مشخص نیست که آیا نخبگان سعودی موفق خواهند شد یا خیر. اما واضح است که کشور آن‌ها و ایالات متحده خود را برای دو اقتصاد جهانی متفاوت آماده می کنند.

عربستان سعودی دنیا را چطور می‌بیند؟ / آیا عربستان به زودی تبدیل به رقیب آمریکا می‌شود؟

سلام نو - سرویس بین الملل: کارن.ای. یانگ در مقاله‌ای برای فارن افرز نوشت: ۵ اکتبر، سازمان کشورهای صادرکننده نفت و ده کشور شریک آن توافق کردند که تولید نفت را دو میلیون بشکه در روز کاهش دهند. این تصمیم هم قابل پیش بینی و هم شوکه کننده بود. قابل پیش بینی بود زیرا اوپک پلاس، تحت رهبری عربستان سعودی، قبلا برنامه هایی را برای کاهش تولید نفت مخابره کرده بود. با این همه شوکه کننده بود زیرا عربستان سعودی و ایالات متحده شرکای امنیتی نزدیکی هستند و مقامات ارشد آمریکایی بارها و به صورت شخصی در خواست و حفظ تولید را داشتند. بسیاری از این مقامات امیدوار بودند که دولت عربستان سعودی به ویژه با توجه به افزایش قیمت بنزین و فشارهای تورمی گسترده‌تر، با این درخواست‌ها همکاری کند. در واقع، طبق گزارش اخیر نیویورک تایمز، دستیاران ارشد جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، حتی فکر می‌کردند که واشنگتن به یک توافق دو سویه و خصوصی با عربستان سعودی برای افزایش عرضه رسیده است. در چنین وضعیتی وقتی وزیر انرژی عربستان سعودی با الکساندر نواک، معاون نخست وزیر روسیه که تحت تحریم ایالات متحده قرار گرفته بود جلسه گذاشت تولید را اعلام کند، کاخ سفید شگفت‌زده شد.

سیاستگذاران و تحلیلگران آمریکایی عربستان و بایدن را برای این تصمیم مورد انتقاد قرار دادند؛ ریاض را به دلیل استقلال غافلگیرکننده‌اش و بایدن را به دلیل تلاش نابخردانه‌اش برای معامله با عربستان.

کارن.ای. یانگ
کارن.ای. یانگ

بایدن در طول مبارزات انتخاباتی‌اش برای ریاست‌جمهوری، اغلب محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، معروف به ام بی‌اس، را به دلیل سابقه ضعیفش در زمینه حقوق بشر محکوم کرد، اما در ماه ژوئیه با او دیدار کرد. برای برخی از تحلیلگران آمریکایی، تصمیم عربستان سعودی برای کاهش تولید پس از صحبت های رئیس جمهور، دلیلی بر این بود که ریاض هرگز شریک قابل اعتمادی نخواهد بود و این یک اشتباه سیاسی برای بایدن بود که با بن سلمان دیدار کرد.

در مقابل، تحلیلگران دیگری استدلال کردند که اقدام ریاض در واقع تقصیر بایدن بود: محصول جانبی قابل پیش بینی غرور دولت در درخواست از عربستان سعودی برای ترجیح دادن منافع ایالات متحده بر منافع خود.

ناظران آمریکایی درست می گویند؛ واشنگتن تصمیماتی گرفته است که برای سعودی ها آزاردهنده است. با این همه در داخل واشنگتن نیز در مورد چگونگی تدوین سیاست اقتصادی و خارجی عربستان سعودی، درک درستی وجود ندارد. به بیان ساده، عربستان سعودی، تحت هدایت بن سلمان در حال آماده شدن برای یک اقتصاد سیاسی جهانی است که به طور قابل توجهی با آنچه دولت بایدن تصور می کند متفاوت است. کاخ سفید در استراتژی امنیت ملی خود، که به تازگی منتشر شده است، بر چگونگی برنده شدن در رقابت مدیریت شده با چین تمرکز کرده و اولویت تقسیم مشارکت‌های اقتصادی و سیاسی را در دو مسیر متفاوت پیگیری می‌کند؛ یکی با کشورهای دموکراتیک و دیگری با کشورهای غیردموکراتیک که از طریق چارچوب‌های موجود در نهادهای بین المللی پیگیری می‌شود.

با توجه به کمبود اشتیاق در ایالات متحده برای فعالیت در چارچوب های بین المللی، مسیر دوم احتمالاً در نهایت به کاهش رتبه همکاری برای کشورهای مستبد منجر خواهد شد و دولت‌هایی مانند عربستان سعودی قبلاً به این مسئله توجه کرده‌اند.

