به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، محمد انصاری که به عنوان یکی از پدیدهها و به شکلی اتفاقی در فصل پانزدهم به پرسپولیس پیوست و با پیراهن شماره ۱۵ این تیم درخشید، خیلی زود به دوران فوتبالیاش پایان داد.
«حاجی» پرسپولیسیها با اخلاق و منش خاص و جالب توجهش همیشه محبوب هواداران و بازیکنان این تیم بود و روزهایی بی حاشیه را در جمع سرخپوشان دنبال کرد و به واسطه دو مصدومیت رباط صلیبی در ادامه مجبور به پایان همکاری با سرخها شد. او در مس رفسنجان نیز حضوری کوتاه مدت داشت و تکرار مصدومیت کاملا او را کلافه و ناامید کرده بود تا اکنون در ۳۱ سالگی با انتشار پستی احساسی خطاب به هواداران، پایان دوران فوتبالیاش را اعلام کند:
«از وقتی فوتبال حرفهای را شروع کردم،جز به سربلندی کشورم وشادمانی ملت عزیزمان فکر نمیکردم،اگرچه از رهگذر این تفکر،خداوند خیلی از آرزوهای من را هم برآورده کرد.
بر تن کردن پیراهن زیبای تیم ملی،کسب هشت عنوان قهرمانی و دوبار حضور در فینال آسیا،همه و همه از جمله افتخارات بزرگی بود که به آنها میبالم. کسب این افتخارها را بعد از لطف و عنایت ویژهٔ خدا، مرهون تجارب سرشار و تلاشهای بیوقفهٔ معمار بزرگ پرسپولیس،برانکو ایوانکوویچ عزیز، میدانم، مردی که ایران را وطن دوم خودش نامید و عاشق مردم ایران بود.از این مهمتر، همهٔ اینها مدیون «هواداران پرسپولیس»است، مهمترین رکن بقای تیم، که همیشه نقشی فراموشنشدنی در تاریخ پیشرفت این باشگاه داشتهاند.
بازیکنها در قلب هوادارانشان زنده میمانند. میدانم که هم خداوند شاهد بود و هم سرخدوستان فوتبال ایران که وقتی باشگاهم از خرید بازیکن محروم بود، پیشنهاد جذاب لیگ چین را که تأمینکنندهٔ تمام نیازهای مادی زندگیام در سرتاسر عمر بود، نپذیرفتم. با عشق و افتخار در کنار تیم عزیزم و یاران فداکار و هوادارانمان باقی ماندم و این انتخاب را،علیرغم فشار سنگین بازی در چند پست، وظیفهٔ اخلاقی خود در قبال وطن و باشگاهم میدانستم.
مصلحت الهی در این بود که بعد از مصدومیت در فینال آسیا،دلتنگ زمین چمن بمانم.بیمهریها و کملطفیهای یارانی که از آنها چشم یاری داشتم، رنج دلتنگی را بیشتر کرد… اما عکسی که با عصا، با درد ناگفتنی، کنار زمین و همراه پرسپولیس ماندهام، بهعنوان نماد افتخار زندگی فوتبالیام،همیشه نگه خواهم داشت.
امروز،دل به تقدیر خدای مهربان سپردهام.با قلبی که اینروزها دلتنگتر و رنجدیدهتر است، میخواهم با این مستطیل سبز عزیز و خاطرهانگیز زندگیام،خداحافظی کنم.قلب و روح من هرگز از این قاب سبز،جدا نخواهد شد. هرگز فریادهای پرشور و پرمهر هواداران تیمم را روی سکوها از یاد نخواهم برد.آن خاطرهها،ارزشمندترین دارایی عمر فوتبالی من هستند که تحمل بیمهریها را آسان میکنند.زبانم توان تشکر از پدرم، مادرم، همسرم، همهٔ اساتید و مربیان و پیشکسوتان عزیز و هواداران بامعرفت و عاشق را ندارد.به موازات کنارهگیری از حضور در زمین فوتبال،کماکان به خدمتم بهعنوان یک سرباز کوچک کشور در ساحت پاک ورزش ادامه خواهم داد امید دارم دعای خیر مردم،بدرقهٔ راه من و همهٔ نونهالها و نوجوانهایی باشد که تلاش میکنم در مدرسهٔ فوتبال هادی، کنار دیگریاران نیکدلم،به آنها رسم جوانمردی و پهلوانی بیاموزم.»
نظر شما