ابوالفضل ظهرهوند، سفیر اسبق ایران در افغانستان در واکنش به دیوارکشی میان ایران و افغانستان و ماندن بخشی از خاک ایران پشت این دیوار گفت: «متأسفانه حوزه تصمیمگیری در کشورما شده است عرصه آزمون و خطا. زمانی فکر میکردند که برای مبارزه با قاچاق کالا بهتر است دیوار بین ایران و افغانستان بکشند؛ در صورتی که غافل بودند از اینکه کنترل مرزها به این شکل نیست.
بخش هایی از گفت و گوی ظهره وند را در ادامه می خوانید:
- از سوی دیگر طالبان که عقل درستی ندارد و نمیشود با این گروه از مرزهای سرزمینی سخن گفت. ما زمانی میتوانیم خیالمان راحت باشد که ایجاد دیوار ولو عقبتر از مرزهایمان خللی در مرزها ایجاد نمیشود که یک دولت مستقر و متعد به قواعد بینالمللی در افغانستان روی کار باشد».
- اگر هم دیوار کشیدند باید آن سوی دیوار پاسگاههای مرزی میگذاشتند و دقیقا روی نقطه صفر مرزی چندلایه سیم خاردار میکشیدند تا هم به زعم خودشان جلوی قاچاق را بگیرند و هم از مرزهایمان حفاظت کنند.
- میشد روی مرز میلههایی قرار داد و سیم خاردارهای بلند کشید و بر دیواری که ایجاد شده هم دربهایی قرار داد تا مردم بتوانند به راحتی به زمینهای کشاورزی خود رفتوآمد داشته باشند و هنگام شب آن دربها بسته میشد. از سوی دیگر اصلا دیوارگذاشتن چه ارزشی دارد؟ میان ملت ایران و افغانستان تاریخ تمدنی بسیار طولانی وجود دارد.
- ما باید از آنها دعوت کنیم تا رویکرد ما را بپذیرند و بر آنها تأثیرگذار باشیم. انقلاب اسلامی، انقلاب دعوت ملتها بوده است. قرار بود ما با اسلام، قرآن و سیره نبوی بر ملتها تأثیرگذار باشیم نه آنکه بین خودمان و آنها مثلا به دلیل قاچاق دیوار بکشیم. اکنون طالبان در حال نابودکردن زبان فارسی در افغانستان است و شیعیان را تحت فشارهای شدید قرار داده است.
- در این شرایط ما با دیوارکشی عملا حوزه افغانستان را رها کردهایم. میشد برای جلوگیری از قاچاق بعد از سیمخاردارهایی که روی نقطه مرزی میکشدیم، منطقهای را مینگذاری میکردیم؛ همان کاری که روسها میکنند.
- دیوارکشی کاری است که امثال ترامپ کردند و بین آمریکا و مکزیک دیوار کشیدند. ما باید با ملتهای افغانستان تاجیکستان و کشورهای همسایه ارتباط خوبی داشته باشیم، نه آنکه بین خودمان و آنها دیوار قرار بدهیم».
- دیوارکشیدن منافاتی با پاسگاهزدن آن سوی دیوار تا مرز و قرار دادن سرباز در آن منطقه نداشت. باشد دیوار را کشیدند چرا آن سوی دیوار پاسگاه نزدند؟ نگاه ما به حکمرانی در حوزه منطقه درست نیست.
- ما با طالبان هیچ نسبتی نداریم و برخلاف اظهارنظر یکی از نمایندگان هیچ پیوند خانوادگی هم میان ما و طالبان نیست؛ در عین حال ملت افغانستان را باید جدای از طالبان بدانیم.
- ما باید با طالبان محکم سخن بگوییم اما محکم سخن گفتن در عرصه دیپلماسی به معنای جنگ نیست. ما از طالبان نمیتوانیم آب هیرمند را بگیریم بلکه میتوانیم از دولتی مستقر و مردمی این موضوع را بخواهیم؛ دولتی که قواعد بینالمللی و توافقنامههای دوجانبه پایبند باشد.
- آب هیرمند جنگ نمیخواهد، دیپلماسی میخواهد. ما هم نمیگوییم همه آب هیرمند برای ماست؛ به هر حال مردم افغانستان هم باید از این آب استفاده کنند اما امروز میبینیم که طالبان برای کشت خشخاش از آب هیرمند استفاده میکند».
- ما باید میدانستیم که طالبان متغییری از سیاستهای آمریکا و اسرائیل است؛ گروهی است که سراسر ضد فرهنگ و هویت ماست. در عین حال به احمد مسعود هم اطمینانی نبود زیرا او هم فقط از نام پدرش بهره میبرد وگرنه خط و ربطهای غربی دارد.
- ما باید به پنج میلیون افغان که در ایران زندگی میکنند احترام بگذاریم، اجازه دهیم که رشد کنند و استعدادهایشان شکوفا شود، اجازه دهیم درباره تحولات کشورشان در کشور ما سخن بگویند، رسانه داشته باشند و در نهایت بتوانند بر اوضاع داخلی کشورشان به تأثیر از سیاستهای ما تأثیر بگذارند؛ وگرنه همه حکام افغانستان از همین طالبان تا قبل از اینها امثال عبدالله عبدالله و اشرف غنی هیچ یک به فکر منافع افغانستان نبودند و نیستند.
نظر شما