اگرچه هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان کمتر از مشارکت دوجانبه ایالات متحده و عربستان حمایت می کنند، اما سیاست خارجی ایالات متحده دلیل اصلی شکست روابط دوطرفه نیست. دلیل اصلی شکست در تغییر سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی قرار دارد.

عربستان سعودی دنیا را چطور می‌بیند؟ / آیا عربستان به زودی تبدیل به رقیب آمریکا می‌شود؟

بن سلمان کشور خود را به عنوان یک بازیکن درجه دوم در یک سیستم بین المللی دوشاخه مشابه آنچه در دوران جنگ سرد وجود داشت تصور نمی‌کند. او نظم ژئوپلیتیکی در حال ظهور را که از مجموعه‌ای از بخش‌های به هم پیوسته تشکیل شده است را را شکل‌پذیر می‌بیند و معتقد است که ریاض این حق را دارد که با مجموعه‌ای از شرکا برای حرکت بازارها و شکل‌دهی به نتایج سیاسی مدنظر خود کار کند.

او بر این باور است که عربستان سعودی باید با قدرت از اقتصاد خود محافظت کند، زیرا تقاضای انرژی و نفت در جهان در حال نوسان است. اگر بن سلمان موفق شود، هیچ کس نمی‌تواند عربستان سعودی را از ساخت یک مسیر مستقل و پیشگام در توسعه اقتصادی متفاوت باز دارد. این چشم انداز رویای جنبش غیرمتعهدها در دهه ۱۹۷۰ است، با این تفاوت که ویژگی وحدت بخش آن فرصت طلبی ناسیونالیستی است، نه بیداری پسااستعماری.

شاید حق با بن سلمان باشد. جهان در حال ورود به دوره ناامنی انرژی است و هیدروکربن ها حداقل تا ۲۰ سال آینده همواره مورد تقاضا خواهند بود، وضعیتی که می تواند قدرت بیشتری به عربستان سعودی بدهد. نظام بین الملل سیال‌تر می شود و در ادامه نیز اقتصادهای نوظهور به طور کلی، و عربستان سعودی به طور خاص، می توانند نقش اساسی تری در امور جهانی داشته باشند.

دنیا از آن توست

از نظر ریاض، آینده متعلق به بازارهای نوظهور است. از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱، اقتصادهای نوظهور ۶۷ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص دادند و امروز ۴۹ درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهند. پیش‌بینی می‌شود طی چهار سال آینده، اقتصادهای نوظهور به طور متوسط سالانه ۳.۹ درصد رشد کنند - سریع‌تر از اقتصادهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه - و سهم فزاینده‌ای از حجم تجارت جهانی را تشکیل دهند.

این بلوک دولت ها شامل عربستان سعودی نیزمی‌شود. در واقع، به گفته رهبران آن، عربستان سعودی یکی از مهم ترین بازارهای نوظهور جهان است. این کشور دارای یک اقتصاد بزرگ با تولید ناخالص داخلی سرانه بالا است و به اندازه کافی نفت صادر می کند تا بر قیمت جهانی انرژی تأثیر بگذارد. این کشور میزبان  نشست جی ۲۰ در سال ۲۰۲۰ (البته به صورت مجازی) بود و چهار سال قبل از آن رویداد، از چشم انداز ۲۰۳۰ خود رونمایی کرد که آینده‌ای را ارائه می دهد که در آن کشور از اتکا به سوخت های کربنی خودداری می‌کند و شهرهای آینده‌نگرانه‌ای را می‌سازد که می‌توانند از همه خطرات تغییرات آب و هوایی جان سالم به در ببرند.

این طرح شهروندان و مقامات دولتی عربستان را با اعتماد به نفس تازه‌ای سرشار کرده است. این کشور - و دیگر کشورهای خلیج فارس - اکنون خود را الگوهای رشد و توسعه می دانند. آنها نیاز به تغییر جهت اتحادهای خود را احساس می کنند تا برای یک نظم جهانی کمتر باثبات، شاید حتی یک دوره پسا آمریکایی، آماده شوند.

تصمیم ریاض در سال ۲۰۱۶ برای هماهنگی اوپک با کشورهای غیراوپک، تشکیل اوپک پلاس، دقیقاً متاثر از این نوع برنامه ریزی سیاستی است. اوپک پلاس نه ایدئولوژیک است و نه به معاهده محور، بلکه اتحاد کشورهایی است که مایل به تجارت با یکدیگر بر اساس منافع مشترک هستند. این کشورها حتی حاضرند آمریکا را برای رسیدن به اهداف خود به چالش بکشند.

