به گزارش سلام نو به نقل از ایرنا، مگر میشود سید عزت الله صرغامی در مراسمی باشد اما نکته نغز و طنز رد و بدل نشود؟ یا گفت و شنودی حاشیه ساز با مجری یا با میزبان، گاهی هم با میهمانان و خبرنگاران نداشته باشد؟ هر چه هست جلسه که طولانی می شود او تلاش می کند فضا را تلطیف کند تا میهمانان خسته نشود.
امروز روز جهانی گردشگری بود. فعالان صنعت گردشگری برای افتتاح یک هتل ۴ ستاره در تهران دور هم جمع شده بودند. ضرغامی کمی تاخیر داشت. معلوم بود که با ترافیک عصرگاهی تهران، او دیر میرسد. اما طبق معمول با روی گشاده و چاشنی طنز روبان را قیچی زد و هتل افتتاح شد.
ادامه برنامه افتتاح طرح های استانی بود. مراسم که شروع شد طبق معمول اینترنت ضعیف و ارتباطات برخط با چند استان به خوبی برقرار نشد. برنامه را جابجا کردند. صدای خش خش باندهای پخش بالای سر، گوش ها را بدجوری نوازش می داد!
همان ابتدا آنلاین رفتیم مرز شلمچه. نخستین خودرو عراقی که از امکانات تسریع و تسهیل شده «کارنه» بهره برده و کمی ارزان قیمت تر تهیه شده بود، با دستور وزیر وارد ایران شد. یکی از مدیران کانون از آنجا گزارش می داد. اصلا صدای ما را نداشت. با کمی مکث با تلفن یا پیامک به او اطلاع دادند که وزیر دستور داده در را باز کنید و بالاخره خودرو عراقی وارد شد. از این به بعد گردشگران عراقی با خودروی شخصی می توانند به ایران سفر کنند. بلعکس، برای ما هم فراهم شده است.
استان ها به ترتیب طرح هایشان را بعد از پخش کلیپ شان افتتاح میکردند. از خراسان تا تهران و فارس و ایلام و هرمزگان. ٨ استان، ١٨٨ طرح، سرمایه ٩ هزار میلیارد تومانی و ایجاد حدود ٣ هزار شغل. بیشترشان هم با سرمایه بخش خصوصی.
در فارس بانویی منزل مرحوم پدرش را که متروکه شده بود به هتل تبدیل کرده بود. سلیقه هم به خرج داده بود. هر اتاق نامی با مسما داشت. ضرغامی تحسینش کرد و خطاب به مجری برنامه گفت: «اتاق منا برای تو، اتاق شمس الملوک هم برای من. انتخاب اسم به سن و سال هم ربط دارد.»
رییس سابق رسانه ملی بالاخره باید شمهای از هنر و تخصص مدیریتش در صدا و سیما را هم به رخ بکشد. از چند کلیپ استانی ایراد موسیقایی گرفت: «تصاویر کلیپ زیبا است، اما چرا موسیقی محلی خودتان را استفاده نکردید؟» نقدش وارد بود. البته تهران را مستثنا کرد که موسیقی خاص و محلی ندارد و گفت «به کلیپ تهران نمیتوان زیاد خرده گرفت.»
به هرمزگان که رسید ضرغامی گریزی به جشنواره انبه پاکستان زد و کلی از فواید انبه گفت. خواست که چنین جشنواره ای هم در هرمزگان برگزار شود. اتفاقا گفت در یکی از نمایشگاه های گردشگری از یک خانم مینابی یک شیشه ترشی انبه خریده که محشر بوده است.
فرماندار میناب که در جلسه آنلاین حضور داشت گفت آقای وزیر ۶ دوره جشنواره انبه در میناب برگزار شده است. سال آینده حتما تشریف بیاورید. ضرغامی هم گفت «حالا که اینطور است زحمت بکشید ١٠٠ شیشه ترشی انبه از همان اعلی هایش برای میهمانان این مراسم بفرستید. لطفا ارسال کنید وزارتخانه ما ادرس همه را داریم برایشان ارسال می کنیم.» فرماندار هم کم نیاورد. گفت: چرا ١٠٠ شیشه؟ ٢٠٠ شیشه ترشی می فرستیم! وزیر هم شرط گذاشت: «کیفیتش مانند همان باشد که خریده بودم.» میهمانان که حالا یک شیشه ترشی انبه اعلای میناب صاحب شده بودند حسابی دست به تشویق شدند. فرقی نمی کند چه برای وزیر باهوش یا فرماندار دست و دل باز.
مراسم تمام شد. خبرنگاران ول کن نبودند؛ وزیر میگفت چند روزی در سفر بوده و از ابتدای صبح بیدار است. مستقیم به جلسه هیات دولت رفته و بعد هم میزبان رییس قوه قضاییه بوده است. در موزه ملی ایران. اما بالاخره به میان خبرنگاران آمد. با خنده گفت الان دوباره یه چیزی می گویم تا یک هفته حاشیه بزنید!
ضرغامی از دستاوردهای دوساله وزارتخانه اش گفت. از سفرش به کرمان گزارش داد. از رشد ٣٨ درصدی ورود گردشگر خارجی نسبت به پارسال. از دستور کار لغو روادید با کشورها، از تسهیلات تبصره ١٨، از تلاش شبانه روزی برای حل موانع سرمایهگذاری گردشگری و صنایع دستی، از اهمیت سرویس های بهداشتی بین راهی گفت که قرار است توییت یا همان ایکس جدیدی برای آن بزند. آخر سر هم گفت دیگر دارم شعاری حرف می زنم. بس است. برویم!
نظر شما