به گزارش سلام نو، مشهور است که خندیدن با صدای بلند دوای هر دردی است، اما یک پژوهش تازه نشان داده که خندیدن ناگهانی میتواند برای سلامتی مضر هم باشد، و منجر به پاره شدن همه بخیهها در برخی از افراد میشود.
مطالعه پژوهشگران دانشگاههای بیرمنگام و آکسفورد بر روی مورد مزایا و معایب خندیدن با صدای بسیار بلند که روی پروندههای ۱۹۴۶/۱۳۲۵ به این سو انجام شده، نشان داده است که خندیدین ناگهانی با صدای بلند میتواند سبب حمله قلبی، پاره شدن گلو و حتی بیاختیاری ادراری شود یا به عبارت دیگر، خندیدن با صدای بلند میتواند مشکلات سلامتی جدی را به دنبال داشته باشد.تحقیقی جدید در مورد مزایای خندیدن در بیماران نشان داده که نه تنهاخنده بر هر درد بی درمان دوا نیست بلکه حتی میتواند منجر به حمله قلبی و آسم و بیاختیاری ادراری هم بشود.
در یک مورد، زنی مبتلا به سندرم قلب سریع، بعد از یک دوره قهقهه بسیار شدید، صدمه دید و از دنیا رفت و آشکار شده که قهقهه ناگهانی، میتواند سبب پاره شدن رگهای قلبی و یا پاره شدن گلو شود.
همچنین کشف شده که فرو بردن سریع نفس در طول خندیدن، در اغلب موارد سبب فرو بردن اجسام خارجی به داخل ریه میشود و همچنین میتواند حملههای آسم را تحریک کند.
علاوه بر این اثبات شده است که خندیدن بسیار شدید ممکن است سبب بیاختیاری و ایجاد فتق در افراد شود.
با این وجود، این مطالعه نشان از این دارد که خنده آرام میتواند اثرات مثبتی هم به همراه داشته باشد. خندیدن سفتی دیوارههای شریانها را کاهش میدهد، که به ادعای محققان خود میتواند آرام بخش باشد، ضمن این که باعث کاهش حملات قلبی هم میشود.
برای مثال، دلقکهای بیمارستانی عملکرد ریه را در بیماران مبتلا به انسداد ریوی بهبود می بخشیدند، و خندیدن در کل روز هم، منجر به به سوزاندن ۲۰۰۰ کالری میشود و قند خون را در بیماران دیابتی کم میکند.
خندیدن باروری را هم افزایش میدهد: ۳۶ درصد از مادرانی که بعد از IVF (لقاج خارج از رحم) و انتقال جنین توسط یک دلقک خندانده شده بودند، باردار شدند، در حالی که برای گروه کنترل، این رقم تنها ۲۰ درصد بود.
به گفته این پژوهشگران، تحقیق آنها این دیدگاه عمومی را که خنده بلند سراسر فایده است، به چالش میکشد اما می افزایند که شوخی و خوش خلقی در هر حالی سبب کاهش خطر آسیب میشود و میتواند مفید واقع شود.
آنها چنین نتیجه گرفتند که هنوز باید پژوهش بیشتری انجام شود تا معلوم شود که آیا «جوکهای مزخرف شما را مریض میکند و شوخیهای خنک موجب چاییدن میشود» یا خیر!
نویسندگان این تحقیق میگویند: «ما اثرات خنده را به دو دسته سودمند و مضر طبقهبندی کردیم، این طبقهبندی منجر به یک تشخیص صریح میشود. هرچند برخی از اثرات همانند کاهش آستانه اغوا شدن را نمیتوان به طور مشخص در یکی از این دو دسته طبقهبندی کرد. شاید برخی از پژوهشگران، فواید خنده را نادیده بگیرند، آنها زیادی جدی هستند. احتمالا گروه دیگری هم باشند که از ضررهای آن چشم پوشی کنند. ما انها را قهرمانان خنده مینامیم»
افرادی که از خنده زیاد مرده اند!
عبارت "از خنده مُرد" معمولا زمانی بکار می رود که یک شخص با شنیدن موضوعی خنده دار یا دیدن صحنه ای طنزآلود کنترل خود را از دست بدهد و بی وقفه بخندد؛ اما در طول تاریخ مواردی بوده که فرد بر اثر شدت خنده واقعا مرده است.!
