به گزارش سلام نو به نقل از عصر ایران، چاههای فاضلاب استان خوزستان یا جویهای روباز چند سالی است که به قتلگاه کودکان خردسال تبدیل شدهاند.
وقتی با اهالی کوتعبدالله یا کوی مدنیان صحبت میکنیم، گلایهها بیشمار است. مردم از وجود چاههای فاضلاب بدون سرپوش به ستوه آمدهاند و همه میدانند که سرقت درپوشهای چدنی در این منطقه باب شده است اما به این موضوع رسیدگی نمیشود.
حالوهوای این روزها در بین اهالی، آدم را یاد وقتی میاندازد که فارس حیدری در حادثهای مشابه جان باخت یا کمی بعدتر که دانیال نواصری در جوی روباز سقوط کرد و به کام مرگ فرو رفت. حتی همین چند روز قبل هم مرگ میثم ۸ ساله در حادثه سقوط به چاه فاضلابی که برای اجرای پروژه حوضچه ایستگاه پمپاژ ایجاد شده بود ، خبرساز شد.
آن روزها هم ولولهای در بین اهالی کوتعبدالله برپا بود و اعتراضها به بیاهمیتی رسیدگی به وضعیت جویهای روباز و چاههای فاضلاب بدون درپوش تمامی نداشت، اما انگار آبها که از آسیاب افتاد بازهم همان آش و همان کاسه!
دوباره وضعیت خطرناک جویها و چاههای روباز بلاتکلیف رها شد. حتماً مسئولین هم مثل مردم مستحضر هستند که یکی از عوامل مهم این پیشامدها دزدی درپوشهای چدنی است و لابد میدانند سهلانگاری پیمانکار چه فاجعهای ممکن است خلق کند، اما باز هم پایان خط همه این کشمکشها درباره این موضوع، اینبار با قصور یک پیمانکار دیگر به یک نقطه تلخ و سیاه رسید: مرگ دختربچه دوونیم ساله به نام جنان کوچولو در حادثه سقوط به حوضچه پمپاژ فاضلاب!
گفتوگو با مردی که شاهد ماجرا بود
حادثه مرگبار برای جنان کوچولو درست در شب عید فطر رخ داد. اول اردیبهشت امسال در بازارچه کوی مدنیان ذوق و شوق مردم از رسیدن بزرگترین عید مسلمانان موج میزد. در شیرینیفروشیها جای سوزن انداختن نبود و هر کس از بازار بیرون میآمد یک بغل نقل و شیرینی همراهش بود.
بوی گلاب و وانیل در بازار به مشام میرسید و جو شادی بین مردم به راه بود.
ساعت نزدیک ۱۱ شب بود اما هیجان بازار به ساعتهای آخر شب شباهت نداشت. پدر جنان کوچولو ماشینش را نزدیک حوضچه پمپاژ فاضلاب کارون پارک کرده بود. هوا تاریک بود و در آن منطقه دریغ از یک چراغ روشن!
پدر جنان کوچولو از شیرینیفروشی خرید کرده بود. در یک دستش جعبههای شیرینی بود و با دست دیگرش فرزندانش را به سمت خودرو هدایت میکرد. بچهها داخل ماشین نشستند ولی پدر هنوز سوار نشده بود. انگار خریدی باقی مانده بود. در یک لحظه، شیطنت جنان کوچولو و برادر دوقلویش محمدجواد گل کرد. جنان کوچولو در خودرو را باز کرد و از ماشین پیاده شد. چند قدم که از خودرو دور شد پایش داخل چاله روی حوضچه پمپاژ فاضلاب سر خورد و داخل حوضچه افتاد.
یکی از افرادی که شاهد این ماجرا بود، گفت: «حوضچه پمپاژ فاضلاب حدوداً ۴ متر در ۴ متر است. روی حوضچه سیمان شده اما یک قسمت خیلی کوچک آن سیمان نشده بود. قسمت سیمان شده خیلی کوچک بود شاید چیزی حدود ۲۰ سانتیمتر بود. مثلاً اگر یک بچه ۷ یا ۸ ساله به جای این دختربچه بود شاید داخل چاله نمیافتاد، اما این دخترک خیلی کوچک بود و در تاریکی شب سر خورد و داخل چاله و حوضچه افتاد.»
چند نفری دیده بودند که بچه در حوضچه فرو رفت و سریع سمت حوضچه دویده بودند. همان موقع مادر و پدر جنان کوچولو هم از راه رسیدند. مادر و پدرش فریاد میزدند و بیتاب بودند. از سر و صدای ضجههای آنها جمعیت زیادی در نزدیکی حوضچه جمع شده بودند. نیروهای امداد آتشنشانی هم از راه رسیدند اما تجهیزات زیادی برای رفتن داخل حوضچه نداشتند. اول مقداری از بتن روی حوضچه را کندند که این کار زمان زیادی برد. حدود سه ساعت طول کشید تا توانستند وارد حوضچه شوند و کودک را بیرون بیاورند.
اطراف حوضچه غلغله بود و در دقایق کوتاهی زمزمه سقوط دخترک دوونیم ساله به داخل حوضچه همه جا پیچیده بود، تا اینکه یک جوان فداکار از راه رسید و به کمک نیروهای آتشنشانی جنان کوچولو را از حوضچه بیرون کشید.
گفتوگو با پسرعمه جنان کوچولو
عید در خانه پدر و مادر جنان کوچولوی دوونیم ساله دیگر مفهوم ندارد. خانه ماتمکده است. مادر، محمدجواد را در آغوشش میفشرد و ریزریز اشک میریزد. روزی که در یک تاریخ خاص دوقلوهایش را از دست داد فکرش را هم نمیکرد که در یک تاریخ خاص دیگر یکی از آنها را به خاک سرد گورستان بسپارد.