مشارکت روسیه و عربستان که به عنوان بخشی از اوپک پلاس آغاز شد، به طور ویژه نمادی از دیدگاه جدید ریاض در سیاست خارجی است. برای عربستان سعودی، این فقط یک موضوع تجاری نبود، بلکه اقدامی برای حفظ خود بود. در دهه ۲۰۱۰، ایالات متحده شروع به تولید مقادیر بیشتر و بیشتر نفت از شیل خود کرد که بازارهای جهانی را غرق کرد و باعث کاهش قیمت شد. این امر نقش سنتی عربستان سعودی به عنوان منبع غالب ظرفیت اضافی در بازارهای نفت را به چالش کشید و توانایی ریاض برای کنترل عرضه جهانی را تضعیف کرد. اما عربستان سعودی با شراکت با روسیه، می‌تواند اهرم کنترل‌شده‌تر و قوی‌تری برای کاهش قیمت نفت ایجاد کند و رقابت سرمایه‌گذارانه آمریکا را با سخت‌تر کردن سودبری برای شرکت‌های آمریکایی نابود کند.

عربستان سعودی دنیا را چطور می‌بیند؟ / آیا عربستان به زودی تبدیل به رقیب آمریکا می‌شود؟

شراکت روسیه و عربستان در مارس ۲۰۲۰، زمانی که بازار آسیایی نفت تحت فشار همه‌گیری فروپاشید و هر دو کشور را در رقابت شدید قرار داد، طبیعی نبود. با این حال، مسکو و ریاض هنوز هماهنگی را بهترین راه برای هدایت اقتصاد جهانی می‌دانستند که به نفت نیاز دارد، اما - به لطف انتقال انرژی - به طور فزاینده‌ای تمایلی به سرمایه‌گذاری در آن ندارد. در نتیجه آن‌ها با هم متحد شدند.

از منظر تجاری، تهاجم روسیه به اوکراین به سعودی‌ها دلیل بیشتری برای ادامه همکاری داده است. ریاض اقدامات هماهنگ غرب برای کنترل و سرکوب واردات انرژی روسیه، از جمله سقف قیمتی برنامه ریزی شده برای نفت روسیه را کارتل خریدارانی می‌داند که اقتصاد عربستان را تهدید می کند. از نظر عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک پلاس، این کارتل در نهایت می‌تواند نفت خام را بر اساس نقطه مبدا، روش استخراج و درجه شدت کربن مشخص کند و سپس بر اساس آن قیمت‌گذاری کند. این عمل به طور جدی کنترل عربستان بر عرضه جهانی را تضعیف می کند.

البته واشنگتن صبر کمی برای محاسبات تجاری ریاض دارد. این کشور کاهش تولید نفت دولت عربستان را یک سیلی بر صورت خود و رد شراکت آمریکا و عربستان می داند. اما در جهان بینی بن سلمان با صورت های فلکی متحرک، آنچه ایالات متحده فکر می‌کند تعیین کننده نیست. ریاض می‌تواند با هر کسی که مناسب باشد کار کند، و این بدان معناست که عربستان سعودی می‌تواند شراکت‌های تجاری خود - از جمله با روسیه - را در کنار نیازهای امنیتی خود که به شدت به ایالات متحده متکی است، متعادل کند.

بسیاری از سیاستگذاران ایالات متحده از کاخ سفید خواسته اند تا به بن سلمان نشان دهد که تعادل او با تهدید به پایان دادن یا کاهش فروش تسلیحات ایالات متحده نمی تواند کارساز باشد. اگرچه ریاض مطمئناً ترجیح می‌دهد به خرید تسلیحات آمریکایی ادامه دهد، با این همه ممکن است بن سلمان این تهدید را به طور ویژه نگران کننده نداند.

اما چرا؟ چون صنعت تولید سلاح در کنگره آمریکا تأثیرگذار است. دلیل این امر آن است که این صنعت دارای خطوط تولیدی است که از هزاران شغل آمریکایی پشتیبانی می کند. قراردادهای خدمات بلندمدت برای تسلیحات و تجهیزات ضروری است و خریدهای آن ناگهانی نیست. در نتیجه این صنعت احتمالاً برای جلوگیری از هرگونه توقف در تولید خود برای سعودی‌ها، به شدت لابی می‌کند.

مهمتر از آن، خلیج فارس در حال تنظیم مجدد روابط امنیتی خود با واشنگتن است، اقدامی که در مورد کاهش فروش تسلیحات نیست، بلکه کاهش تمایل ایالات متحده برای استفاده از نیروهای خود برای محافظت از کشورهای خلیج فارس است. ایالات متحده آن شریک امنیتی سابق نیست. 