عبارت "از خنده مُرد" معمولا زمانی بکار می رود که یک شخص با شنیدن موضوعی خنده دار یا دیدن صحنه ای طنزآلود کنترل خود را از دست بدهد و بی وقفه بخندد؛ اما این عبارت همواره به معنای مجازی به کار نمی رود و در طول تاریخ مواردی بوده که فرد بر اثر شدت خنده واقعا مرده است.!
در این متن فهرستی از نام کسانی که را خواهید خواند که به صورت واقعی "از خنده مُرده اند".
الکس میچل
به گزارش پایگاه "توث کاتالوگ"، میچل یک کارمند انگلیسی بود که در سال ۱۹۷۵ هنگامی که یک قسمت از مجموعه کمدی انگلیسی "دا گودیز" را تماشا می کرد، کنترل خنده خود را از دست داد و با صدای بلند و به صورت متوالی به مدت نیم ساعت کامل خندید تا این که جانش را از دست داد. همسرش در نامه ای تشکرآمیز به مسئولان این برنامه، از این که سبب شدند ساعات آخر زندگی همسرش اینگونه مسرت بخش و هیجان انگیز باشد، قدردانی کرد.
دانوست ساوین ام
در سال ۲۰۰۳ یک راننده کامیون تایلندی به نام "دانوست ساوین ام" پس از دو دقیقه خنده متوالی درگذشت. همسرش گفت که در آن لحظه حضور داشت و با چشمان خود دید که نفس همسرش بعد از دو دقیقه خندیدن بند آمد؛ اما نتوانست مطمئن شود که مرگ وی به سبب سکته قلبی یا خفه گی بوده است.
اولی بنتزن
اولی بنتزن یک شهروند دانمارکی در سال ۱۹۸۹ صحنه ای از فیلم "یک ماهی به نام واندا" را تماشا می کرد، در این صحنه، مقداری سیب زمینی در بینی قهرمان فیلم گیر کرده بود؛ به نظر اولی بنتزن این صحنه آنقدر خنده دار بود که وی نتوانست جلوی خنده های خود را بگیرد و ضربان قلبش به ۲۵۰ و ۵۰۰ ضربان در دقیقه رسید. در واقع این طنز پلی برای رفتن بنتزن به جهانی دیگر شد.
کریسیبوس
کریسیبوس یک فیلسوف یونانی تصمیم گرفته بود که به الاغ خود مقداری شراب بدهد. از نوکر خود خواست تا این کار را بکند و خود منتظر ماند تا عکس العمل الاغ را ببیند؛ آنقدر ورجه وورجه الاغ مست برای وی خنده دار و مُضحک بود که فیلسوف از شدت خنده دچار خفه گی شد و بر اثر سکته قلبی مُرد.
فیتزیربرت
یک بیوه انگلیسی به نام فیتزیربرت هنگام تماشای نمایشی در اپرا، یکی از صحنه های نمایش توجه او را جلب کرد و گرفتار خنده های متوالی شد به گونه ای که وادار شد پوزش بطلبد و سالن را ترک کند؛ اما حتی پس از پایان نمایش نیز همچنان می خندید و از کنترل خنده های خود عاجز بود وی دچار خنده های هیستیریکی شد و تا صبح جان خود را از دست داد.
ویزلی بارسونس
در سال ۱۸۹۳ یک کشاورز از ایندیانا گرفتار موجی از خنده های غیرقابل کنترل به مدت یک ساعت شد تا این که از شدت خنده نفس نفس زد و پس از دو ساعت درگذشت.
زوکسیس
یک نقاش یونانی که ۵۰۰ سال قبل از میلاد می زیست. یک زن مُسن از او خواست تا تصویری از او به شکل الهه زیبای افرودیت ترسیم کند. به نظر می رسد که این تصویر آنقدر خنده دار بود که نقاش نتوانست جلوی خنده های خود را بگیرد و بر اثر آن مُرد.
توماس ارکوهارت
توماس ارکوهارت یک اشراف زاده اسکاتلندی بود که در سال ۱۶۶۰ با شنیدن خبر به قدرت رسیدن چارلز دوم، گرفتار خنده های متوالی و بی دلیل شد به گونه ای که خود نیز علت آنها را نمی دانست و به مرگ وی منجر شد.
مارتن پادشاه اراگون
در سال ۱۴۱۰ مارتنِ پادشاه یک غاز را به تنهایی خورد پس از آن دلقک یک لطیفه ای برای او تعریف کرد، این لطیفه به نظر مارتن آنقدر خنده دار بود که نتوانست خود را کنترل کند و در پی آن بر اثر شدت خنده و سوء هاضمه درگذشت.
نظر شما