حسن بهشتی پور در روزنامه تعادل نوشن: روز گذشته اظهارات عجیبی از سوی اولیانوف، مذاکرهکننده ارشد روسی در خصوص برجام منتشر شد که یکبار دیگر فضایی مبهم در خصوص چشمانداز این سند مهم بینالمللی ارایه کرد.
اولیانوف در اظهاراتش با اشاره به اینکه فرصت برای احیای برجام از دست رفته، اعلام کرد دیگر باید برجام را پایان یافته تلقی کنیم. واقع آن است که مدتی قبل رییس اولیانوف، یعنی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه هم اظهار ناامیدی کرده بود و اظهارات نه چندان امیدبخشی را درباره دورنمای این سند داشت؛ شخصا معتقدم این اظهارات، ارزیابیهای یک فرد درباره مذاکرات است و هر فرد و جریانی حق دارد، نظر خود را مطرح کند. اما به نظر میرسد، روسیه در حال القای این مفهوم است که مذاکره به نتیجه نمیرسد.
در حالی که عملا اگر امریکا و ایران به عنوان دو طرف اصلی برجام به یک درک مشترک برسند، روسیه، فرانسه، انگلیس، چین، آلمان و... هیچ تاثیری در دورنمای برجام نخواهند داشت و اظهارات آنها اهمیتی برای جلوگیری از این توافق ندارد. این تحلیل البته پیشبینی بدبینانهای است. اگر بخواهیم خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم باید بگوییم که اولیانوف به عنوان یک ناظر نظر خود را مطرح کرده است و نه چیز دیگری. اما اینکه چرا در این شرایط، یک چنین موضوعی مطرح میشود، روسها باید جواب بدهند که چه کسی از آنها اظهارنظری اینچنینی خواسته که با این لحن موضوع برجام را پایان یافته تلقی میکنند. مدتهاست برخی افراد و جریانات به این نکته اشاره میکنند که روسیه به دلیل مسائل اقتصادی و تحریمی که پس از تجاوز به اوکراین به آن دچار شده، مایل نیست، تحریمهای ایران پایان یابد. من این گزاره و این قضاوت را قبول ندارم، به نظرم روسها به راحتی پس از رفع تحریمهای ایران میتواند، مناسبات اقتصادی دامنهداری را با ایران ایجاد کرده و از آن برای کاستن از فشار تحریمهای خودش استفاده کند. مگر روسیه با ترکیه، امارات، عربستان و... که تحریم نیستند کار اقتصادی نمیکند؟ چرا باید ایران تحریم باشد تا روسیه منفعت برداشت کند. این تحلیل اشتباهی است که در ایران جا افتاده است. روسیه بهرغم تحریمها در بازار نفت جهانی حضور دارد؛ اگر ایران تحریم نباشد، میتواند در بازار نفت حاضر شود و به روسیه منفعت برساند. در جریان اوپک پلاس، عربستان به روسیه کمک کرد تا قیمت نفت با نزول مواجه نشود. به نظر میرسد بخشی از تصمیمسازان ایرانی بدشان نمیآید، سوءمدیریتهای داخلی را گردن خارجیها بیفکنند. واقعبینانه این است که اگر تحریمهای ایران برداشته شود، برای روسیه یک پوئن مناسب است. از سوی دیگر ایران در زمان تحریمها یک رقیب برای روسیه است و خروج ایران از بازارهای غیررسمی نفتی به نفع روسهاست.
مثلا هندیها نفت روسیه را میگیرند و آن را بدل به کالاهای با ارزش افزوده بالاتر میکنند. نفت روسیه در هند بدل به محصولات پتروشیمی، بنزین و... میشود و در بازارهای بینالمللی به فروش میرسد. ایران هم میتوانست یک چنین پروژههایی را پیادهسازی کند. اما ایران حتی نمیتواند نفت خود را در بازارهای بینالمللی حتی با تخفیف بفروشد.
اگر طی این سالها روند جذب سرمایهگذاری در کشورمان مختل نمیشد و ایران میتوانست پالایشگاه و واحدهای تبدیلکننده بسازد، میتوانست سود فراوانی برداشت و نیازهای خود را تامین کند. در کل به نظرم میرسد که تحریم ایران الزاما به نفع روسیه نیست، حتی برعکس در بسیاری از موارد به ضرر روسیه است. اما ایران هنوز در بهبود وضعیت مبادلات بانکی خود با روسیه دچار مشکل است و به دلیل عدم پیوستن به افایتیاف نمیتواند رابطههای اقتصادی خود را تنظیم کند.
در سایر حوزهها مانند بیمه کشتیرانی، استانداردسازی اقلام و... مشکلات عدیدهای دارد. واقعبینانه این است که ایران نباید مشکلاتش را به گردن دیگران بیندازد و باید در درون کشور این مسائل را حل و فصل کند. ایران باید در عین استقلال روابط مناسبی را با سایر کشرها برقرار سازد. بسیاری از کشورها با امریکا رقابت میکنند، چالش دارند و حتی در صحنه اقتصادی، تنازعاتی هم با این کشور دارند اما در عین حال با ایالات متحده رقابت کرده و منافع خود را برداشت میکنند. این فهمی است که مسوولان ایرانی باید بدان نایل شوند.
نظر شما