سلام نو ـ سرویس گردشگری: مردم کرمان مردمانی بسیار مهربان و بسیار مهمان نواز می باشند. رفتار مهربانانه آنها بخاطر آداب و فرهنگ مردم کرمان است که تاثیر بسیار زیادی بر روی تک تک افراد جامعه گذاشته است. در شهر کرمان با جامعه عشایری رو به رو می شویم که هنوزه پایبند بر آداب و رسوم خاص خود می باشند. فرهنگ این مردم با جامعه شهری بسیار متفاوت است.
آداب و فرهنگ مردم کرمان بر روی پوشش و لباس مردم نیز تاثیر گذاشته است. بر اساس شرایط اقلیمی متفاوت مردم این شهر از پوشش های متفاوتی استفاده می کنند که زیبایی خاصی به مناطق مختلف داده است. امروزه در پوشش جامعه شهری متوجه می شویم که آداب و فرهنگ مردم کرمان کمی فرق کرده است و دیگر با سایر مکان ها یکسان نیستند. مردم شهر تحت تاثیر رسانه ها قرار گرفته اند و زندگی شهری بر آنها غلبه کرده و پوشش متفاوتی دارند. اما در جامعه عشایری همان پوشش سنتی و عشایری را مشاهده می کنیم.
آداب و فرهنگ مردم کرمان را در این گروه به طور کامل می توان دید. زنان ایل عشایر آسیبا لباس های گشاد تا زانو می پوشند و روسری های شیلک به سر می کنند که با سکه هایی مزین شده اند. مردان نیز شلوارهای گشاد و مشکی با پیراهن سفید بر تن می کنند. در زنان ایل افشار لباس های بلند با دستمال هایی بر دور سرشان می توان دید. هر گروهی از ایل ها برای خود آداب و رسوم خاصی دارند که تا به امروز پایند به آنها هستند.
مردم کرمان مردمانی با عقاید دیدنی و مذهبی بسیار متفاوت هستند که هر کدام آداب و رسوم خاص خود را دارند. به طور کلی می توان گفت که آداب و فرهنگ مردم کرمان طی سالیان دراز و متوالی از محیط زندگی، لهجه و گویش های زبانی، طرز فکر و رفتارهای اجتماعی شکل گرفته است که منجر به ایجاد تفاوت هایی در گوشه و کنار آن شده است.
جشن سده و گرامیداشت سنتی ملی
مراسم جشن سده که از سنت های قدیم خاص کرمان است بدین گونه است که پنجاه روز قبل از عید نوروز در محله باغچه بوداغ آباد جشنی از طرف زرتشتیان کرمان ترتیب داده می شود و رسماً از رجال و شخصیت ها دعوت می کنند و با شیرینی و میوه از آنها پذیرایی می نمایند. در اول غروب آفتاب چند تن از موبدان زرتشتی درحالیکه لباس سفید و کلاه سفید دارند ، هر کدام دست به دست هم داده و با خواندن اورادی به گرد توده عظیم بوته های جمع شد که به اصطلاح محلی «درمون» می گویند به طواف مشغول می شوند و پس از چند مرتبه گردش یکی از آنها با لاله روشنی که در دست دارد در مسیر وزش باد بوته ها را آتش می زند و با وزش باد به اندک مدت تمام آن توده عظیم به آتش انبوه تولید می گردد و موبدان هم از آنجا دور می شوند درحالیکه در تمام طول این مراسم موزیک با آهنگهای شاد نواخته می شود و تماشاچیان شعله های عظیم آتش را در پهنه آسمان با لذت فراوان می نگرند ، سپس اندک اندک شعله ها فرو می نشیند و تماشاچیان نیز محوطه باغچه را ترک می کنند ، عده ای بر این عقیده اند که بعد از سده به اصطلاح محلی پناه باد گرم است ، یعنی درجائیکه حافظ و دیواری باشد که مانعی جلو وزش باد باشد و از گزند سوز سرما در امان است .
زارعین می گویند بعد از سده حتی پناه یک پشکل گوسفند هم گرم است و زرتشتیان نیز در این موضوع معترفند و درباره سده و موقع فرارسیدن آن اصطلاحاتی دارند ، که به این ترتیب بیان می کنند: صد سده ، ده گله ، پنجاه به نوروز ، در این روز پختنیهای مخصوص زرتشتیان صورت می گیرد به نام سیرو سدو و سیرگ و یک نانی هم پخته می شود
انگیزه های داستانی مختلفی وجود دارد که چه بسا بیشتر آنها مربوط به یکی از پادشاهان می شوند ، از جمله جمشید و فریدون.
جشن چهارشنبه سوری؛ جشنی برای آخر سال
در شب چهارشنبه آخر سال (آخرین چهارشنبه سال) در بیشتر خانواده ها و دهات اطراف کرمان رسم است در یک خانه دور هم جمع می شوند (مرد و زن ، دختر و پسر) و به شادی می پردازند. در روستاها که دوبیتی هایی حفظ می کنند و در صدر مجلس می نشینند و اول اشعاری در مدح خداوند و پیغمبران و امامها می خوانند و بعد از گرم شدن مجلس روی به نفر اول می نمایند و می گویند نیت کن ، آن شخص در قلب خود چیزی را بنظر می آورد و خواننده بیتی که به زبانش آمد جهت او می خواند بعد نوبت به نفر کناری می رسد و همین طریق تاآخرین نفر که آواز و رقص و با نقل و کشمش و نخودچی و آجیل مخصوص (به مشکل گشا معروف است) از خود پذیرایی می کنند.
در این شب آش باید پخته شود که آش شب چهارشنبه سوری می گویند ، بدین صورت که نخود را می گیرند و قل هو الله می خوانند و فوت می کنند.
الله رمضونی سنتی مشترک از کرمان تا گرگان
از دیگر سرگرمیهای بچه ها و جوانان در شبهای ماه رمضان خواندن اشعار «الله رمضانی» است. این رسم در اکثر شهرها و آبادیهای یزد ، مشهد ، بیرجند ، بجنورد ، تربت جام و بعضی از شهرهای استان فارس و گرگان برگزار می شود. برای اجرای رسم «الله رمضانی» جوانان و بچه های هر محله با تشکیل گروههای پنج تا ده نفره از شب اول ماه رمضان ، بعداز افطار ، به در خانه ها می روند و اضعار «الله رمضانی» می خوانند.
هر گروه از میان خود یک استاد و یک انباردار انتخاب می کنند. وظیفه استاد رهبری گروه و وظیفه انباردار جمع آوری هدایاست. هدایا هم یا پول است یا یک خوردنی مثل گردو ، کشمش ، خرما ، بادام ، قیسی هلو و قیسی زردآلو.
جوانان در تمام خانه های محله را می زنند و ترانة «الله رمضونی» می خوانند و فیض می طلبند. آخر سر هم در گوشه ای جمع می شوند و با استفاده از نور مهتاب آنچه بدست آورده اند بین خود تقسیم می کنند و به خانه هایشان بازمی گردند.
نظر شما