سلام نو - سرویس اقتصادی: بورس اوراق بهادار تهران طی ماههای اخیر شاهد رکود و افت ارزش بوده است و این روند هنوز متوقف نشده است. شاخص کل بورس یکشنبه با ۴۹ هزار و ۵۹۳ واحد کاهش تا رقم دو میلیون و ۲۱ هزار واحد سقوط کرد. شاخص کل با معیار هموزن نیز با ۱۹ هزار و ۵۱۵ واحد کاهش در رقم ۷۰۸ هزار و ۴۹۶ واحد ایستاد.
بورس در حالی در این حال و روز است که طی ماههای گذشته تمام بازارهای مالی موازی همگام و حتی جلوتر از تورم رشد کردهاند. به عنوان در مسکن در تمام کشور سیر صعودی داشت و به نظر میرسد با ادامه وضعیت فعلی سیر صعودی آن هیچ سقفی نداشته باشد. با این حال، بورس بهعنوان یکی از مهمترین بازارهای سرمایهگذاری، نتوانسته با این تورم و افزایش نرخ ارز همگام شود و مسیر صعودی طی کند.
اما چرا بورس رشد نمیکند؟ به باور کارشناسان عدم اعتماد سرمایهگذاران یکی از مهمترین دلایل رکود فعلی بورس است. سهامداران به دلیل تجربیات تلخ گذشته که منجر به ضررهای فراوانی برایشان شد، دیگر اعتماد لازم را به بازار سرمایه ندارند. در واقع سرمایهگذاران خرد طی سالهای اخیر بارها شاهد بودهاند که در شرایط بحرانی اقتصادی، بورس اولین بازاری بوده که آسیب دیده و منجر به ضرر آنها شده است. لذا اکنون اعتماد و اطمینان لازم را برای سرمایهگذاری مجدد در بورس ندارند.
مسئله دیگر این است که سهامداران خرد در تمام سالهای گذشته شاهد رانت اطلاعات سرمایهگذاران کلان و حتی چهرههای خاص بودهاند، چیزی که برای فروپاشی هر بازاری کافی است.
آلبرت بغزسیان، استاد دانشگاه و اقتصاددان پیش از این در گفتوگویی که درباره سقوط تاریخی در نیمه اردیبهشت با سلام نو داشت درباره امکان دستکاری بازار بورس ایران گفته بود: بورس ما که بورس آمریکا نیست که نشود با صف فروش و خرید آن را دستکاری کرد. کل ارزش بورس ما به اندازه ارزش یکی از شرکتهای حوزه آیتی بورس آمریکا است؛ در نتیجه این بورس کوچک و قابل مدیریت است و راحت دستکاری میشود.
به جز این سیاستها و تصمیمگیریهای اشتباه مسئولان نیز در رکود فعلی بورس بیتاثیر نبوده است. از تصمیمات مختلفی که به برخی سهمهای مهم آسیبزد تا تصمیمات متفاوت و گاه متضاد دولت در حوزه بانکی و پولی.
دخالتهای مکرر و بیمورد دولت در امور بورس نیز باعث بدبینی و بیاعتمادی سرمایهگذاران نسبت به این بازار شده است. از اواسط دولت دوم حسن روحانی تا آمروز دولت تقریبا هیچ تصمیم مثبت پایداری را برای بورس نگرفته است. بغزیان در مصاحبه خود با سلام نو تاکید کرده بود که « اگر قرار بر دستور و دستوری بودن است که دیگر نباید اسمش را «بورس» یا همان بازار گذاشت.»
بیشتر بخوانید: احتمال دستکاری بورس وجود دارد / ظاهرا مدیران بورس نیز با این جریان همراه هستند
در مجموع میتوان گفت که سیاستها و اقدامات دولت طی سالهای گذشته، همسو با منافع بازار سرمایه نبوده و این امر موجب دلسردی سرمایهگذاران از بورس شده است.
در نتیجه به نظر میرسد زمانی که مشکلات و موانع موجود در مسیر رشد و توسعه بورس برطرف نشود، نمیتوان انتظار داشت که بورس به مسیر صعودی بازگردد. لزوم اصلاح قوانین و مقررات حاکم بر بورس، ایجاد شفافیت بیشتر، جلوگیری از دخالتهای دولتی، و تقویت نظارتهای حرفهای بر فعالیتهای بازار سرمایه، از جمله راهکارهای اساسی برای احیای بورس هستند. بهعلاوه، ضروری است تا دولت حمایتهای جدی و عملی از بورس را آغاز کند و از اقداماتی که مغایر منافع این بازار است، اجتناب ورزد.
البته نمیتوان انکار کرد که تحریمهای ظالمانه علیه ایران بخشی از مشکلات امروز بازار سرمایه را رقم زده است. محدودیتهای ارزی و بانکی ناشی از تحریم، مانع از تعامل شرکتهای ایرانی با نهادهای مالی بینالمللی شده و عملا زمینه را برای جذب سرمایهگذاری خارجی در بورس محدود کرده است. اما واقعیت این است که مشکل امروز بورس در ایران یک موضوع داخلی است و با رفع تحریمها مشکلات اساسی بورس حل نخواهد شد.
بورس یکی از مهمترین ارکان اقتصاد هر کشور محسوب میشود و رشد و توسعه آن میتواند نقش بسزایی در پیشرفت و شکوفایی اقتصاد ملی داشته باشد. به همین دلیل ضروری است که مسئولان و سیاستگذاران کشور با جدیت بیشتری در راستای بهبود فضای کسبوکار و رفع موانع پیشروی بورس تلاش کنند، به خصوص اگر دنبال کنترل نقدینگی و البته روشن شدن موتور تولید به معنای واقعی هستند.
نظر شما