به گزارش سلام نو، ساناز در آستانه میانسالی است و هم شوهرش او را ترک کرده و هم مردی که قرار بود با هم خوشخبت شوند. ساناز با شکایت زنی بازداشت شده که از او به خاطر رابطه با شوهرش شاکی است. ساناز برای اعتمادآنلاین از رویای پول و عشق و آنچه زندگیاش را به اینجا کشاند میگوید.
چرا خیانت کردی؟
من خیانت نکردم، من از شوهرم جدا و بعد با مردی وارد رابطه شده بودم. شهرام به همسرش خیانت کرد.
اما تو وارد زندگی زنی دیگر شدی.
زندگی من خراب شده بود. زنی وارد زندگی من شد و باعث شد شوهرم من را طلاق بدهد در حالی که یک دختر دارم، من هم باید زندگی میکردم و با مردی وارد رابطه شدم.
میتوانستی با مردی که همسر ندارد وارد رابطه شوی.
شهرام پول زیادی داشت، میتوانست همه آنچه من در زندگی نداشتم به من بدهد.
یعنی به خاطر پول وارد رابطه شدی؟
فقط پول نبود اما پول خیلی مهم بود. شوهرم زندگی متوسطی داشت من هم قانع بودم و با هم زندگی خوبی داشتیم اما او با زن دیگری رابطه برقرار کرد و من زندگیام را باختم. شوهرم به جای ترک آن زن من را ترک کرد و طلاق داد. من باید برای رسیدن به آرزوهایم کاری میکردم، حالا که عشقی در میان نبود باید پول به دست میآوردم.
دخترت میداند بازداشت شدهای؟
بله میداند. او نوجوان است، مدتی است که با پدرش زندگی میکند. آزاد شوم او را پیش خودم میآورم. تا قبل از بازداشت با من زندگی میکرد.
او میدانست با مردی رابطه داری؟
بله میدانست. آنها با هم آشنا بودند. شهرام به خانه من رفتوآمد میکرد.
دخترت مشکلی با شهرام نداشت؟
نه مشکلی نداشت. اما حالا از دست او عصبانی است.
چرا؟
چون نمیدانست شهرام همسر دارد و فکر میکرد مجرد است. دخترم فکر میکند شهرام به من دروغ گفته است، نمیداند که من واقعیت را میدانستم.
فکر میکنی با این وضع زندگیای که داری میتوانی الگوی مناسبی برای دخترت باشی؟
من نتوانستم او را به آرزوهایش برسانم چون با پدرش کنار آمدم و سعی کردم قانع باشم. من میخواهم به دخترم یاد بدهم برای رسیدن به آرزوهایش تلاش کند.
با این روش؟
نمیدانم.
به بچههای شهرام فکر کردهای؟
پدر و مادرشان باید فکر میکردند، من نباید فکر کنم. به هر حال قبول دارم راه خطایی رفتم. من برای پول این کار را کردم و اشتباه بزرگی بود. / اعتماد آنلاین
نظر شما