سلام نو _ سرویس گردشگری: ناصر تقوایی فیلمساز، عکّاس و نویسنده برآمده از آبادان است. تقوایی با فیلمسازان دیگری مانند بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و امیر نادری از پیشگامان جنبشی در سینمای ایران بهشمار میرود که برخی مورّخان بعدتر آن را «موج نوی سینمای ایران» نامیدند. امروز اکثر این فیلمسازها از جریان اصلی سینمای ایران دور شدهاند.
تقوایی پیش از آغاز کار در سینما، جذب تلویزیون شد و با ساخت سریال تلویزیونی مورد توجه قرار گرفت. وی کارگردان سریال معروف تلویزیونی دایی جان ناپلئون و همچنین خالق فیلم مشهور ناخدا خورشید است. سریال دایی جان ناپلئون تقوایی که ساخته شده از کتاب مشهور ایرج پزشکزاد است یکی از جذابترین و البته مهمترین سریالهای تاریخ تلویزیون است.
او درباره تولد خود میگوید: در تابستان سال ۱۳۲۰ خورشیدی، در گرمای جنگ جهانگیر دوم، در قلب جنگلی از نخلهای ستبر سبز، در یک روستای عربنشین زاده شدم. در کودکی یک سیاح حرفهای بودم و همراه پدر به دوردستترین بندرهای دریای جنوب سفر کردم و هرکلاس ابتدایی را در شهری و دهکورهای خواندم و هفت سال بعد که به زادگاه خودم برگشتم در عالم خیال یک سندباد نوجوان بودم. در مدرسه به ادبیات علاقه داشتم، اما ریاضی خواندم. در جوانی داستان کوتاه مینوشتم و فریفته شیوههای نو بودم، اما باز نمیدانم چه شد که از سینما سر درآوردم. در این مسیر به آدمهای دانا برخوردم و صحنههای جالب، ولی زندگی خودم هیچ صحنه جالبی ندارد.
زندگی مردی که از جنوب آمده است
اصر تقوایی در ۲۲ تیر ۱۳۲۰ در آبادان به دنیا آمد. پدرش، علی، کارمند اداره گمرک بود و به همین رو او ناگزیر بود تا همراه پدر به بندر لنگه سفر کند. از همان سالهای نوجوانی به سینما و ادبیات علاقهمند شد. وی دانشآموخته دبیرستان رازی آبادان است. او همچنین پسرخاله سیروس مقدم (کارگردان) میباشد.
در کارنامه فیلمسازی تقوایی ۶ فیلم بلند و یک اپیزود از فیلم بلند (اپیزود «کشتی یونانی» از مجموعه «قصههای کیش» - ۱۳۷۷) دیده میشود که سه تای آن را پیش از انقلاب و سه تا را پس از انقلاب ساختهاست. بیراه نیست اگر تقوایی کمکارترین فیلمساز مهم ایران بدانیم، کمکاری که به نظر میرسد بیش از خواست شخصی، محصول تفاوت نگاه او و سانسور حاکم بر فضای هنری باشد.
با این همه باید توجه کرد که پیش از همه اینها تقوایی مستندساز بوده. «تاکسیمتر» که در سال ۱۳۴۶ برای تلویزیون ساخته شد، نخستین فعالیت او در عرصه فیلمسازی محسوب میشود. مستندهایی چون «مشهد قالی»، «فروغ فرّخزاد ۱۳ دی ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن ۱۳۴۵»، «اربعین» و «باد جن» مهمترین مستندهای تقواییاند.
او پس از انقلاب نیز مستند «تمرین آخر» (۱۳۸۳) را با موضوع تعزیه ساخت. تقوایی فیلم کوتاه تحسینشده «رهایی» (۱۳۵۰) را هم در کارنامه دارد. این فیلم در شانزده جشنواره مهم جهانی جایزه گرفت، از جمله شیر طلای ونیز، بهترین فیلم سانفرانسیسکو و جیفونی … تقوایی در سال ۱۳۴۴، در سال قبل از آنکه خودش پشت دوربین یک فیلم کوتاه مستند بایستد، جزو کارکنان فنی فیلم معروف خشت و آیینه ساخته ابراهیم گلستان بود و زیر و بم فیلمسازی را همانجا آموخت.
نکته مهم این جا است که سه فیلم قبل از انقلاب تقوایی بخشی از موج نو سینما ایران بودند و سه فیلم بعد از انقلاب وی نیز هر سه مولف، موثر و بحث برانگیز؛ این یعنی ناخدای غایب سینما ایران کار ضعیف نساخته یا فرصت ساختن کار ضعیف نداشته است.
ناصر تقوایی؛ از آرامش در حضور دیگران تا کاغذ بیخط
«آرامش در حضور دیگران» محصول سال ۱۳۴۹، اولین و بهترین فیلم بلند کارنامه ناصر تقوایی است؛ نکته جالب و عجیب اینجاست که این نخستین فیلم تقوایی، بسیار مدرنتر از آثار دیگر اوست. کاراکترهای «آرامش در حضور دیگران»، کاراکترهایی هستند که به لحاظ زمانی و فکری اختلاف زیادی با کاراکترهای فیلمهای بعدی فیلمساز دارند. کاراکترها و فضای این فیلم، حتی از کاراکترها و فضای «فیلم کاغذ بیخط» محصول سال ۱۳۸۰( که به لحاظ زمانی بسیار جلوتر هستند)، مدرنتر و درونگراتر مینمایند.