عربستان سعودی می داند که در صورت قطع عرضه تسلیحات توسط ایالات متحده، هیچ جایگزین واحدی ندارد و روسیه مطمئناً قادر به تأمین نیازهای ریاض نیست. بنابراین تلاش می کند تا تحول اقتصادی خود را سرعت بخشد تا اقتصادش را بیشتر به بازارهای کلیدی متصل کند، تلاشی که قبلاً موفقیت آمیز بوده است.

واشنگتن کشورهای خلیج فارس را به دوستی بیش از حد با پوتین متهم کرده است، اما رفتار آنها مانع از هجوم دولت های اروپایی به بازارهای انرژی منطقه - از جمله عربستان سعودی - نشده است. از زمان آغاز تهاجم روسیه، کشورهای اروپایی که از انرژی ناامید شده اند، قراردادهای همکاری طولانی مدت گاز طبیعی مایع و انرژی را با ریاض و سایر دولت های کشورهای خلیج فارس امضا کرده‌اند.

دولت های اروپایی به صورت فوری با صادرات سلاح های جدید به عربستان سعودی موافقت کرده‌اند. حتی آلمان که در سال ۲۰۱۸ فروش تسلیحات به عربستان سعودی را ممنوع کرده بود، این پادشاهی را پذیرفته و تجهیزات دفاعی به آن می فروشد. با وجود تمام چیزهایی که واشنگتن گفته می‌شود، ریاض می‌تواند درست باشد: نظم بین‌المللی به اندازه کافی منعطف است و پادشاهی سعودی آنقدر اهمیت که مجبور نباشد یک طرف را انتخاب کند.

آماده‌سازی برای اثرگذاری

تصمیمات نفتی عربستان سعودی صرفا توسط سیاست خارجی هدایت نمی شود. درست همانطور که دولت بایدن از سعودی‌ها می‌خواست کاهش تولید اوپک پلاس را از انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده دور کنند- درخواستی که اکنون غیرمعمول به نظر می‌رسد و توصیه نمی‌شود- سیاست نفتی عربستان نیز توسط محاسبات داخلی هدایت می‌شود. بن سلمان دوست دارد اهدافی را تعیین کند و سپس از آنها فراتر رود، از جمله زمانی که صحبت از تصمیمات اوپک پلاس می شود. دولت او اعلام کرده بود که تولید در محدوده یک میلیون تا یک و نیم میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت. به نظر می رسید هدف نهایی و بالاتر صرفا برای نشان دادن قدرت بن سلمان طراحی شده است: تصویری برای مردمش که علیرغم فشارهای خارجی برای بالا نگه داشتن تولید، او می‌تواند تولید را حتی به سطوحی کمتر از آنچه انتظار می‌رفت کاهش دهد.

غوغای غرب در مورد اعلام کاهش دو میلیون بشکه در روز بی مورد بود. اکثر کشورهای اوپک پلاس قبلاً نفت را با نرخ های روزانه کمتر از سهمیه‌های کاهش یافته جدید تولید می‌کردند، بنابراین اعلام کاهش تولید به نوعی نمادین بود. علیرغم این شدت عمل، تصمیم اوپک پلاس تاکنون تأثیر کمی بر عرضه نفت به بازارها داشته است. قیمت ها در عرض دو هفته به میانگین اولیه اکتبر خود بازگشتند. تحریم و سقف قیمتی صادرات نفت روسیه تهدید بسیار مهمتری برای عرضه بازار است.

اما تصمیم اوپک پلاس هدف ملموسی را برای اقتصاد عربستان دنبال می‌کند. کاهش تولید ظرفیت تولید مازادی را برای عربستان ایجاد می‌کند و در صورتی که اقتصاد جهانی شاهد کاهش ناگهانی یک منبع نفتی دیگر مانند روسیه باشد، به این کشور فضایی برای افزایش موقت تولید می‌دهد. این کار همچنین به سرمایه گذاران نشان می‌دهد که دولت عربستان سعودی متعهد به سودآوری استخراج نفت یا حداقل ایجاد کفی برای قیمت‌ها است و به این شکل شرکت ها را تشویق می‌کند تا بیشتر در بخش نفت هزینه کنند.

