به گزارش سلام نو به نقل از اعتماد، سعید شریعتی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با اشاره به سالگرد دوسال حضور رئیسی در ریاست جمهوری و ارزیابی عملکرد او، میگوید: ارزیابی من این است که به هر حال دولت رئیسی، با رویکرد جدیدی در ساختار قوهمجریه روی کار آمد، یعنی اساسا خود رئیسجمهور و مجموعه مشاورین و همکاران و ایدهپردازان این دولت که در ابتدای روی کار آمدنش تصویری از صورت مطلوب دولت را به مردم معرفی میکردند، یک نگاه جدید به دولت داشتند که با تعاریف مرسوم گذشته در تضاد بود.
بخش های از گفت و گوی شریعتی را در ادامه میخوانید:
- اساسا نگاه رئیسی به قوه مجریه دارای اختیارات و نقش مستقل دراداره کشور نبوده است و بیشتر آن را در قالب بازوی اجرایی حکومت تلقی کرده و میکند.
- آنچیزی که ما از دولت تلقی میکنیم یک دولت مستقل و کارآمد و با کارکردها و اختیارات روشن است که در آن رئیس جمهور هم مجری قانون اساسی است و هم پاسدار حقوق ملت. متاسفانه این تصور از ابتدا در دولت نبوده و تلاش میکرد اعلام کند که منویات جای دیگری را دنبال میکنند و وعدههایی که در دوران انتخابات دادیم نیز صرفا برای رای گرفتن از مردم بوده است.
- رئیسی اساسا تصور یا رویکردش نسبت به مقوله دولت و قوه مجریه متفاوت است و در چارچوب این دیدگاه باید عملکردش را بررسی کنیم.
- وعدهها و برنامههایی که آقای رئیسی دادند، از منظر من به عنوان یک نیروی سیاسی منتقد، به سه دسته تقسیم میشود؛ بخش مهمی از برنامههای دولت وظایف قانونی و آن چیزی است که طبق قانون برعهده آنها گذاشته شده است و هر دولتی روی کار میآید باید آن را انجام دهد.
- دولت سیزدهم در اجرای وظایفی که دارد، یکی از ضعیفترین دولتها بوده و نتیجه عملش هم همین گسترش سطح نارضایتی در همه سطوح جامعه است.
- همه آمارها نشان میدهد که سطح بیشتری از مردم زیر خط فقر رفتهاند و وضعیت رفاه جامعه گویای همهچیز است. عمده کارشناسان بر این باورند که دیگر طبقهای به نام طبقه متوسط در جامعه نداریم و جامعه به دو طبقه «محروم و فقیر» و طبقه «برخوردار» تقسیم شده است. بخش زیادی از جامعه هم زیر خط فقر هستند و این وضعیت حتی صدای حامیان دولت را هم درآورده است.
- در دوسال گذشته هر روزی که گذشت ناامنیهای عمومی مانند سرقت، آسیبهای اجتماعی، درگیری شهروندان با همدیگر که محصول گسترش فقر است، افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر در یک سال گذشته در خصوص تنشها و درگیریهای شهروندان معترض با نیروهای امنیتی، انتظاماتی، اطلاعاتی و... نیز فضای عمومی جامعه را ناامن کرده است.
- همچنین برخوردهایی که ذیل بیحجابی با کسب و کارها صورت میگیرد هم امنیت خاطر را از جامعه گرفته است. همه اینها نشان میدهد دولت دستاورد جدی دراین حوزه نداشته و نمره قبولی نمیگیرد.
- دولت دو دسته برنامه دیگر هم دارد که بنده به عنوان نیروی اصلاحطلب و منتقد دولت، علاقهمندم دولت در آن برنامه ها موفق نشود. چرا که عملیاتی شدن برخی از برنامههای دولت خصوصا در حوزه اقتصاد را به ضرر مردم و کشور میدانم و چه بهتر که اجرایی نشود.
- مثلا ساخت سالیانه یک میلیون مسکن در کشور! این وعده نه فقط تخیلی و غیرقابل تحقق است، بلکه در دوسال گذشته دولت شاید ۵۰ هزار واحد مسکن هم نتوانسته است بسازد.
- اساسا این برنامه را غلط میدانم چراکه ساخت مسکن را وظیفه دولت نمیدانم و اینکه دولت به منابع عمومی و بانکی دستاندازی کند، خیانت در حق کشور است.
- اتفاقی که در جریان مسکن مهر نیز اتفاق افتاد که استقراض شدید از بانک مرکزی، تورم شدید و افزایش نقدینگی و چاپ پول بدون پشتوانه را در دولت احمدینژاد به همراه داشت و آثار وتبعات آن همچنان در اقتصاد کشور باقی است.
- بخش دیگر این وعده ها طبعا دولت رویکردهایش را اعلام کرده و مورد تایید ما است اما حتی در آن زمینه ها هم دستاوردی نداشته است. در دوسال گذشته دولت را یک دولت بدون دستاورد میدانم؛ دولتی است که ۲ سال آزمون و خطا کرده است که از نظر خودشان در حال تغییر ریل ها هستند؛ اما به نظرم یک بهانهتراشی برای ارائه کارنامه به مردم و نوعی فرافکنی است.
نظر شما