تقوایی پس از «صادق کرده»، در سال ۱۳۵۲ «نفرین» را میسازد؛ در این فیلم، بهروز وثوقی، فخری خوروش و جمشید مشایخی نقش سه کاراکتر اصلی را بازی میکنند؛ «نفرین» فیلمی تلخ است اما نه به تلخی «ناخدا خورشید» محصول ۱۳۶۵. «ناخدا خورشید» را شاید بتوان خوشفرمترین و بهترین اثر کلاسیک سینمای ایران دانست؛ فیلمی پر حس که گویی اندوه مردمان دریا را درون خود پنهان نموده است. گرچه این فیلم، کاملا داستانمحور است و به شکلی مدرن، به درونیات مردم یا کاراکترها نمیپردازد، اما بااینحال، تا اندازه زیادی موفق میشود حسی از اندوهی دائمی را که بر مردمان دریا چیره است به تماشاگر انتقال دهد.
آخرین فیلم سینمایی و داستانیِ کامل شده کارنامه ناصر تقوایی ، «کاغذ بیخط» است که هر چند هنوز خوب، قدرتمند و قابل توجه است، اما در آن شاهد افول فیلمساز از همه جهات هستیم. فضای این فیلم، گرچه از زیست خود تقوایی نشات میگیرد اما بهگونهای است که گویی فیلمساز، اشراف چندانی به آن ندارد یا آن را چنان که باید زیست ننموده است. بازیهای فیلم، بیشتر خسرو شکیبایی و کمتر هدیه تهرانی، تقلیدهایی دمدستی از قشری از جامعهاند که خودشان جزو آن به شمار میروند و هنگامیکه این بازیگران میخواهند نقش خود را بازی کنند، بهشدت دچار مشکل میشوند؛ چهبسا بازیهایی بداههپردازانه، کمک بیشتری به ساخت اتمسفر و فضای روابط کاراکترهای فیلم میکرد. بهجز این مورد دکوپاژ، ترکیببندیها و دیگر عناصر فیلم هم بی تکلیفاند و به دلیل عدم شناخت فیلمساز از سینمای مدرن، جایی در میان کلاسیسیم و مدرنیسم، سرگردان میمانند و به نتیجه مشخصی نمیرسند.
کانون سینماگران پیشرو
تیرماهِ سال ۱۳۵۲ تقوایی همراهِ عزتالله انتظامی، داریوش مهرجویی، علی نصیریان، هژیر داریوش، منوچهر انور، اسفندیار منفردزاده، علی حاتمی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، هوشنگ بهارلو، بهروز وثوقی، زکریا هاشمی، پرویز صیاد و نعمت حقیقی از سندیکای هنرمندان فیلم ایرانی استعفا داد؛ و این گروه کانون سینماگران پیشرو را تشکیل داد.
ناصر تقوایی و تلخی یک گوشهگیری تحمل ناپذیر
تقوایی علاقه عجیبی به زادگاهش دارد و این عرق و علاقه در کارنامه فیلمسازی اش نمایان است؛ او عاشق آبادان و بندرلنگه است اما هیچوقت نتوانسته در آبادان فیلم بسازد، با این حال با ساخت ناخدا خورشید در حوالی بندرلنگه دینش را به این شهر ادا کرده است. خود تقوایی در این باره میگوید: «ایران را دوست دارم برای اینکه وطن من است. خوزستان را دوست دارم برای اینکه ولایت من است و عاشق آبادان هستم، چون سرزمین من است.»
با این همه این فیلمساز میهن دوست، متبحر و درجه یک حالا دو دهه است که فیلمی نساخته است. محسن امیریوسفی، فیلمساز، درباره تقوایی میگوید:
«معتقدم ناصر تقوایی، شناسنامه سینمای ایران است. قدرت درک بالای تقوایی از هنر سینما، او را در جایگاه منحصربهفردی نشانده است. البته بیش از هر چیزی، فیلمهای این فیلمساز گواهی ادعای من هستند. او و همنسلیهایش همچون بهرام بیضایی و زندهیاد عباس کیارستمی، با آثار خود پیکره سینمای ایران را قوی کرده و به ستونهای اصلی سینمای ایران تبدیل شدهاند. تقوایی از همان ابتدای حضورش در سینما، با ساخت فیلمهایی مانند «آرامش در حضور دیگران» و سریال عمیق و بهظاهر عامهپسند «داییجان ناپلئون» جاپای خود را در سینما محکم کرد.»
جوایز ناصر تقوایی
نشان فیروزه هفتمین دوره سینما حقیقت به پاس یک عمر فعالیت هنری ۱۳۹۲
نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم قصههای کیش ۱۹۹۹
برنده جایزه پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو برای فیلم ناخدا خورشید ۱۹۸۸
نامزد جایزه پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو برای فیلم ناخدا خورشید ۱۹۸۸
نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از پنجمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ناخدا خورشید ۱۳۶۵
برنده جایزه تندیس طلایی جشنواره بینالمللی فیلم سانفرانسیسکو برای فیلم کوتاه رهایی ۱۹۷۲
برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برای فیلم کوتاه رهایی ۱۹۷۲
برنده جایزه شیر طلایی جشنواره بینالمللی فیلم ونیز برای فیلم کوتاه رهایی ۱۹۷۲
برنده جایزه شیر نقره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز برای فیلم سینمایی آرامش در حضور دیگران ۱۹۷۲
نشان نقره ششمین دوره جشنواره سینمایی سپاس تهران برای فیلم نفرین ۱۳۵۲
نشان برنز پنجمین دوره جشنواره سینمایی سپاس تهران برای فیلم صادق کرده ۱۳۵۱
نظر شما