سلام نو-سرویس گردشگری:شهر باستانی دارابگرد از جاهای دیدنی استان فارس به شمار میآید و تاریخ پرفراز و نشیبی را به خود دیده است. دارابگرد شهری باستانی و باابهت محسوب میشود؛ اما متاسفانه مورد بیمهری مسئولان قرار گرفته است. این شهر تاریخی در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده است.
کمی راجب شهر دارابگرد
شهر باستانی دارابگرد دارای قدمتی چند هزار ساله است و در جنوب شرقی استان فارس قرار دارد. دارابگرد اولین شهر مدور فلات ایران و جهان محسوب میشود. این شهر باستانی در شهریور ۱۳۱۰ به شماره ۱۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.شهر باستانی دارابگرد نام یکی از پنج شهرستان ایالت پارس در ایران قدیم بوده است و امروزه یکی از جاهای دیدنی داراب به شمار میآید. این شهر در ابتدا یک پایگاه نظامی مهم بود که در دوره هخامنشیان از آن بهعنوان محلی برای نگهداری اسیران رومی استفاده میشد. دارابگرد در دوره اشکانیان گسترش یافت و به شهر پررونقی تبدیل شد.در عهدنامه صلح میان امام حسن (ع) و معاویه، خراج این شهر به امام حسن (ع) واگذار شده بود. این مسئله نشان میدهد که این شهر در آن روزگار اهمیت زیادی داشته است. متاسفانه در حال حاضر از شهر تاریخی دارابگرد خرابهای بیشتر باقی نمانده است.
سرگذشت
در اساطیر و داستانهای ملی ایران، بنای شهر باستانی دارابگرد به دارابشاه، از نوادگان اسفندیار و هشتمین پادشاه ایران، نسبت داده شده است. بسیاری از مورخان و نویسندگان متقدم ایرانی ـ اسلامی در آثار و نوشتههایشان بر مبنای اساطیر و داستانهای ملی ایران، بنای شهر دارابگرد را از اقدامات دارابشاه میدانند. برخی نیز مانند ابنحوقل بنای شهر دارابگرد را به دارا پسر دارابشاه نسبت دادهاند. همچنین مطهر بنطاهر مقدسی معتقد است دارابگرد را بهمن، پسر اسفندیار، ساخته است.داراب مدت دوازدهسال پادشاهی کرد و پس از او پسرش دارا بر تخت سلطنت ایران نشست.
شهر دارابگرد در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
بسیاری از مورخان بر این عقیدهاند که داریوش کبیر بنای شهر باستانی دارابگرد را ساخته است. بهدلیل موقعیت خاصی که این شهر مدور داشت، بهعنوان مرکز ولایت دارابگرد برگزیده شد. کتیبه داریوش بزرگ در بیستون نخستین سند مکتوبی است که در آن به نام برخی از شهرها و ولایتهای پارس در عصر هخامنشیان اشاره شده است. نام این شهر نیز در کتیبه داریوش به چشم میخورد.
دوران اسلام
گروهی از مورخان معتقدند که فتح اولیه دارابگرد در سال ۲۳ هجری قمری و در جریان لشکرکشی سپاهیان عرب صورت گرفته است. بنا به گفته آنان، اهالی این شهر در برابر سپاهیان ساریه بن زنیم کنانی مقاومت و سرسختی کردند. گروه دیگری از مورخان بر این عقیدهاند که سپاهیان عرب به فرماندهی عثمان بن ابیالعاص در فاصله سالهای ۲۲-۲۳ هجری قمری به شهر دارابگرد حمله کردند. این شهر در برابر سپاه مسلمانان هیچ مقاومتی نکرد و اهالی با پرداخت جزیه از تعرض مصون ماندند.
در دوران مغول
در دوران ایلخانان مغول و تیموریان، شهر تاریخی دارابگرد مورد حمله قرار گرفت و خسارتهای زیادی دید.در این میان، روایت اول که فتح دارابگرد را به ساریه بن زنیم کنانی نسبت داده از صحت و اعتبار بیشتری برخوردار است.
در دوران صفویه و زندیه
در عصر صفویه، شهر دارابگرد با توجه حکام وقت و قرار گرفتن اراضی این شهر تحت عنوان «اراضی خاصه» رو به آبادانی رفت. این شهر تا دوران زندیه از ولایتهای مهم فارس بود.
در دوران قاجار
در عصر قاجار، شهر دارابگرد بهدلیل دارا بودن اراضی وسیع و حاصلخیز مورد توجه حکام ایالتی قرار گرفت. با استقرار ایالات ترک و عرب در اطراف، این شهر به صحنه منازعات و درگیریهای حکومت و ایالات تبدیل شد. متاسفانه در این عصر دارابگرد دچار صدمات جدی شد از توسعه و پیشرفت باز ماند.
