنرانی سخنرانانی که مورد نقد آنها هستند و اظهارنظرهای بی مایهای که تصویر مخدوشی از دین عرضه میکند و دهها رفتار غیرمنطقی و مخرب که موجب آزار جامعه است و حتی متدینین نسبت به آنها معترض هستند.
اشرف بروجردی در پاسخ به این سؤال که با توجه به مدت زمان باقی مانده تا انتخابات، مجلس شورای اسلامی مجلس انجام چه کارهایی را باید در اولویت خود قرار دهد، گفت: مجلس تا امروز اقدام اثرگذاری برای پیشرفت جامعه انجام نداده بلکه برعکس رفتارهایی داشته که آسیب آن متوجه سیاستهای نظام و نهایتاً مردم شده است. وقتی مجلس رأی به عدم تصویب برجام و انجام توافق میدهد زیانش را چه کسی متحمل میشود. آیا جز این است که آثار اقتصادی و تحریمها بر مردم بیشتر میشود؟ اصولاً اکثر نمایندگان مجلس دانش دیپلماسی ندارند. گویی عدهای افراد احساسی و بدون فهم درست سیاسی اقداماتی انجام دادند که شأن نظام را زیر سؤال بردهاند.
وی در پاسخ به این سؤال که رفتار مجلس با دولت باید به چه شکلی باشد، گفت: اولاً نمایندگانی که صاحب نظر هستند به تعداد انگشتان دو دست بیشتر نیستند بنابراین نمایندگان این دوره کاردان نیستند که بخواهند بقاء خودشان را تضمین کنند. ثانیاً مجلس بهتر است به وظیفه اصلی خودش که نظارت بر عملکرد دولت و تصویب قوانین کارآمد است، بپردازد. استیضاح کردن جز اتلاف وقت اثر دیگری ندارد. بهتر است برای وضع قوانین اثربخش در سرنوشت مردم تلاش کنند.
نظر شما