با ذوق و شوق برایشان خرید میکرد؛ یک توپ برای پسر و یک عروسک برای دختر!
حالا عروسکها گوشه اتاق افتادهاند و آینهدق مادر شدهاند!
محمدمهدی معاوی پسرعمه بچهها در مورد حال و هوای این روزهای خانه پدر جنان کوچولو میگوید: «جنان کوچولو و محمدجواد ۹/۹/۹۹ به دنیا آمدند. شب حادثه دایی من به همراه همسر و فرزندان خردسالش برای خرید به بازار رفته بودند که این حادثه رخ داد. وقتی جنان کوچولو را از داخل حوضچه بیرون کشیدند، او را سریع به یک بیمارستان منتقل کردند و آنجا به او شوک هم داده بودند اما دیگر فایده نداشت و جنان کوچولو فوت کرده بود.»
محمدمهدی در ادامه میگوید: «حال روحی دایی من و همسرش خیلی بد است اما حتماً از مقصر این حادثه شکایت خواهند کرد.»
بازداشت مدیرعامل آبفای خوزستان
بعد از حادثه تلخی که برای جنان کوچولو رخ داد، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان خبر از بازداشت مدیرعامل آبفای خوزستان به دلیل مرگ دخترک خردسال داد.
همچنین اتابک جعفری، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور با تسلیت مرگ کودک اهوازی در پی سقوط در چاه فاضلاب گفت: کمیتهای برای ارزیابی موضوع به اهواز اعزام شده است.
روایت جوان فداکار
قهرمان این قصه جمال جابری است. جوانی اهل کوتعبدالله که در نزدیکی بازار کوی مدنیان دستفروشی میکرد.
در میان همه کسانی که آن شب اطراف حوضچه تجمع کرده بودند او تنها کسی بود که نتوانست تماشای بیقراری و ضجههای پدر و مادر جنان کوچولو را تحمل کند و داخل حوضچه رفت و کودک را بیرون آورد.
جمال ۲۸ ساله که بعد از گذراندن ثانیههای سخت و تلخ شب حادثه هنوز هم صدایش از ناراحتی گرفته است در گفتوگویی میگوید: «ساعت حدود ۲ شب بود و ما بساط را جمع کرده بودیم و میخواستیم به خانه برویم. در نزدیکی حوضچه متوجه شلوغی شدم و فهمیدم که حدود سه ساعت قبل یک کودک خردسال در حوضچه سقوط کرده است.
مادر و پدرش بیقرار بودند و به سر و صورت خود میکوبیدند. صدای ضجههای مادرش انگار به قلب آدم خنجر میزد. جلو رفتم و دیدم امدادگران آتشنشانی نردبانی داخل حوضچه گذاشته بودند و میخواستند وارد آنجا شوند و بچه را بیرون بیاورند. هوا خیلی تاریک بود و فکر میکردم پیدا کردن دخترک کار سختی باشد. یک آتشنشان که او را سید صدا میزدند وارد حوضچه شد، من هم جلو رفتم گفتم میخواهم کمک او بروم، اما اجازه نمیدادند. اصرار کردم و پایین رفتم. چند دقیقهای گشتیم و بالاخره جنان کوچولو را پیدا کردم و بیرون آوردم.»
حوادث مرگبار مشابه با مرگ جنان کوچولو
مرگ دخترک یک ساله در جوی روباز
مرداد سال ۹۹ بود که دخترک یک ساله یک کارگر روزمزد در کوی سیاحی اهواز به یک جوی روباز سقوط کرد و جان باخت. دخترک به همراه خواهر ۱۲ سالهاش در کوچه در حال بازی بودند که این حادثه تلخ رخ داد.
سقوط دانیال به جوی روباز
اسفندماه سال ۹۹ فیلم لحظه سقوط مرگبار پسربچهای به نام دانیال نواصری ۲ ساله در یک جوی روباز در فضای مجازی دست به دست چرخید. حادثه در یکی از محلههای کوتعبدالله رخ داده بود و در میان زندگی سخت مردم کوتعبدالله داغ دانیال هم اضافه شد. کوتعبدالله پر است از جویهای لجنگرفتهای که لایروبی نمیشود، زبالههایی که روی هم در کوچه پسکوچهها انباشه میشود؛ گل و لای فراوانی که کوچهها را فرا گرفته و بچههایی که در دنیای کودکانهشان در میان همین لجنزار به دنبال ردی از شادابی و بازی میگردند و جویهای روبازی که گاه و بیگاه قتلگاه بچههای بیگناه میشوند.
مرگ دردناک فارس حیدری در جوی روباز
آذرماه سال ۱۴۰۰ باز هم جویهای روباز در استان خوزستان قربانی گرفت. اینبار پسربچه ۲ سالهای به نام فارس حیدری هنگام بازی در کوچه به جوی آب سقوط کرد و جان باخت.
ناپدید شدن مرگبار میثم ۸ ساله
۱۰ فروردینماه همین امسال بود که میثم شاوردی ۸ ساله برای بازی با دوستانش به پارک شهدا در کوی مدرس اهواز رفت و ناگهان ناپدید شد.
جستوجوها مشخص کرد او در چاه فاضلابی که برای اجرای پروژه حوضچه ایستگاه پمپاژ ایجاد شده بود، سقوط کرده و جان باخته است.
نظر شما