علت نامگذاری
نام داراب در کتابهای فرهنگ لغت در ردیف اسامی خاص آورده شده و بهمعنای جایگاه آب فراوان، ربالنوع آب و ... تعریف شده است.دارابگرد از دو کلمه داراب و گرد تشکیل شده است. بهدلیل اینکه داراب این شهر را ساخت، بخش اول آن به اسم این پادشاه نامگذاری شده است. درباره پسوند «گرد» مورخان و صاحبنظران عقاید مختلفی را بیان کردند. گروهی معتقدند که «جرد» یا «گرد» بهمعنای شهر است؛ پس دارابگرد شهر داراب معنا میدهد. عدهای دیگر میگویند که بهدلیل مدور ساختن این شهر، آن را دارابگرد خواندند. فردوسی این موضوع را در بیت زیبایی از شاهنامه به نظم درآورده است: چو دیوار شهر اندر آورد گرد ورا نام کردند دارابگرد
برخی دیگر نیز عقیده دارند که «گرد» تصحیف «کرد» بهمعنای «ساخته» است. پس دارابگرد یعنی شهری که داراب آن را ساخته است. مرحوم ملکالشعرای بهار نیز اعتقاد داشت که نام این شهر در اصل «داراآباد کرد» بوده که تبدیل به دارابکرد و دارابگرد شده است.
هنر معماری
شهر باستانی دارابگرد مانند بناهای بینالنهرین ساخته شد. مساحت این شهر ۳۲ کیلومتر مربع و شعاع دایره آن برابر با ۱۰۲۰ متر است. معماری این شهر با تاثیر از اردوگاههای نظامی حکومت آشور بنا شد.پیرامون شهر دیوار مخروطی عظیمی از گل رس، سنگ و ملاط آهک ساخته شده است و ارتفاع آن به بیش از ۱۰ متر میرسد. این دیوار در طول زمان دچار فرسایش شده و در حال حاضر ارتفاع آن حدودا هفت متر است. وجود ماده چسبندهای در میان ملاط و گل بهکار رفته در دیوار سبب شده است تا با گذشت بیش از ۲۶۰۰ سال این دیوار با تخریب کم، پابرجا و استوار باقی بماند.پشت دیوار خندقی بزرگ برای حفاظت بیشتر از شهر ایجاد کردند که دسترسی به شهر را در مواقع خطر بسیار مشکل میکرد. عمق این خندق بیش از ۱۰ متر و عرض آن حدود ۵۰ متر بود که این قسمت نیز دچار فرسایش شده است. این خندق مملو از آب و گیاه بود؛ این گیاهان دور پای افرادی که وارد خندق میشدند، میپیچیدند و مانع از شنا کردن آنها میشدند. آب مورد نیاز خندق نیز از رودخانههای اطراف مانند رودبال تامین میشد.در داخل شهر دارابگرد دو قله کمارتفاع وجود دارد. قله بزرگتر به قله شاهنشین معروف است و در گذشته روی آن، یک قصر یا ارگ قرار داشت. در دامنه قله شاهنشین غاری مصنوعی وجود دارد. این غار در گذشته محل نگهداری زندانیان، ذخیره آب و کالاهای ضروری بوده است و سقف و دیوارههایش از سنگ تراشیدهشده ایجاد شدند.این شهر چهار دروازه داشت که شامل دو دوازه اصلی در غرب و شرق و دو دروازه فرعی در جنوبشرق و شمال بود. روبهروی این دروازهها پل متحرکی قرار داشت که در هنگام حمله دشمن برچیده میشد.
گنبد نمکی دارابگرد
گنبد نمکی شهر دارابگرد در واقع مرکز این شهر باستانی بوده است و دیواری حلقوی آن را احاطه میکند. هرچند در برخی از متون قدیمی به حضور کوه نمک و انواع نمکهای سیاه، سرخ، سبز و زرد اشاره شده است؛ از نقشی که این گنبد نمکی بهعنوان مرکز شهر داشته، سخنی به میان نرفته است.از طرف دیگر در غالب منابع، نقش دیوار و خندق پیرامون گنبد نمکی را حفاظت از شهر دانستهاند؛ در حالی که از اصلیترین نقشهای آن جلوگیری از شور شدن زمینهای زراعی و آبهای سطحی پیرامون شهر بوده است. وجود مزارع سرسبزی که دورتادور آن را احاطه میکنند، موید همین نکته است. در واقع گنبد نمکی دارابگرد برخلاف دیگر گنبدهای نمکی زاگرس، منجر به شور شدن آبهای سطحی اطراف نمیشود و زمینهای پیرامون را به شورهزار تبدیل نمیکند.
نظرات