پروین خیربخش (فروزان) در ۴ شهریور ۱۳۱۶ در بندر انزلی متولد شد. از سال ۱۳۴۱ با دوبله و گویندگی در نقشهای دوم و سوم فعالیت خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۴ ادامه داد. از سال ۱۳۴۲ با بازی در فیلم ساحل انتظار به کارگردانی سیامک یاسمی به عنوان بازیگر شروع به کار کرد و تا سال ۱۳۵۶ در سینما فعال بود.
او نزدیک به ۱۵ سال در سینمای حرفهای فعالیت کرد که عمدتاً به نقشآفرینی در سینمای تجاری محدود بود. وی همراه با محمدعلی فردین، از ستارگان آثار موسوم به «فیلم فارسی» بود. حضور فروزان در اینگونه فیلمها تضمینی برای موفقیت مالی فیلم ارزیابی میشد.[۱] با این حال، در کارنامه فروزان چند فیلم متفاوت از بقیه نیز به چشم میخورد که حاصل همکاری او با کارگردانانی چون داریوش مهرجویی و علی حاتمی است.
در سال ۱۳۴۸ در نخستین جشنواره سپاس برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم تنگه اژدها (۱۳۴۷) ساخته سیامک یاسمی شد.
او در دهه ۵۰ مسیر متفاوتی را در انتخابهایش پیش گرفت و گزیده کارتر از دهه ۴۰ به فعالیت پرداخت اما در مجموع در بیش از ۵۵ فیلم نقش آفرینی کرد.
فروزان در سال ۱۳۵۰ در فیلم باباشمل ساخته علی حاتمی حضور یافت که حاصل این همکاری، دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره سپاس بود.
فردین و فروزان در صحنهای از فیلم باباشمل
او در طول فعالیت هنری خود با بازیگران نامدار و مطرحی چون محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، رضا بیک ایمانوردی و بهروز وثوقی همبازی بودهاست.
درگذشت فروزان
در سالهای آخر زندگی کمتر خبری از او در رسانهها منتشر شد. فروزان پس از ۳۷ سال انزوا فوت کرد. وی چهار روز قبل از مرگش به دلیل کمر درد شدید به بیمارستان پارس تهران مراجعه کرد و سپس به منزل منتقل شد و سرانجام یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ در سن ۷۸ سالگی در منزلش در تهران درگذشت و روز ۵ بهمن، در قطعه ۷۳، ردیف ۱۶۶ و شماره ۴۱ بهشت زهرای تهران، به خاک سپرده شد.
امیر امینی، یکی از روزنامهنگاران ایران خاطرهای را از دوران زندگی فروزان بازیگر سینمای دوران شاه، پس از مرگ او منتشر کرد. در این متن آمدهاست که پس از مصادرهٔ ویلای فروزان در خیابان ایتالیا، این مکان به بنیاد مستضعفان داده شد. در سالهای پس از مصادره، فروزان در هیبت زنی ناشناس بدون اجازه پرسیدن به این ویلا رفته و به گلهای آنجا آب میدادهاست. پس از افشا شدن هویتش، وی در مقابل این سؤال که آیا به عنوان مالک اصلی آن مکان از وضعیت کنونیاش راضی هست تا بشود در آن نماز خواند گفت: «آقاپسر ببین اگه قبل از انقلاب نمازخوان بودی من راضیم اما اگه بنا به مصلحت این دوره زمونه و برای منافع خودت یهو مؤمن شدی و مثل خیلیها نماز میخونی، بدون که من هرگز راضی نیستم!»
نظرات