سلام نو _ سرویس گردشگری: مسجد کبود از نمونههای منحصر به فرد معماری کهن ایرانی و تنها بنایی است که از دورەی فرمانروایی قراقویونلوها در پایتخت آنها، یعنی تبریز، باقی مانده است. زیباییهای معماری این مسجد چنان جالب و جذاب است که پس از گذشت قرنها و نیز صدماتی که بر ساختار آن وارد آمده است، هر انسان صاحب ذوقی را متحیر و مبهوت میسازد. بارزترین ویژگی مسجد کبود و شهرت وافر آن با معماری ویژه تلفیقی و اعـجابانگیزش بیشتر به دلیل کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی ، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن است که زینتبخش سطوح داخلی و خارجی بنا است.
کتیبه مسجد
در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت االله بن محمد البواب، خطاط و احتمالا طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده، درج شده است. چنین به نظر میرسد که ساختمان مسجد کبود مانند یادبودی از پیروزیهای جهانشاه بر پا شده است، به طوری که در این خصوص میتوان به سوره «فتح» که به صورت کامل و به شکل برجسته، زینتبخش دور تا دور بالای شبستان بزرگ است، اشاره کرد.
نام جهانشاه نیز در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلا روکش طلایی داشته است. این مسجد دارای گنبدخانه است که گرداگرد آن را شبستان فرا گرفته است. محراب نخستین مسجد ویران شده و آن را درگاه کرده اند و پیش از آن از دو سوی محراب رفت و آمد میکردند. از نظر فرمی، مسجد کبود در مقایسه با دیگر مساجد مشهور ایرانی، فاقد میانسراست. برای درک این سخن برای نمونه، میتوان مسجد کبود را با مسجد گوهرشاد مشهد که هر دو در یک دوره ساخته شدهاند، مقایسه کرد. راهکار انتخابی ِ معمار سازندۀ مسجد کبود، سازگاری مطلوبی با وضعیت اقلیمی شهر تبریز (اقلیم سرد کوهستانی) به وجود آورده است به نحوی که تمام بخشهای این مسجد میتوانستند در فصول مختلف سال، به ایفای نقش عملکردی خود بپردازند.
مسجد کبود در اصل، عضوی از یک مجموعۀ معماری بزرگتر به نام “مجموعۀ مظفریه” بود. این مجموعه عبارت بود از مسجد و خانقاه و صحن و کتابخانه و جز آن که اکنون از آن همه، تنها ویرانههای مسجدی به نام مسجد کبود بازمانده است.
]… چون[ کتیبۀ سر در مسجد آن را از آن ابوالمظفر جهانشاه میشناساند و بدین انگیزه به این بناها، ۳ ِ وصف نظام معماری اصیل این مجموعه در برخی منابع تاریخی، مظفریه نیز میگفتند.
مصالح به کاررفته
عمده مصالح به کار رفته در این بنا آجر است. البته سنگهای ساختمانی نادری نیز در آن به کار رفته است. از بقایای مسجد معلوم میشود که آجرها با گچ بندکشی شده است. صحن مربع شکل، حوضی برای وضو، شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان، مسجد را تشکیل میدادند.
در قسمت جلوی صحن و رو به قبله، بنای اصلی مسجد به پا شده که محوطهای محصور، پوشیده و مربع شکل است. فاصله پایههای سقف ضربی آن ، ۱۲ متر است که روی چهار پایه یک محوطه مربع شکل قرار دارد. در قسمت بالای بنا گنبدی قرار داشته که از آجر ساخته شده بود که البته تخریب شده و اثری از آن بجای نمانده است. تزئینهای دل انگیز و زیبای متنوع به داخل مسجد اختصاص دارد. طبق شواهد، کف مسجد با کاشیهای براق پوشیده شده بود.
شبستانهای مسجد
شبستان بزرگ مسجد نیز محاط به رواقهای به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خود ارتباط دارد. این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است که قطر دهانه آن ۱۷ متر است. در داخل شبستان کوچک مسجد نیز خصوصیت جالب گنبد این مسجد، ساخت آن روی چهارپایه مربعی است.
این مربع خود به خود به تقارن و تجانس درون مسجد میانجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را که طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است. باید به لحاظ معماری خاص آن دانست. سردابی قرار دارد که در آن جای دو قبر وجود دارد و چنین گفته میشود که این قبرها متعلق به جهانشاه و همسر وی است. زیرا طبق روایتهای تاریخی جنازه جهانشاه پس ازکشته شدن به این مسجد منتقل و دفن شده است. البته این قبرها در حال حاضر خالی هستند.
بر اساس آنچه پیشتر بحث شد، میبایست به این نکته توجه کرد که این بنا بنیادی چندمنظوره است. منظور از این سخن، اشاره به عملکرد دووجهی این بنا به عنوان »مسجد ـ مقبره« یا »مسجد ـ بقعه« است زیرا بخش جنوبی این بنا، عملکرد مقبره دارد.
قبوری که در آنجا هستند، طبق مستندات تاریخی، متعلق به جهانشاه و برخی از اعضای خانوادۀ اوست. دلیل دیگر آنکه صفت المظفریه مؤنث است. نمیتواند برای مسجد به کار رفته باشد هرچند (باستناد کتیبۀ بنا) مسجد بودن یکی از کاربردهای آن مجموعه است.
گنبد
تاورنیه سیاحی که در عصر صفوی از این بنا دیدن کرده است. دربارۀ نحوۀ گذر از گنبدخانۀ بخش مسجد به گنبدخانۀ بخش مقبره مینویسد:
از این گنبد (گنبدخانۀ مسجد) داخل یک گنبد کوچکتری میشوید که خیلی قشنگتر از اولی است. در عمق آن از سنگ مرمر شفاف سفید چیزی ساخته شده که شباهت به دری که باز نمیشود، دارد (سنگ محراب مفقودۀ مسجد). این بخش از مسجد، با توجه به قبوری که در سردابۀ آن موجودند، عملکرد مقبره بودن آن محرز است. براساس توصیفات تاورنیه، در محل اتصال آن به گنبدخانە ، حاجبی از جنس سنگ مرمر و محرابی شکل داشته است.
شناخت فرم اصیل گنبد مسجد قبل از انهدام آن است. برای رسیدن به چنین شناختی، در حال حاضر، مدارک کافی در دست ِ نیست. اما دو سند تصویری ترسیم شده در سالهای پیش از ویرانی مسجد، یعنی مینیاتور مطراقچی (۹۴۲ـ۹۴۰ ه.ق/۱۵۳۶ـ۱۵۳۳م) و کروکی شاردن فرانسوی (۱۰۸۴ ه.ق/۱۶۷۳م) در این زمینه میتوانند تا حدی روشنگر باشند.
منبع: سیری در ایران
نظرات