واقعیت این است که برای اینجانب به عنوان عضو سابق شهر تهران و دانشآموخته کوچک رشته مدیریت پروژه و ساخت بیان اینگونه اظهارات از سوی شخصیتی که علاوه بر شهرداری شهر ده میلیونی تهران فرمانده بحران کلانشهر تهران هم هست ترسناکتر از زلزله محتوم آینده تهران است.
ایکاش آقای زاکانی به جای تکرار سخنان بدون پشتوانه علمی که حتی نام سه گسل شهر تهران را هم نمیداند و گسل بوئینزهرا را به جای گسل شمال تهران جا میزند و معتقدند از سه هزار سال قبل تاکنون در تهران زلزلهای نیامده و نخواهد آمد و اینگونه با تزریق آرامش به همه مدیران ریسک و بحران بالش نرمی زیر سر همه مجریان و سیاستگذاران ایمنسازی شهر میگذارند نیم نگاهی به گزارش جایکا (سازمان ژاپنی متخصص تابآوری شهری) میانداخت که بیست سال پیش در قراردادی با شهرداری تهران نتایج بررسیهای خود را در پروژه مشترک با سازمان پیشگیری مدیریت بحران شهر تهران منتشر کرد.
براساس گزارش جایکا تهران روی سه گسل بزرگ «شمال تهران»، «ری» و «مشاء» قرار گرفته که در صورت فعال شدن آنها، بیشترین خسارتها از گسل ری و کمترین آنها از مشاء خواهد بود. در این گزارش جایکا سناریوهای مختلف زلزله تهران را پیشبینی کرده به گونهای که گسل ری میتواند زلزلهای به ۶.۷ ریشتر تولیده کند که بر اثر آن حداقل حدود چهارصد هزار نفر کشته خواهند شد. زلزله ۷.۲ ریشتری گسل شمال تهران نزدیک به 150 هزار نفر و زلزله ۷.۲ ریشتری مشاء تا ۲۰هزار نفر تلفات خواهد داشت. گام دوم جایکا درخصوص کاهش خطرپذیری تهران در برابر بحران نیز تهیه فهرستی از ۱۵ فعالیت اولویتدار سازمان مدیریت بحران شهر تهران بود که به گفته نمایندگان جایکا، در سالهای اخیر ذیل آن بیش از ۱۵۰ پروژه تعریف کرد که اگرچه بسیاری از آنها به دلیل مشکلات بودجه اجرایی نشده است، اما نقشه راه خوبی برای شهرداری تهران محسوب میشود.
دکتر زاکانی در قامت شهردار محترم تهران با همین اعتقاد به امتناع زلزله در شهر تهران شوربختانه نوع نگاه و رفتار دیگری را از جنس آمادگی برای تهران تجویز میفرمایند و نوع ساخت ابنیه و شرایط ابنیهها در ساخت زیرساختهای شهری را متاثر از همین اعتقاد راهبری میفرمایند. اگر هم نظر متخصصین بینالمللی خارجی برای دکتر زاکانی حجت نیست خوب بود به دیدگاه رسمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله ایران رجوع میکرد که سالها پیش اعلام کردند براساس آمار لرزهخیزی و تاریخی موجود انتظار میرود در دایرهای به مرکزیت تهران با شعاع ۱۰۰ کیلومتر هر ۲۰۰ سال یکبار زمینلرزهای با بزرگای ۷ ریشتر، هر ۲۰ سال یکبار زمینلرزهای با بزرگای ۶ ریشتر، هر ۲ سال یکبار زمینلرزهای با بزرگای ۵ ریشتر و هر ۶ ماه یکبار زمینلرزهای با بزرگای ۴ ریشتر رخ بدهد.
همچنین موسسه دیرینهشناسی فلات ایران رسما اعلام نمود که یکی از عظیمترین و ویرانگرترین زمینلرزههای تهران در محدوده زمانی قرن هفتم و هشتم هجری قمری اتفاق افتاده است که افزون بر مطالعات زلزلهشناسی، مدارک و شواهد باستانشناسی نیز این موضوع را تایید میکند و نیز آخرین زمینلرزه برجسته در تهران مربوط به سال ۱۸۳۰ میلادی و به بزرگی۷.۲ ریشتر بوده است.
اگر هم نظر دانشگاههای کشور برایشان ارزش داشت لااقل به دیدگاه منتشره کارگروه سیستمهای اطلاعات مکانی پردیس فنی دانشگاه تهران رجوع میفرمودند که اعلام نمودند: «وقوع زلزله در تهران حتمی است و طبق تحقیقات زلزله دارای یک دوره بازگشت است که طبق برآوردها حدودا هر ۱۵۰ سال یکبار یک زلزله بزرگ رخ میدهد و با توجه به اینکه بزرگترین زلزله در تهران در ۱۷۰ سال گذشته رخ داده است باید خود را برای وقوع زلزله بزرگ در کلانشهر تهران آماده کنیم.» دقیقا از منظر همین نوع نگاههای غیرکارشناسانه است که با صدور مجوز هتل بلندمرتبه روی گسل آنهم روبهروی پمپ بنزین در ولنجک تهران در کمیسیون ماده پنج موافقت میگردد، چراکه در تهران سه هزار سال است روی زلزله به خود ندیده و گسلها را هم که بررسی کردیم نخواهد آمد. خیالتان راحت. ترسناک نیست؟!
نظر شما