عربستان سعودی دنیا را چطور می‌بیند؟ / آیا عربستان به زودی تبدیل به رقیب آمریکا می‌شود؟

مهم‌تر از همه، این تصمیم برای کمک به جلوگیری از نوسانات شدید در قیمت نفت بود. علیرغم تقاضای بالا در حال حاضر، دولت عربستان نگران است که اگر اقتصاد جهانی وارد رکود عمیق‌تر و گسترده‌تر شود، تمایل جهان به نفت به شدت کاهش یابد. سیاست مالی عربستان سعودی به همین دلیل محتاطانه بوده است. گزارش پیش‌بودجه این کشور برای سال ۲۰۲۳ احتمالاً براساس قیمت نفت ۷۶ تا ۷۸ دلار در هر بشکه است و میانگین تولید نفت در حدود ۱۰.۶ میلیون بشکه در روز است. این قیمت نسبت به سال ۲۰۲۲ که طی آن نفت به صورت محافظه کارانه نزدیک به ۷۰ دلار در هر بشکه قیمت گذاری شده است، تنها یک افزایش اندک داشته است. از سوی دیگر درآمدهای بادآورده‌ای که عربستان سعودی در سال جاری دریافت کرده است، حداقل هنوز صرف ولخرجی نشده است.

در عوض، عربستان سعودی در حال آماده شدن برای تأثیرگذاری است، چه به دلیل سقوط تقاضا یا به دلیل نیاز غیرمنتظره به منابع جدید نفت؛،دلایلی برای آماده شدن وجود دارد. همانطور که جنگ در اوکراین ادامه دارد و روسیه زیرساخت های غیرنظامی و انرژی را هدف قرار می‌دهد، تهدیدات برای امنیت انرژی جهانی افزایش می‌یابد. با افزایش تحریم‌ها علیه روسیه، جهان ممکن است ظرفیت مازاد نفت و فشار کمتری بر عرضه فرآورده های نفتی پالایش شده داشته باشد. سیاست‌های انرژی مورد بررسی در کاخ سفید برای ممنوعیت صادرات نفت ایالات متحده و قوانین کنگره موسوم به «NOPEC» که به وزارت دادگستری اجازه می‌دهد از دولت‌ها به دلیل تثبیت قیمت‌ها شکایت کند، بر هر سرمایه‌گذاری جدید در نفت و گاز تأثیر وحشتناکی خواهد داشت. این بخش باعث اختلال بیشتر در پالایش نفت و تحویل محصولات خواهد شد. مهم‌ترین بازار صادراتی عربستان سعودی، چین، واردات نفت روسیه را افزایش داده و سهم بازار ریاض را تهدید می‌کند. چین اکنون در حال خرید در حجم کمتری است، که هم به خاطر چشم انداز کند رشد کشور و هم به دلیل تعهد مداوم پکن به سیاست کووید-صفر خود است. همه این نشانه‌ها برای سعودی ها نگران کننده است و درآمدهای نفتی و همچنین مشروعیت ریاض را به عنوان نیرویی برای ثبات بازار جهانی نفت تهدید می کند.

برای عربستان سعودی، قدرت کمتر در بازار نفت به معنای قدرت کمتر است. نفت ابزاری کلیدی است که این کشور برای تأثیرگذاری بر امور بین‌المللی و جلب توجه جهانی از آن استفاده می‌کند. بنابراین پاسخ به این تهدیدها به لحظه‌ای تعیین کننده برای رهبری جوان و تکنوکرات عربستان سعودی تبدیل شده است. آنها امیدوارند که با همکاری با روسیه و اولویت دادن این کشور به ایالات متحده، از قدرت کشورشان بر قیمت و بازار نفت و برنامه ها و چشم انداز آینده خود محافظت کنند.

مشخص نیست که آیا سعودی‌ها موفق خواهند شد یا خیر. اما واضح است که کشور آن‌ها و ایالات متحده خود را برای دو اقتصاد جهانی متفاوت آماده می کنند.

یک طرف برای بازارهای نوظهور نقش قدرتمندتری در سیاست بین‌الملل و تجارت قائل است و طرف دیگر معتقد است دولت‌ها به سمت درون حرکت و بر استقلال انرژی داخلی خود تمرکز می‌کنند، در حالی که بر تعامل مبتنی بر ارزش‌ها با نظام بین‌المللی تأکید می‌کنند. نفت همچنان بخشی از سیاست خارجی هر دو کشور خواهد بود. اما مطمئناً آن‌ها در مسیرهای مختلفی حرکت می کنند.

واقعیت این است که ریاض و واشنگتن ممکن است به زودی متوجه شوند که در بازارهای نفت و مدل‌های توسعه اقتصادی بیشتر رقیب هستند تا شریک.

*محقق ارشد مرکز سیاستگذاری جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***